نشانههای مردمی بودن و مردمی ماندن مسئولان
برآیند سفرهای استانی نشان میدهد که میزان اعتماد مردمی بیشتر و قدرت سرمایهسازی اجتماعی دولت افزایش یافته است
صفیه رضایی، روزنامهنگار
ساخت حقیقی و سیرت انقلاب اسلامی در برگیرنده مفاهیمی همچون عدالت، اخلاق اسلامی، کرامت و اقتدار، استقلال و آزادی و مردمی بودن مسئولان است؛ تا جایی که برآیند و خروجی وقوع انقلاب اسلامی در نگاه تحلیلگران، تجلی سیرت آن است؛ یعنی استقلال و عدموابستگی، معنویتگرایی و نقش پیدا کردن مردم در امور جامعه. از اینرو هرجا که سخن از مردمگرایی و مردممحوری در قالب انقلاب اسلامی میشود، اشاره به ذات حقیقی و سیرتی است که برآیند و تجلی واقعی آن است. بدیهی است که این سیرت و ساخت حقیقی همواره باید ارج نهاده شود. با مروری بر صحیفه امام خمینی(ره) بارها کلیدواژه مردم و نقش مسئولان در پاسخگو بودن به آنها را میخوانیم. آنجا که میفرمایند: «نظام برای این است که رفاه مردم را تهیه کند.» امامخمینی(ره) در آثار فقهی خویش بر نقش مردم تأکید جدی داشته و بهصورت «حقوق محور» به این موضوع پرداخته است. درواقع اگر امامخمینی(ره) از تکالیف و وظایف مردم در حکومت سخن میگوید قطعاً بیش از آن، از حقوق آنان سخن گفتهاند. رهبر معظم انقلاب نیز در بیانات خود بر اهمیت مردمگرایی و مردممحوری مسئولان تأکید کردهاند. ایشان فرمودهاند: «نیت خدمت به مردم و خدمت به کشور، یکی از نیات الهی است.» تأکید بر مردم و نقش آنها در تعیین سرنوشت، اهمیت خدمترسانی به مردم و همچنین مردمباوری در کلام ایشان بارها تکرار شده است. این مردمباوری و مردمگرایی نشان از رویکرد متعالی نسبت به سرمایه انسانی نیز است؛ مسئلهای که اگر از جانب دولتها جدی گرفته شود، رمز کامیابی آنها خواهد بود. رهبر معظم انقلاب در بیانات اخیر خود نیز مردمی بودن و مهمتر از آن مردمی ماندن را از ویژگیهای لازم هر مسئول نظام اسلامی قلمداد کردهاند. ایشان فرمودهاند: «دیدن یا شنیدن واقعیات در میدان یا از منابع مورد وثوق، زمینهساز برنامهریزی و اقدامات صحیح خواهد بود. گاهی مردم عادی نکاتی را به مسئول میگویند که از مشاوران کارکشته و نزدیک هم شنیده نمیشود.»
یادآوری رهبر معظم انقلاب بر مردمی بودن و مردمی ماندن مسئولان تأکید بر اهمیت مردمگرایی و حکمرانی مردم پایهای است که اتفاقا جزو ذات انقلاب اسلامی است. بدیهی است که این مردمگرایی و ارج نهادن به پاسخگویی به مردم میتواند در همه کشورها و دولتها قابل تعمیم باشد؛ چه بسا که هر کشوری مشخصه توسعه سیاسی را در همین مولفه ارزیابی میکند. اما در نظام سیاسی جمهوری اسلامی از آنجا که خود مردم پدیدآورنده وجود انقلاب بودهاند، این اهمیت چند برابر است؛ بنابراین هر آنچه ما در بحث مردمسالاری دینی، مردمگرایی، حکمرانی مردمپایه و مردمی شاهد هستیم لوازم و ابزارهای لازمی است که مسئولان نباید فراموش کنند.
