2سناریوی غرب در توقف مذاکرات وین
رامین مهمانپرست: غربیها نمیخواهند امتیاز مناسبی به جمهوری اسلامی بدهند و میکوشند با به بنبست کشاندن مذاکرات، ما را در فشار اقتصادی از یکسو و فشار افکارعمومی از سوی دیگر قرار دهند تا از مطالباتمان کوتاه بیاییم
مذاکرات برجامی در وین بار دیگر دچار توقف شد و هیأتهای مذاکرهکننده هتل کوبورگ را ترک کردند؛ موضوعی که از روز جمعه بازتابهای بسیار و البته متفاوتی را در محافل سیاسی و رسانهای جهان بهدنبال داشته است. برخی توقف موقت در مذاکرات را به «بنبست» در گفتوگوها تفسیر کردند و بعضی آن را فرصتی برای مشورت بیشتر در پایتختها پیرامون موضوعهای مهم باقیمانده دانستند. با توجه به این موضوع بود که سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان در توییتی، «عوامل خارجی» را در دستیابی به توافق «بیاثر» دانست؛ موضعی که در کنایه به توییت جوزف بورل، مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا مطرح شد که وقفه در مذاکرات را به دلیل عوامل خارجی اعلام و سعی کرده بود و قصد داشت توپ تصمیمگیری را به زمین تهران و مسکو بیندازد؛ رویکردی که در سخنان مقامهای کاخسفید نیز تکرار شد.
سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در نشست خبری هفتگی خود با اعلام اینکه رابرت مالی، رئیس تیم مذاکرهکننده واشنگتن و تیم او برای مشورت به واشنگتن بازگشتهاند، بار دیگر تلاش کرد مسئولیت کند شدن روند مذاکرات را متوجه جمهوری اسلامی ایران و روسیه بداند؛ «ما به حصول توافق نزدیک هستیم، اما عوامل خارجی هم هستند که اکنون در این مذاکرات مداخله میکنند. هیأتها به پایتختهایشان بازگشتهاند و تهران و مسکو نیز باید تصمیمهای خود را بگیرند.»
رامین مهمانپرست، سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه و سفیر سابق کشورمان در لهستان معتقد است توقف بهوجود آمده در جریان مذاکرات وین را باید فراتر از فرافکنی غربیها و با توجه به تحولات اخیر در بحران اوکراین تحلیل کرد. گفتوگوی همشهری با رامین مهمانپرست را میخوانید.
اعلام تنفس در جریان مذاکرات هستهای در وین را چگونه تحلیل میکنید؟ میتوان وقفه بهوجود آمده را به بنبستی در گفتوگوها تعبیر کرد؟
با تعبیر «بنبست» موافق نیستم و معتقدم باید این وقفه را بهصورت واقعبینانه مورد بررسی و واکاوی قرار داد. از یکسو بحثهایی که تاکنون تیم مذاکرهکننده کشورمان در جریان گفتوگوهای برجامی در وین مطرح کرده، از چارچوب مشخص و مدونی برخوردار است و هیأت ایرانی تاکنون از ابتکار عمل کافی در پیشبرد مباحث برجامی برخوردار بوده است. ما در این مسیر همواره برای رسیدن به اهداف خود روی محورهای اصولی مدنظرمان تأکید کردهایم که همگی آنها مبنای منطقی و قانونی داشته است. بنابراین وقفه بهوجود آمده را نمیتوان ناشی از تعلل ایران در تصمیمگیری دانست، چراکه مسئولان کشورمان همواره اعلام کردهاند که جمهوری اسلامی ایران خود را ملزم به رعایت خطوط قرمز ناشی از منافع ملی میداند و طرفهای مقابل از این موضوع بهخوبی اطلاع دارند. با توجه به این موضوع، بهنظر من برای تحلیل چرایی توقف ایجادشده در گفتوگوهای هستهای وین، باید سناریوهای احتمالی در طرف مقابل را مورد بررسی قرار داد.
چه سناریورهایی در این زمینه مطرح است؟
معتقدم در شرایط کنونی دلیل اعلام تنفس در مذاکرات از سوی طرفهای غربی را میتوان در 2سناریو یا احتمال کلی مورد واکاوی قرار داد. نخست اینکه اختلافهای درونی بهوجود آمده در اردوگاه غربیها، نیازمند فرصتی است تا 3کشور اروپایی و آمریکا دیدگاههای برجامی خود را به انسجام بیشتری برسانند؛ اختلافهایی که چرایی بهوجود آمدن آن را باید در تحولات اخیر در اوکراین جستوجو کرد. به نظر من تروئیکای اروپایی و آمریکا قصد دارند از فرصت پیشرو برای یکسان کردن دیدگاههای خود در زمینه احیای برجام استفاده کنند. آنگونه که از رویدادهای پیرامون بحران اوکراین برمیآید، اروپا و آمریکا در این حوزه دچار اختلافها و تضاد منافعی هستند که سبب شده انسجام برجامی آنها تا حدودی تحتتأثیر قرار گیرد. سناریوی دوم این است که شاید هماهنگیهای بیشتری برای انجام یکسری از اقدامهای ضروری درباره احیای برجام نیاز باشد که در فرصت بهوجود آمده باید به بررسی هرچه بیشتر آنها بپردازند. بهعنوان مثال برای ایجاد هماهنگی میان اروپا و آمریکا در حوزه لغو مؤثر تحریمها و همچنین موضوع راستیآزمایی که از اصلیترین مطالبههای جمهوری اسلامی ایران بهشمار میآید، به زمان نیاز است و وقفه در مذاکرات را میتوان بهدلیل انجام چنین هماهنگیهایی در اردوگاه غربیها دانست.
