این بهشت، تعطیلی ندارد
گزارشی از حال و هوای گلزار شهدا در بهشتزهراس که در ماه مبارک رمضان 24ساعته به روی زائران باز است
مژگان مهرابی- روزنامهنگار
اینجا گلزار شهداست؛ قطعهای از بهشت در دل آرامستان بزرگ شهر. قدم زدن در اینجا و همصحبتی با شهیدان عجب حال خوشی دارد. چه خوب آدمی را سبکبال میکند و به دلهای زنگار گرفته صفا میدهد. گرچه در همه روزهای سال مزار شهدا همین حس و حال را دارد اما در ایامماه رمضان معنویت خاصی در فضای آن موج میزند. پیشتر فقط در شبهای احیا مراسم دعا و نیایش در گلزار شهدا برگزار میشد اما امسال با طرحی که سازمان بهشت زهرا(س) اجرا کرده در 30روزماه مهمانی خدا، مردم میتوانند در هر ساعت از شبانهروز به اینجا بیایند و با شهدا دیدار کنند. زیباتر از آن سفره اطعامی است که تنگ غروب در جای جای مزار شهدا پهن میشود و مهمانان روزهدار در کنار شهیدان افطار میکنند. بهویژه قطعه سرداران بیپلاک یا همان شهدای گمنام که بیشترین مهمانان را بهخود اختصاص داده است. بر سر مزار این عزیزان پیر و جوان و زن و مرد میآیند بیآنکه بدانند میزبانشان کیست؟ البته برنامههای ویژهماه رمضان مفصلتر از بیان آن در چند سطر است. ترتیلخوانی، دعا و نیایش و سخنرانی بخش دیگری از مراسم است که هر شب برپا میشود و حضور در آن خالی از لطف نیست.
هنوز ساعتی تا غروب مانده و بهشت زهرا(س) رو به خلوتی میرود. اما بر عکس گلزار شهدا لحظه به لحظه شلوغتر میشود. دلیلش هم طرحی است که سازمان بهشت زهرا(س) از اولماه رمضان در اینجا برگزار میکند. تا سالهای قبل فقط شبهای احیا و شب سالنو گلزار شهدا باز بود و امسال شرایطی مهیا شده تا مردم راحت و بیدغدغه در هر ساعت از شبانهروز برای عرض ارادت به ساحت شهیدان به اینجا بیایند. اتفاق خوبی است و تا الان توانسته تأثیر مثبتی در اشاعه فرهنگ ایثار داشته باشد. تأیید این ادعا حضور بیسابقه کسانی است به گلزار شهدا آمدهاند. کافی است گشتی بزنی تا ببینی خانوادههایی را که کنار مزار شهیدشان نشسته و سفره افطاری خود را پهن کردهاند. اما عدهای هم شهیدی در این گلزار ندارند و از سر ارادت به شهدا مهمانشان شدهاند.
وعده ما؛ هر پنجشنبه گلزار شهدا
در فضای پیاده راه مقابل قطعه 44چند خانم نشستهاند؛ در حال خواندن دعا و زیارت ائمه(ع). از رادیویی که کنارشان قرار دارد صوت مناجات میآید. کار هر هفتهشان است که به اینجا بیایند و با عزیزان خود ساعاتی را به راز و نیاز سپری کنند. یکیشان مادر شهیدان حمید و منصور نمایندگی است. خودش میگوید 40سالی میشود که هر پنجشنبه به مزار شهدا میآید. سر حرف را باز میکند؛«حمید بسیجی بود و سال 62مفقودالاثر شد. بعد هم منصور بهعنوان جهادگر رفت و شهید شد. به وصیت بچههایمان همیشه در صحنه انقلاب بوده و در برنامههای مختلف شرکت میکنم.» بانوی خوش برخوردی است. با اینکه 2جوانش را از دست داده اما محکم و استوار بر سر عقاید خود مانده است. میگوید: «قبلا شبهای احیا و شب سال نو مزار شهدا باز بود امسالماه رمضان هم 24ساعته باز است. کار قشنگی است. خیلیها شاید در طول روز به اینجا بیایند. اما حال و هوای شب هم تماشایی است». بانوی دیگری که حضور دارد مادر شهید احسان امینی است. حرف رفیق 40سالهاش را ادامه میدهد؛«تا قبل از کرونا دم افطار اینجا دیگ آش بار میگذاشتیم. اما حالا خود سازمان بهشت زهرا(س) ایستگاه صلواتی گذاشته است.» آنها منتظرند تا وقت اذان شود و افطار را در کنار فرزندانشان نوش جان کنند.