مردمی بودن چگونه است؟
پاسخگویی و فروتنی در برابر مردم باید در زبان، کردار و رفتار مسئولان قابل برداشت باشد. به لحاظ رفتارشناسی سیاسی گاهی منش و عملکرد یک فرد میتواند بیش از گفتار و زبان در توجیه و اقناع مردم مؤثر باشد؛ از اینرو مردم به هر آنچه اتفاق میافتد و رخ میدهد بیشتر از آنچه گفته و تکرار میشود از جانب مسئولان اعتماد میکنند. هادی بیگینژاد، نماینده مجلس در این زمینه معتقد است: «رفتاری که مسئولان دارند باید بیانگر این باشد که در بین مردم بوده و صدای مشکلات آنان را شنیده و به آنها توجه میکنند. نباید اینگونه باشد که مشکلات را بشنویم، ولی کاری نکنیم، باید مشکلات مردم را پیگیری کنیم. عمده مردمی بودن به این است که شکل زندگی مسئولان مانند عموم جامعه باشد. از سوی دیگر زمانهایی را که مسئولان با مردم نیز سپری میکنند، مهم است. مردم نباید احساس کنند که مسئولان طبقهای جداگانه از عموم جامعه هستند. اگر یک مسئول با مردم و گروههای مختلف در ارتباط بوده و صدای آنان را بشنود، در هر لحظه مشکل آنان را میبیند و تشخیص میدهد. قطعا رفتار مسئول مردمی متفاوتتر خواهد بود از مسئولی که بنشیند تا گزارش به او برسد. این گزارش پلهپله میرود تا به گوش مسئول برسد، سپس مدتها طول میکشد تا تصمیم لازم اتخاذ شود، اما مسئولی که در بین مردم باشد خیلی سریع میتواند برای حل مشکل تصمیمگیری کند؛ مثلا در حوزه بهداشت و درمان مسئولی که به روستاها نرفته و صدای مشکلات مردم را نشنیده است، در چنین شرایطی درد مردم را هم نخواهد فهمید. امروز ما در حوزه درمان روستایی بسیار افت کردهایم، علت هم این بوده که مسئولان بهداشت و درمان در ۱۰ سال اخیر در بین مردم در شهرها و روستاهای کوچک نرفتهاند.»
به باور بیگینژاد مردم باید مسئولان را باور کنند. مردمی ماندن مسئولان نیز در سایه باورمندی مردم به آنها محقق میشود. بهنظر میرسد که دولت سیزدهم در مسیر مردمی بودن رویکرد خوبی را در پیش گرفته است؛ چراکه برآیند سفرهای استانی رئیسجمهوری نشان میدهد که میزان اعتماد مردمی بیشتر و قدرت سرمایهسازی اجتماعی نیز افزایش پیدا کرده است. بهعبارتی رویکرد مردمگرایی دولت سیزدهم مطلوب برآورد میشود؛ برعکس ادوار گذشته که فاصله بین مردم و دولت زیاد شد. عبدالمجید شیخی، استاد دانشگاه در این زمینه به همشهری گفته است: «نهاد اجرایی بهدلیل وظایفی که برای آن درنظر گرفته شده است باید میزان پاسخگویی بیشتری در برابر مردم داشته باشد؛ این در حالی است که دولت گذشته نتوانست جایگاه خود را در میان مردم باز کند؛ بدیهی است که مردم میدانند که مقصر اصلی چه کسانی هستند. همین اقدامات باعث شد که اعتماد مردم از آنها سلب شود».