به اختلاف دیدگاهها میان تروئیکای اروپایی و آمریکا اشاره کردید. این اختلافها شامل چه موضوعهایی است؟
نگاه خوشبینانه این است که اروپاییها به دلیل گرفتار شدن در بحران اوکراین و مقتضیات آن، تمایل بیشتری برای حلوفصل اختلافها با ایران و احیای برجام دارند و با توجه به دیدگاه متفاوتشان با آمریکا، نیازمند فرصتی برای رفع اختلافهای فیمابین هستند. در شرایط کنونی، اروپاییها را میتوان متضرر اصلی در بحران اوکراین دانست، چراکه هم با چالشهای امنیتی و عواقب ناشی از آن مواجه شدهاند و هم اینکه بهدلیل بهوجود آمدن بحران انرژی در این قاره با مشکل روبهرو شده و از این نظر تحتفشار هستند. بنابراین شاید ترجیح میدهند مسئله با ایران را هرچه زودتر رفع کنند تا هم بتوانند از انرژی ایران برای فروکش کردن بحران این حوزه در اروپا بهره ببرند و هم اینکه با فراغبال بیشتری روی بحران اوکراین متمرکز شوند.
موضع آمریکا در این میان چیست؟
آمریکاییها در این بین موضع متفاوتتری دارند و همین موضوع را میتوان زمینهساز بروز برخی اختلافها دانست. آمریکا در واقع خود را برنده بحران اوکراین میداند، چراکه از یکسو بهصورت مستقیم وارد درگیری نشده و از این جهت هزینههای کمتری را در حوزههای مختلف متحمل شده است و از سوی دیگر از درگیری اروپا و روسیه منفعت هم میبرد، چراکه یک رقیب مهم آمریکا(اروپا) و ناتو بهعنوان ارتش مستقل آن، درگیر بحرانی شده است که شاید زمینهساز وابستگی بیشتر اروپاییها به آمریکا شود. بنابراین موضع اروپا و آمریکا، متأثر از بحران اوکراین واجد تفاوتهایی است. از این جهت تنفس در مذاکرات میتواند فرصتی باشد که طرفهای اروپایی و آمریکا شرایط منطقهای خود و میزان پذیرش تعهدات برجامی در قبال ایران را مورد بررسی قرار دهند.
نسبت به توقف مذاکرات در وین میتوان نگاه بدبینانه هم داشت؟
نگاه بدبینانه پیرامون این موضوع و بهتبع آن، توقف در مذاکرات را میتوان اینگونه تحلیل کرد که طرف غربی احساس میکند اگر به تعهدهای خود در قبال جمهوری اسلامی ایران عمل کند، ما برنده این پرونده خواهیم بود و میتوانیم در یک فضای قدرتمندتری بهسوی اهداف ترسیم شده خود حرکت کنیم. بنابراین نمیخواهند امتیاز مناسبی به جمهوری اسلامی بدهند و میکوشند با به بنبست کشاندن مذاکرات، ما را در فشار اقتصادی از یکسو و فشار افکارعمومی از سوی دیگر قرار دهند تا از مطالباتمان کوتاه بیاییم. شاید تحلیلشان این است که ما در شرایط کنونی خیلی نیازمند دستیابی به توافق هستیم و مسائلی مانند انتظارات عمومی و کسری احتمالی بودجه و... ایران را مجبور میکند که به اصطلاح در مذاکرات کوتاه بیاید.
نقش روسیه در توقف گفتوگوهای هستهای را چگونه ارزیابی میکنید؟
فکر نمیکنم نقش روسیه در این زمینه خیلی تعیینکننده باشد. طرفهای غربی تلاش میکنند روسیه را بهعنوان مقصر توقف در مذاکرات معرفی کنند، اما مسئله اصلی اینجاست که آنها اگر هماکنون حاضر به پذیرش تعهدهای خود باشند، مانعی جدی برای احیای توافق هستهای وجود ندارد. در این میان ممکن است که درخواست اخیر روسیه مبنیبر ارائه تضمین تا حدودی در روند گفتوگوها حاشیه ایجاد کرده باشد، اما به نظر من در حدی نیست که به عنوان مانعی برای دستیابی به «توافق خوب» ارزیابی شود.
طرفهای غربی و بهویژه آمریکا در روزهای اخیر تلاش کردهاند حصول توافق در وین را به اتخاذ تصمیم سیاسی از سوی تهران و مسکو منوط کنند. این رویکرد غربیها با چه اهدافی پیگیری میشود؟
در شرایط شکلگیری یک توافق بزرگ مانند برجام، اینگونه رویکردها از سوی طرفین تا حدی رایج بوده و حکم «جنگ روانی» را دارد. در چنین مواقعی هرچه بیشتر به دستیابی به توافق نهایی نزدیک میشویم، اتخاذ چنین رویکردهایی چندان دور از انتظار نیست، چراکه طرفین میکوشند با بهکارگیری چنین شیوههایی، حداکثر امتیاز را از طرف مقابل کسب کنند. بنابراین به نظرم اتخاذ چنین رویکردی از سوی طرفهای غربی را نباید چندان جدی گرفت.