برای سعید مهمان آمده
هنوز با این چند بانو خداحافظی نکردهایم که مادر شهید سعید آشوری از راه میرسد. سلام و علیکی با دوستانش میکند. متوجه میشود که آشنای همیشگی این دیار نیستیم و قصدمان عرض ارادت است. از داخل کیف عکس پسرش را بیرون میآورد و نشان میدهد. دستانش میلرزد و گویی توان ایستادن روی پا را ندارد. میگوید که اگر زود برنگردد همسرش نگران میشود. با بانوان خداحافظی کرده و دعوتمان میکند تا به خانه پسرش برویم. از بین مزارها آهسته و خرامان گام برمیدارد. هوا رو به تاریکی گذاشته و او میترسد که زمین بخورد. تا همسرش را میبیند، میگوید: «حاجی، اینها از روزنامه همشهری آمدهاند. میخواهند به خانه سعید بیایند». بعد هم بفرماییدی میزند و با اشاره دست مزار پسر را نشان میدهد. میگوید: «دانشجوی سال سوم عمران بود. مرتب به جبهه میرفت. آخرین بار 30آذر بود. اول بهمن هم شهید شد. تا قبل از بیمار شدنم هر هفته با حاجآقا به اینجا میآمدم. اما حالا کمتر میآیم».
مهمانی خوبان
قطعه 41؛ قطعه سرداران بیسر. تعدادشان زیاد است. اینکه نامشان چیست و از کدام دیارند را کسی نمیداند. شاید گمنام بودنشان باعث شده آدمهای زیادی برای عرض ارادت ساعتی مهمانشان شوند. در بین زوار اهل قبور خانوادهای دستهجمعی آمدهاند. در دست هر کدام از آنها ظرف آبی است که سنگ مزارها را میشویند. دختر جوان با شستن هر کدام از مزارها زیر لب چیزی میگوید. درد دلش را بازگو میکند. پدر کمی آن طرفتر است. با عشق این کار را میکند. میگوید که حاجتی دارد و برای روا شدن آن اینکار را انجام میدهد. چند قدم آن طرفتر 2دختر جوان نشستهاند با کتاب دعایی که بهدست دارند. یکیشان میگوید: «جای خانوادهشان قرآن میخوانیم. شاید پدر و مادری چشم به راه این شهیدان باشند. برایشان خواهری میکنیم». مزار شهدای گمنام همیشه مهمان دارد و شلوغ است. انگار پاتوقی شده باشد برای دلسوختگان. آدمها عدهعده میآیند لحظاتی را سپری میکنند و میروند. اما بعضیشان مزاری را انتخاب کرده و سفره افطاری خود را پهن میکنند. یک افطاری ساده. علاوه بر سفرههای افطاری خانوادگی 5نقطه از گلزار شهدا ایستگاه افطاری دایر است که با نوای اذان فعالیت خود را آغاز میکنند.
هوا تاریک میشود و صوت اذان در فضای گلزار طنین میاندازد. مردم به صف جلوی ایستگاههای افطاری مهمان سفره شهدا میشوند. عدهای هم در حال پهن کردن زیراندازی هستند تا همراه با هم نماز جماعت را اقامه کنند. حال خوشی دارد اینجا؛ فضا نورانی است.
مکث
مهدی قربانعلی، معاون فرهنگی سازمان بهشت زهرا س از برنامههای این مرکز میگوید
قرائت قرآن به نیت 30هزار شهید
سازمان بهشت زهرا(س) برای فرهنگسازی دست به ابتکارات جالبی زده است. این نهاد درنظر دارد آرامستان را به قطب فرهنگی پایتخت تبدیل کند. به همین منظور برنامههای متنوعی را طراحی کرده که مهمترین آن شبانهروزی شدن گلزار شهدا در ایامماه رمضان است. مهدی قربانعلی، معاون فرهنگی سازمان بهشت زهرا(س) دراین باره میگوید:«از دیگر طرحهای تدوین شده برای ایامماه رمضان برگزاری برنامه قرار بهشت است که سحرگاه پخش میشود و دیگر مراسم مناجاتخوانی است که توسط ذاکر امام حسین(ع) حیدر خمسه انجام میشود. از دیگر فعالیتهای صورت گرفته ترتیلخوانی در قطعه سرداران بیپلاک است که هر روز در اپلیکیشن هیئت آنلاین هنگام غروب پخش میشود.» اما طرح تأثیرگذار این سازمان قرائت 30هزار صفحه قرآن به نیت 30هزار شهید گلزار شهداست. در واقع 50ختم قرآن میشود. قربانعلی میگوید: «برای شرکت در این طرح علاقهمندان میتوانند از طریق پیامک با سازمان ارتباط برقرار کرده و شهید مورد نظر خود را معرفی کنند». این طرح هنوز اجرا نشده و به محض شروع فعالیت به مردم اطلاعرسانی میشود.