خودکار و کاغذ همراهم در عملیاتها
پای صحبتهای سیدحسن شکری دندانپزشک و نویسنده دفاعمقدس
شهره کیانوشراد- روزنامهنگار
دندانپزشک است اما همچنان نوشتن کتاب با موضوع دفاعمقدس دغدغه مهم او در زندگی است؛ درست مانند سالهایی که در جبهه قلم و کاغذ همراهش بود و مینوشت. دکتر سیدحسن شکری تاکنون 19کتاب در زمینه دفاعمقدس نوشته و برخی از کتابهای او به زبانهای عربی و انگلیسی چاپ شده است. نخستین کتاب او در سال1369به نام «نونی صفر» چاپ شد که تقریظ رهبری را گرفت و آخرین اثر او کتاب «سرو ز پا افتاده» اسفندماه1400 به چاپ رسید. «همنفس»، «بحر سعید»، «ابو وهب»، «چهل قدم تا عشق» و «هفت آسمان» از دیگر کتابهای این نویسنده است. به عقیده شکری معرفی سیره زندگی شهدا، بهترین الگوی عملی برای جوانان در زندگی است. به بهانه چاپ کتاب سرو ز پا افتاده با او درباره اهمیت چاپ کتاب در حوزه دفاعمقدس گفتوگو کردهایم.
شما نویسندهای پرکار در حوزه دفاعمقدس به شمار میآیید. چه شد که با وجود مشغله حرفه دندانپزشکی، سراغ نویسندگی رفتید؟
16سالم بود که برای نخستین بار به جبهه رفتم. تابستان سال1361بود و بعد از پایان کلاس سوم دبیرستان و شرکت در دوره آموزش نظامی، به جبهه اعزام شدم و در عملیات مسلمابنعقیل در سومار شرکت کردم. از جبهه برگشتم تا درسم را ادامه دهم. پس از بازگشایی دانشگاهها در رشته پیراپزشکی پذیرفته شدم. سال71 دوباره کنکور دادم و در رشته دندانپزشکی دانشگاه تهران قبول شدم. سال76 فارغالتحصیل شده و همان سال دانشجوی نمونه کشور انتخاب شدم. در واقع درحالیکه درس میخواندم به جبهه هم میرفتم. حدود 60ماه عضو لشکر 27محمدرسولالله(ص) تهران بودم. رزمندگان و فرماندهان بزرگی از لشکر27به شهادت رسیدند. معتقدم اگر سالهای سال درباره عملیاتها، گردانها، شهدا و ایثارگران این لشکر بنویسیم باز هم جای نوشتن دارد. من هم چون به نوشتن علاقه داشتم تهیه و چاپ کتاب در حوزه دفاعمقدس را دنبال کردم.
از چه زمانی کار نوشتن را شروع کردید؟
من از زمان جنگ مینوشتم حتی در شبهای عملیات خودکار و کاغذ همراهم بود. خاطراتم را ثانیهبهثانیه مینوشتم. وقتی جنگ در سال1367به پایان رسید، چندین دفترچه دستنویس از خاطرات جبهه داشتم. نخستین کتابم «نونی صفر» تقریظ رهبری را گرفت. همان سال کتاب «در خط فکه» شامل دستنوشتههای برادر شهیدم دکتر محمد شکری را آماده برای چاپ کردم. مقاممعظمرهبری، پس از مطالعه این کتاب فرمودند: «این خاطرات از بدیهیترین خاطرات زمان جنگ است، تاحدامکان به همه زبانها ترجمه شود». به توصیه ایشان، کتاب در خط فکه را به زبانهای عربی و انگلیسی ترجمه و چاپ کردم. تا الان 19کتاب نوشتهام و 5کتاب هم در دست تهیه و آمادهسازی برای چاپ در سال1401 دارم.
معمولا در شرایط جنگی و بهخصوص حین عملیات، نوشتن خاطرات کمتر به ذهن کسی میرسد. آیا پیشینهای در زمینه نوشتن داشتید یا اهل مطالعه بودید؟
فرماندهانی که داشتیم در این زمینه مؤثر بودند. شهید احمد نوزاد، فرمانده گردان انصار و شهید محمد پاریاب، فرمانده گردان حبیب، اهمیت ثبت خاطرات را برای ما توضیح میدادند. شهید پاریاب، که همین چند سال پیش بهعلت عوارض شیمیایی به شهادت رسید از کتاب نهجالبلاغه تاکتیکهای جنگ را برداشت میکرد و به ما آموزش میداد. انس با کتاب و نوشتن را از فرماندههایمان آموختم. به نوشتن علاقه داشتم و همان خاطرات دستمایهای شد برای خلق نخستین کتابهایم که با کمک دوستانم آقایان سرهنگی و بهبودی در سوره مهر به چاپ رسید. بسیاری از خاطرات دوران جنگ ثبت نشده و در اثر غفلت به بوته فراموشی سپرده شده است. فرماندهان بسیاری بودند که کسی برای ثبت خاطرات به آنها مراجعه نکرد و الان در بین ما نیستند. بیش از 40سال از زمان جنگ میگذرد و طبیعی است که با گذشت زمان بخش مهمی از این خاطرات فراموش شود و این موضوع ضایعه دردناکی برای دفاعمقدس است. اگر چه در این حیطه کار شده اما متأسفانه گسترده نبوده و کافی نیست.
