• دو شنبه 26 آبان 1404
  • الإثْنَيْن 26 جمادی الاول 1447
  • 2025 Nov 17
دو شنبه 26 آبان 1404
کد مطلب : 267226
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/PZzNW
+
-

روزی روزگاری در آمریکا

رفاقت‌ها و خیانت‌ها

100فیلم شاخص 19
رفاقت‌ها و خیانت‌ها

فیلم تمام عمری سرجو لئونه، «روزی روزگاری در آمریکا» با کج‌فهمی استودیو، کوتاه و روایت غیرخطی‌اش سرراست شد، قاعدتا برای جلوگیری از شکست تجاری که هم در گیشه نابود شد و هم ظرافت‌هایش را تا حد زیادی از کف داد.
 نسخه کارگردان بعدها روی نوار ویدئو عرضه شد و همه را حیرت‌زده کرد؛ زمانی که دیگر لئونه خرقه تهی کرده بود و نمی‌توانست ببیند همه آنها که اغلب به تحقیر، پدر وسترن اسپاگتی‌اش می‌خواندند ستایشگران پرشورش شده‌اند؛ فیلمی درباره رفاقت و خیانت که هم تصویری عریان از آمریکا ارائه می‌دهد و هم شمایلی سینمایی می‌سازد. فیلم‌های لئونه به‌شدت مردانه‌اند. در فیلم‌های اولیه‌اش زنان یا به شکل سایه‌های محو دیده می‌شوند یا نقش حاشیه‌ای دارند. در فیلم «روزی روزگاری در آمریکا» زنان نقش کلیدی ایفا می‌کنند و خاطره عشق از دست‌رفته لحنی تغزلی به اثر می‌بخشد، ولی باز هم این رفاقت مردانه است که جهان فیلم را شکل می‌دهد. در سینمای لئونه جنس و ماهیت داستان، اساسا عامیانه و حتی شدیدا مردانه است. او در کتاب مصاحبه نوئل سیمسئولو اظهار می‌کند که «روزی روزگاری در آمریکا» تجسم‌بخش فانتزی‌های مهم و تعیین‌کننده او بوده‌اند؛ نسبتش با آمریکا، رفاقت ‌ از دست‌رفته و سینما. 
وقتی لئونه از رفاقت حرف می‌زند بی‌شک منظورش رفاقت‌های ملتهب مردانه است. او در جایی دیگر نظرش را دقیق‌تر بیان می‌کند: «رفاقت مردانه یکی از مضامین مسلط همه فیلم‌های من بوده است.»  فیلم «روزی روزگاری در آمریکا» حکایت خیانت در رفاقت هم هست؛ خیانتی که گاهی در اوج رفاقت رخ می‌دهد. داستان این فیلم از آنجا آغاز می‌شود که سال 1968شخصیت نودلز سالخورده که رابرت دنیرو نقش او را در فیلم بازی می‌کند به‌ نیویورک بازمی‌گردد. در نامه‌ای بدون امضا از او دعوت می‌شود تا از گور شرکای سابق گانگسترش دیدن کند. بسیاری از دوستان قدیمی او‌ مانند‌ شریک قدیمی‌اش، مکس مدت‌هاست که از بین رفته‌اند. با این حال او احساس می‌کند گذشته‌اش حل نشده است. فیلم،  نودلز را از بچه‌ای سرسخت در‌ یک محله فقیرنشین یهودی در نیویورک دنبال می‌کند تا زمانی که او به یک غارتگر و سپس رئیس مافیا تبدیل می‌شود. سرجو لئونه درباره این فیلم می‌گوید:«من قبل از هر چیز اهل رم هستم. خون ناپلی هم دارم. تمام زندگی و تجربه‌ام را در این فیلم گذاشتم. فیلم زندگینامه‌ای است دوبعدی، یکی زندگی شخصی خودم و دیگری سرگذشت من به‌عنوان تماشاگر سینمای آمریکا. بعد از پایان جنگ از فیلم‌دیدن خسته نمی‌شدم. معتاد سینما شده بودم. به همین‌خاطر مجبور بودم در فیلم «روزی روزگاری در آمریکا» به بسیاری از آدم‌ها ادای دین کنم.»‌

 

این خبر را به اشتراک بگذارید