مردمی ماندن چگونه است؟
تنها مردمی بودن نمیتواند مولفه اصلی و اصیلی برای تحقق حکمرانی مردمپایه و مردمی باشد. زمانی حکمرانی مطلوب مردمی تحقق پیدا میکند که پاسخگویی و فروتنی مسئولان در قبال مردم استمرار داشته باشد؛ همان مسئلهای که رهبر معظم انقلاب از آن تحت عنوان مردمی ماندن یاد کردهاند. لازمه مردمی ماندن در کنار مردم بودن است؛ به این معنا که نباید در مسیر اهداف و رهیافتهای مردمگرایی خللی ایجاد شود. بهعنوان نمونه ارتباط مستقیم مردم با مسئولان در قالب سفرهای استانی، سنتی است که میتواند هدف مردمباوری، مردمگرایی و مردممحوری را تقویت کند؛ هر چند عدهای به غرض، این رفتار را نوعی اقدام پوپولیستی قلمداد میکنند، اما مهم این است که خروجی و بازخورد خوبی را به همراه داشته است؛ حالا اگر مسیر این سفرهای استانی و دیدار چهره به چهره افزایش پیدا کند و مشکلات مردمی در خلال این سفرها مرتفع شود، زمینه مردمگرایی پایدار فراهم میشود. زمانی نیز که مردمگرایی پایدار محقق شود، هیچگونه فعل و انفعالات پیرامونی نمیتواند به آن خدشه وارد کند. رهبر معظم انقلاب خطاب به مسئولان نیز فرمودهاند: «حرف زدن با مردم و مشکلات و راهحلها را با مردم در میان گذاشتن هم یکی از جلوههای مردمی بودن است. مسائلتان را با مردم مطرح کنید. با مردم حرف بزنید و از مردم کمک بخواهید در موارد مختلف؛ هم کمک فکری و هم کمک عملی.» بنابراین، این ارتباط مستقیم نوعی بازتولید و حتی تولید سرمایه اجتماعی و مردمی است که بستر استمرار حکمرانی مردمپایه را فراهم میآورد؛ به این دلیل است که از اصلیترین عنصر حکمرانی مطلوب، فروتنی و پاسخگویی در برابر مردم تعبیر میشود. پاسخگویی نهتنها رمز مطلوبیت یک دولت است که بسترساز دوام و تعالی منابع انسانی نیز به شمار میرود. حضرت امام خمینی(ره) همواره به مردم و نقش آنها در انقلاب اسلامی تأکید کردهاند. هر جا ایشان از ملت، ملت ایران، ملت مسلمان ایران یا ملتهای مسلمان سخن گفتهاند، مضمون همان فرد فرد مردم بوده است. ایشان که پایهگذار مردمسالاری دینی بودند، بارها تواضع در برابر مردم را به مسئولان گوشزد کردهاند.
تصمیمسازیها، رمز مردمی ماندن
یکی از مسائل مهمی که در کنار پاسخگویی و پاسخگو ماندن به مردم میتواند شاکله حکمرانی پایدار را به تصویر بکشد، اهمیت سیاستگذاری نهاد دولت است. به این معنا که اگر سیاستی مغایر با اهداف و مصالح عمومی باشد بهطور قطع از دامنه مردمی ماندن نهاد سیاستگذار کاسته میشود. رهبر معظم انقلاب در بیانات خود تأکید کردهاند: «...اگر در موضوعی میان توجه مردم به ما و رعایت مصالح عمومی کشور تعارضی پیش آید، باید منفعت خود را نادیده بگیریم و به مصالح عمومی توجه کنیم.» ضمن اینکه نهادهای مسئول باید بتوانند دامنه اعتمادسازی بین خود و مردم را افزایش دهند. یکی از راههای افزایش اعتماد، استفاده از ظرفیتهای مردمی در پیشبرد امور است. رهبر معظم انقلاب در بیانات اخیر خود برای حل مشکلات سریع کشور به مسئولان فرمودهاند دولت بیشتر به سیاستگذاری و هدایت بپردازد و از ظرفیتهای بخش خصوصی بیشتر استفاده شود. بهنظر میرسد که یکی از مسیرهای مردمی ماندن نیز همین افزایش اعتماد بین دولت و مردم باشد؛ اعتمادی که در عین داشتن صداقت میتواند بسترساز تولید و بازتولید سرمایه اجتماعی نیز باشد. بهعبارتی دولت و مسئولان زمانی میتوانند مردمی باشند و مردمی بمانند که فاصلهای بین آنها و مردم نباشد. به هر میزان اعتماد بین مردم و مسئولان بیشتر باشد، بستر مشارکت مردم بیشتر فراهم میشود. مشارکتجویی مردم از عناصر اصلی توسعه سیاسی است که نشان از مردمی ماندن توامان مسئولان نیز دارد.