
این گروه خشن
پاسداشت رفاقت

شاخصترین فیلم کارنامه سام پکینپا، معمولا با خشونتاش به یاد آورده میشود، درحالیکه فیلم «این گروه خشن» را نه خشونت و حمام خونی که پکینپا با مهارت و استادی به راه انداخته، بلکه روابط انسانی را سرپا نگهداشته است؛ روابط مشدد مردانی که رفاقت و شرافت را پاس میدارند و با آنکه میدانند دورهشان سرآمده، تسلیم نمیشوند و تا آخرین نفس به ستیز ادامه میدهند.
فیلم «این گروه خشن» بیش از هر چیز حکایت 2 دوست است که عوضشدن زمانه گریبانشان را گرفته و حالا یکی بهدنبال شکار دیگری است. شخصیت دیک تورنتن، از ابتدا تا انتهای «این گروه خشن» با جایزهبگیرهایی که بیشتر شبیه لاشخورها هستند تا انسان، در تعقیب پایک است و در عین حال همیشه در حال ستایش او؛ حسرتخوار اینکه چرا کنار گروه و همراه پایک نیست. تراژدی «این گروه خشن» از همین تقابل ناخواسته بیرون میآید. بخشی از غم غربتی که در «این گروه خشن» موج میزند از این جدایی و فاصله ناگزیر رفقای سابق نشأت میگیرد. پکینپا هرگز نمیگوید پایک، داچ، دیک و برادران گارچ آدمهای بیعیبونقصی هستند و از آنها قدیس نمیسازد، ولی این را که بهشدت دوستشان دارد هم پنهان نمیکند. این فیلمی است از کارگردانی که شیفته یاغیان و عصیانگران است؛ عاشق مردانی پاکباخته که میتوانند در لحظه حساس تصمیمهای سخت بگیرند و به استقبال مرگ بروند؛ مردانی که برای نجات آنخل، دوست مکزیکیشان، به میان لشکر سربازان پرتعداد ماپاچه میروند. پکینپا این عزیمت به جدال نهایی را در قاب 4 نفرهای که زیبایی بصری چشمگیری دارد به نمایش میگذارد.
داستان این فیلم در تگزاس و سال ۱۹۱۴میگذرد. شخصیت پایک بیشاپ (هولدن) و دارودستهاش شامل داچ (بورگناین) و چند هفتتیرکش ماهر دیگر، دست به سرقتی میزنند که به کشتاری بیرحمانه میانجامد، سپس به مکزیک میروند و قطاری حامل مهمات را برای ژنرال یاغی مکزیکی، ماپاچه (فرناندز) غارت میکنند. در تمام این مدت دیک تورنتن (رایان) همدست سابق پایک با افرادش قصد شکار آنان را دارند. پایک و رفقایش بهخاطر یار مکزیکیشان درگیر جدالی خونین با ماپاچه و افرادش میشوند و...
این فیلم از نگاه انجمن فیلم آمریکا یکی از ۱۰ فیلم برتر در سبک وسترن است. ویلیام هولدن، ارنست بورگناین، رابرت رایان و ادموند اوبرایان در آن نقشآفرینی کردهاند.
سام پکینپا درباره «این گروه خشن» گفته است: «این فیلم درباره مردان بدی است که دورهشان سرآمده؛ داستان مردانی خشن در دورهای خشونتبار. خشونت در فیلم فقط برای پایاندادن به چیزی نیست؛ خشونت خودش پایان است... من از آدمهای حاشیهای جامعه خوشم میآید؛ آدمهای تنهایی که به ارزشهای قدیمی مثل شجاعت، وفاداری، رفاقت، بخشیدن بدون چشمداشت و تمام فضایل سادهای که حالا کلیشهای شدهاند اهمیت میدهند.»