• شنبه 29 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 10 ذی القعده 1445
  • 2024 May 18
سه شنبه 23 فروردین 1401
کد مطلب : 157876
+
-

چه کار سختی انجام دادی آقا یحیی

سعید مروتی، روزنامه‌نگار

نه! این تیم بی‌روحیه و آشفته، قهرمان ۵دوره اخیر لیگ برتر نیست. از آن تیم فقط نامش باقی مانده. این پرسپولیس رؤیایی نیمه دوم دهه۹۰ نیست. تیمی که عادت به باختن نداشت و هوادارانش تا همین پریشب یادشان نمی‌آمد آخرین بار کی در آزادی طعم شکست را چشیده‌اند. تیمی که شخصیت قهرمانی داشت و در سخت‌ترین روزها و دشوار‌ترین بزنگاه‌ها هم کار را در‌می‌آورد، به روزی افتاده که می‌بینید. این تیم آشفته و پر‌اشتباه که چنین دست تطاول به خویشتن گشاده است، لشگر شکست‌خورده‌ای است که هر روز بیشتر از دیروز از گذشته‌اش فاصله می‌گیرد. پرسپولیسی که سال‌ها به استحکام خط دفاعی‌اش دلگرم بود، از تیمی که در ۸بازی اخیرش تنها یک گل زده بود، ۳گل خورد و به شکل تحقیر‌آمیزی از جام حذفی کنار رفت تا مسیر قهرمانی و احتمالا دبل‌کردن را برای رقیب سنتی‌اش هموار کند؛ که خون به دل هوادارانش کند. هوادارانی که پس از سال‌ها سر به آسمان ساییدن حالا باید با حسرت شاهد کلکسیون اشتباهات فردی و تاکتیکی تیم محبوبشان باشند. هوادارانی که نگران بازگشت به دورانی هستند که هنوز برانکو نیامده بود که بر ویرانه‌های تیمی که فقط نامش پرسپولیس بود، آن بنای باشکوه را بسازد؛ بنای باشکوهی که یحیی گل‌محمدی و همراهانش آن را به ویرانه تبدیل کردند.
    همه می‌دانیم که قبل از شروع فصل، تعلل وزارت ورزش در تعیین مدیرعامل و هیأت مدیره باشگاه (که در تقابل با سرعت عمل درخصوص تعیین تکلیف مدیریت رقیب سنتی معنادار بود) چه آسیب‌هایی به پرسپولیس زد. می‌دانیم که تیم با چه بحران‌های مالی و مدیریتی مواجه بود و همچنان هست. تیمی که در آستانه شروع لیگ همه انرژی‌اش را صرف خریدن ناز هافبکی کرده بود که بعد از یک سال سکو‌نشینی در لیگ نه‌چندان معتبر اتریش، قدم‌رنجه کرده و به وطن آمده بود. در ادامه هم پرسپولیس که مثل همه این سال‌ها تعدادی از ستاره‌هایش را از دست داده بود، تا توانست بازیکن متوسط و ضعیف جذب کرد. و چه در آغاز و چه در میانه راه، با حداقل تجهیز و تدارک به میدان آمد. با این همه بضاعت همین پرسپولیس، از همه تیم‌هایی که امسال مقابلشان شکست خورد یا متوقف شد، بالاتر بود. آشکار است که این تیم از مشکلات فنی و روحی فراوان رنج می‌برد که بخش قابل‌توجه‌‌اش از روی نیمکت به داخل زمین منتقل شده است. یحیی گل‌محمدی را با اعتراضات فراوان و غر‌زدن‌های تمام‌نشدنی‌اش به یاد می‌آوریم. با انفعال در جایی که به‌عنوان سرمربی نیاز کنش‌مندی وجود داشت و با شلوغ‌کاری و جنجال‌های بی‌موردی که جز حاشیه و خسران حاصلی برای تیم به ارمغان نیاورد. یحیی گل‌محمدی را با اشتباهات فنی فراوانش به یاد می‌آوریم. مثل تغییرات مداومش در خط دفاعی که نتیجه ذهنیتی آشفته و به‌هم‌ریخته بود و ثبات و اقتدار را از تیمی که سال‌ها بهترین خط دفاعی لیگ را در اختیار داشت، گرفت. بسیاری از تصمیمات فنی یحیی در چیدمان بازیکنان فاقد توجیه منطقی بود و نتیجه‌اش ناکامی در برابر تیم‌هایی به‌مراتب ضعیف‌تر بود؛ تیم‌هایی که متوجه شدند این پرسپولیس دیگر آن تیم دست‌نیافتنی سابق نیست و می‌شود