با این اوصاف ارزیابی شما از وضعیت نشر آثار دفاعمقدس بهخصوص در زمینه حمایت از ناشران و نویسندگان چیست؟
ناشرانی که در حیطه دفاعمقدس کار میکنند 2دسته هستند؛ یک دسته دولتی هستند که شرایط خیلی بهتری دارند. گروه دیگر نشرهای خصوصی در حیطه دفاعمقدس هستند که با وجود اینکه کارهای بسیاری خوبی در زمینه دفاعمقدس دارند، از حمایتهای لازم برخوردار نیستند. حداقل کاری که نهادهای مربوطه میتوانند انجام دهند، پشتیبانی خرید اثرهای چاپ شده از این نویسندگان است. باید وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی، سپاه، ارتش و نهادهای مرتبط با دفاعمقدس از این آثار ارزشمند حمایت کنند. یکماه پیش کتاب همنفس که مربوط به سرگذشت شهید مهتدی است بهترین اثر سرگذشتنامه سال1400در دفاعمقدس شد. مبلغی بهعنوان جایزه دادند اما مهمتر از این جایزه، حمایت در زمینه خرید و توزیع کتاب است. اگر این حمایت انجام شود، شاهد ارائه کارهای بیشتر و بهتری در زمینه دفاعمقدس خواهیم بود. یکی از مشکلات دیگر این است که مدارک و اسناد دفاعمقدس در اختیار ناشر خصوصی قرار نمیگیرد. اگر اسناد در اختیار ناشر خصوصی قرار بگیرد کتابهای بهتر و مستندی چاپ خواهد شد.
آخرین اثر شما کتاب «سرو ز پا افتاده» نام دارد. چرا این اسم را انتخاب کردید؟
این کتاب را به درخواست همسر شهید عبادیان نوشتم. ایشان از زمانی که به عقد شهید عبادیان درمیآیند در همه جا پا به پای همسرشان در مناطق جنگی حضور داشتهاند. با نامهای از من درخواست کردند که جمعآوری خاطرات و تهیه و چاپ این کتاب را برعهده بگیرم. اسم کتاب برگرفته از شعر محمد علامه درباره حضرت ابوالفضل(ع) است: در کنار علقمه سروی ز پا افتاده است، یا گلی از گلشن آل عبا افتاده است. بهدلیل منش پهلوانی این شهید و شهادت خاص ایشان در کنار دریاچه کانال ماهی در شلمچه، این اسم را انتخاب کردم. 5بخش اول کتاب آماده شده بود و همسر شهید عبادیان در بیمارستان این بخشها را خواندند اما عمرشان کفاف نداد که کل کتاب را بخوانند. شهید عبادیان از سال61 در عملیات والفجر مقدماتی در کنار شهید همت و مسئول آمادهسازی و پشتیبانی لشکر 27بودند و در 24دیماه 1365به شهادت میرسند. کار جدیدی که در کتابها انجام میدهیم گذاشتن هولوگرامهایی در انتهای کتابهاست و این امکان فراهم شده تا مخاطبان از طریق گوشی همراه بتوانند به مطالب و عکسهای بیشتری از کتاب دسترسی پیدا کنند.
کتابهایی که به زندگی مشترک و خانوادگی شهدا میپردازد تا چه اندازه زمینه الگوسازی برای نسل جوان را فراهم میکند؟
معرفی جوانهایی که به جبهه رفتند، درس خواندند، حلال و حرام را رعایت کردند، آشنا شدن با چگونگی رفتارشان با خانواده، بچهها و همسرانشان و... همه اینها الگوهای در دسترسی هستند که باید به آنها پرداخته شود. سیره زندگی شهدا بهترین الگو برای جوانان است و به همین دلیل معرفی این الگوهای عملی به نسل جوان اهمیت دارد.
مکث
جهاد در قالبی دیگر
گروه جهادی پزشکی شهید همدانی 11سال است با سفر به مناطق کمبرخوردار، خدمات دندانپزشکی، چشمپزشکی، روانشناسی و فعالیتهای فرهنگی را به بیماران ارائه میدهد. دکتر حسن شکری میگوید: «این گروه جهادی با همت شهید همدانی راهاندازی شده و با مشارکت جمعی از داوطلبان خیّر و پزشکان فعالیت میکند».
مکث
«چهل قدم تا عشق»
این کتاب سرگذشتنامه فرمانده دلاور لشکر ۲۷ محمد رسولالله(ص)، شهید مدافع حرم، «رضا فرزانه» به قلم و پژوهش مهدیه زکیزاده و سیدحسن شکری است. این مستند داستانی در ۴۸۰ صفحه و ۲۲ فصل، زندگی رضا فرزانه را از ۲۲ خرداد ۱۳۴۳ تا لحظه شهادت یعنی ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ و زمان رجعت به وطن در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۰ روایت میکند.