مهارت رفاقت
محمد کاموس - روزنامهنگار
برخی عادتها که بعضا در مجموعه رفتار آدمها قرار میگیرند، ممکن است برای طیفی از مردم آزاردهنده باشد و برای طیفی دیگر نه. اینکه عدهای دوست ندارند موجود زندهای را لمس کنند، صرفا بیاحساس نیستند. بعضی دیگر دوست ندارند هر غذایی را بخورند؛ اینها هم بدغذا نیستند. برخی هم کمی بیش از دیگران در پاکیزگی و نظافت سختگیری میکنند، اینها هم لزوما وسواسی نیستند و خیلی موارد ریز و درشت دیگر.
واقعا چرا نباید قبول کرد که برخی عادتها و علایق کاملا شخصی است؟ لزومی ندارد به این قبیل رفتارهای دیگران احترام بگذاریم، اما دلیلی هم برای مسخره کردن نیست. چرا...!؟ چون اینجا دقیقا همان سیارهای است که باید دوست پیدا کنیم. رابطه دوستانه هم با درک طرف مقابل و احترام به او اتفاق میافتد.
هر یک از ما مجموعهای از این علایق و عادتهای شخصی داریم، اما گاهی سهوا یا عمدا دقت لازم را در رفتارمان با دیگران نداریم و نتیجه آن، میشود تمسخر طرف مقابل. جالب آنکه نمیدانیم گاه همین رفتارها باعث ایجاد فاصلهها و به مرور، پایان دوستیها میشود. گاهی همین ناشیگریها در ارتباط و نداشتن مهارت در دوستی، ما را با پای خودمان به استقبال «تنهایی» میبرد.
حالا اینطور هم نیست که تا کسی گفت بالای چشمتان ابروست، احساس کنیم موردتمسخر قرار گرفتهایم و بزنیم زیر کاسه رفاقت، اما به هر حال محبوب آدم کسی است که با او حرف مشترک دارد، نه آنها که دائم بهدنبال سوژهای برای تخریب هستند. (البته برخی هم این الگوی رفتاری را عامل صمیمیت در دوستی و ارتباط میدانند.) محبوبم! بدان برخی رفتارهای من نه به جسم خودم و نه به روح دیگران آسیبی نمیرساند. اینجا از کشیدن سیگار و خوردن فستفود و... که جسمام را میآزارد یا از قضاوت دیگران و دروغگویی و حسادت و... که روح تو را میآزارد، صحبت نمیکنم. اینجا صحبت از رفتارهای فردی است که در دایره مسائل شخصی تعریف میشود؛ رفتارهایی که انجام دادن یا ندادن آنها باعث ناراحتی و آزار کسی نمیشود.
طبیعتا ارتباط برقرار کردن و دوستی با آدم همدل، آسیب کمتری دارد اما ما در محیط کار یا در جریان زندگی اجتماعی نمیتوانیم فقط بهدنبال افراد همدل باشیم. مهارت برقراری ارتباط و ایجاد دوستی، کلید طلایی رهایی از قفس تنهایی و برقراری ارتباط حداکثری است تا از اجتماع پیرامون لذت بهتری برد.
مگر رفاقتها چگونه شکل میگیرند؟ مگر همین پیدا کردن نقاط اشتراک با دیگران نیست؟ میتوان جای گریز از خلق خدا، کلید دوستی و ارتباط در دست داشت و دلی بهدست آورد.
بسیاری از کارشناسان، تنهایی را آفت زندگی نسل امروز و افسردگی را پیامد آن میدانند. عموم ما با یادآوری خاطرات گذشته و شور و حال مهمانیها، سرخوش و کیفور میشویم. همان دوران هم هزار مشکل ریز و درشت وجود داشت اما گویی آنها نسلی بودند که خواسته یا ناخواسته مهارت زندگی کردن را پر قنداق خود داشتند؛ در گرانی که امروز نایاب یا بهتر بگویم، کمیاب شده است.