متوقفش کرد و حتی شکستش داد. در همین بازی با آلومینیوم، بضاعت نیروی انسانی ۲‌تیم اصلا قابل مقایسه نبودند ولی تیم کم‌مهره‌تر توانست پرسپولیسی را که سرمربی‌اش بلد نبود از بضاعتش بهره بگیرد، شکست دهد. تیمی که به‌صورت مداوم در ترکیب خط دفاعی‌اش تغییرات مخرب ایجاد می‌کند و متوجه هم نیست که با این کار نظم و انسجام تیمی را به تاراج می‌دهد، باید هم شکست بخورد. وقتی رامین رضاییان که شروع امیدوار‌کننده‌ای داشت، هفته به هفته افت می‌کند، می‌شود این پرسش را مطرح کرد که یحیی و دستیارانش در تمرینات دقیقا چه کاری را انجام می‌دهند؟ این بازیکنان متزلزل و عصبی و بی‌روحیه بیشتر از هر چیز چهره سرمربی‌شان را بازتاب می‌دهند.
    این پرسپولیس ویران، محصول کار جمعی است و نمی‌شود سهم مدیریت را در ناکامی‌هایش انکار کرد. آنقدر فراموشکار نیستیم که اتفاقات ابتدای فصل را از خاطر برده باشیم. همه آن مشکلات مالی و مدیریتی، بدهی‌های کلان، پنجره‌های بسته و کمبود نقدینگی برای خرید بازیکنان باکیفیت خارجی و در نهایت ضعیف عمل‌کردن در تدارک و آماده‌سازی‌ تیم. مشکلاتی در این سطح برای هیچ‌کدام از تیم‌های بالای جدول وجود نداشت. احتمالا هم همین‌ها در به‌هم‌خوردن تمرکز سرمربی تیم نقش‌آفرینی کرد. اتفاقا فرق مربی معمولی با مربی بزرگ در همین بزنگاه‌ها مشخص می‌شود.(زمان برانکو هم همه‌‌چیز گل و بلبل نبود). در مواجهه با مشکلات یحیی تا توانست غر زد، قهر کرد و اشتباهات فنی‌اش را با فرافکنی گردن داور و مدیریت انداخت. به مرور و تقریبا بعد از هر ناکامی، صحبت از استعفا و کناره‌گیری به میان آمد جوری که داستان استعفاهای یحیی وارد فرهنگ طنز ملت شد. البته در فضای هواداری حامیانش بیشتر از منتقدانش بودند. حالا که ورق برگشته و کاسه صبر افکار عمومی لبریز شده، خبری از استعفا نیست. به‌نظر می‌رسد باید به صادقانه‌بودن تمام خداحافظی‌های قبلی شک کرد.
این تیم با تمام مشکلاتش آنقدر سرمایه داشت که بتواند قهرمانی ششم را هم جشن بگیرد (و البته روی کاغذ هنوز هم این بخت را دارد). اگر که گرفتار افکار عجیب و غریب یحیی و ناکارآمدی همراهانش نمی‌شد. تیمی که آمادگی بدنی‌اش از همه تیم‌ها بالاتر بود (یاد مارکو به‌خیر) حالا از دقیقه۷۰ به بعد نفس کم می‌آورد و بازیکنانش مدام مصدوم می‌شوند. مظاهر رحیم‌پور به‌عنوان مربی بدنساز پرسپولیس در این‌باره چه توضیحی دارد. بعد از نابودی حامد لک که بعد از یک سال به تنظیمات کارخانه بازگشت و تزلزل احمد گوهری که تا همین پارسال جزو دروازه‌بان‌های خوب لیگ بود، می‌شود این پرسش را مطرح کرد که داوود فنایی در پرسپولیس دقیقا چه کاری را انجام می‌دهد. با این همه تصمیم‌گیری غلط تاکتیکی می‌توان حمید مطهری را حراف‌ترین دستیار تاریخ فوتبال ایران دانست.
  یادمان هست که با یحیی هم ۲بار قهرمان لیگ شده و یک‌بار تا فینال آسیا رفته‌ایم. اتفاقا به همین‌خاطر انبوه اشتباهات و کاستی‌های کادر فنی، از سوی هواداران تحمل شد. اما تا ابد نمی‌شود به گذشته تکیه کرد و هر سرمایه‌ای را اگر مدام خرج کنی تمام می‌شود حتی اگر گنج قارون باشد. سؤال کلیدی‌ای که یحیی و گروهش باید به آن پاسخ دهند این است: «چگونه توانستید آن بنای باشکوه را به چنین ویرانه‌ای تبدیل کنید؟!» قبول کنید که کار ساده‌ای نبود.

این خبر را به اشتراک بگذارید