• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
یکشنبه 22 اسفند 1400
کد مطلب : 156309
+
-

نیروهای واکنش سریع

سعید مروتی - روزنامه‌نگار

از متن‌های پرشور حمایتی تا تخریب شخصیت فیلمساز و حکم به تمام‌شدنش در فاصله زمانی کمتر از ۳ روز. ماجرای لامینور و داریوش مهرجویی، درسی بود برای همه آنهایی که همیشه می‌خواهند مثل نیروهای واکنش‌سریع عمل کنند. همه آنهایی که منتظر یک اتفاق هستند تا سریع متنی بنویسند و خودی نشان دهند، این بار بعد از ویدئوی اعتراض‌آمیز مهرجویی، تا توانستند در مزمت هر کس در هر مقام که خاطر کارگردان بزرگ سینمای ایران را آزرده ساخته، نوشتند. با توجه به جایگاه داریوش مهرجویی و ویدئویی که خشم و استیصال سازنده تعدادی از بهترین فیلم‌های سینمای ایران را نمایان می‌کرد، می‌شد بخشی از این واکنش‌ها را طبیعی دانست. به‌خصوص اینکه ویدئو در سطحی فراتر از علاقه‌مندان سینمای ایران دیده شد و خیلی‌ها را به واکنش واداشت‌. از شهروندان عادی تا سیاستمداران، کنشگران اجتماعی و اهالی سینما و منتقدان، در حمایت از مهرجویی وارد میدان شده بودند. تصویری هم که عموما از فیلمساز ساخته می‌شد، به شکلی جالب توجه پارادوکسیکال بود؛ تصویر قهرمان و قربانی. داستانی که از «گاو» شروع می‌شد، به «سنتوری» می‌رسید و تا «لامینور» امتداد می‌یافت. هنوز واکنش‌ها به ویدئوی مهرجویی ادامه داشت که خبر رسید پروانه نمایش لامینور تمدید شده و طولی نکشید که ویدئوی دوم مهرجویی منتشر شد که آبی بود بر آتش همه آن خشم و خروش و شوری که ویدئوی اول به پا کرده بود. مهرجویی آرام و خوشحال نشسته بود به تشکر از همه حامیانش و همه ماجرا را هم حاصل سوءتفاهم برآمده از اطلاعات غلطی که به او داده شده بود، می‌دانست. اینکه منظور مهرجویی از اطلاعات غلط چیست، نامعلوم است، چون او مشخصا به 2 چیز معترض شده بود که هیچ‌کدام غلط نبود: پایان اعتبار پروانه نمایش و قرار نگرفتن در فهرست اکران نوروزی. حالا پروانه همراه با وعده اکران عید فطر تمدید شده بود. با تغییر لحن مهرجویی، داستان به کل عوض شد و آنچه این روزها در فضای مجازی می‌بینیم بیشتر حکم واکنش‌های عصبی‌ای را دارد که معمولاً افراد وقتی بروزش می‌دهند که احساس کنند بازی خورده‌اند. پس ستایش‌کنندگان استاد، باید به سرعت با تبر به جان بتی می‌افتادند که خود آفریده بودند. بت قهرمان، قربانی مبارزه با ممیزی. اما نکته‌ای که در روزهای گذشته فراموش شده بود: داریوش مهرجویی با وجود تمام گرفتاری‌هایی که از سال‌های دور با ممیزی داشته هرگز سیمای فیلمساز چریک به ‌خود نگرفته بود. اگر فیلمی گرفتار می‌شد راه‌حل از طریق تعامل با فیلم بعدی یافته می‌شد و همین‌ها باعث تداوم حرفه‌ای در طول بیش از نیم قرن شده بود. میزان اعتبار یک هنرمند را هم در درجه اول آثارش تعیین می‌کند نه واکنش‌هایش. کمی صبوری و خویشتن‌داری می‌تواند دستاوردهایی به همراه داشته باشد که در این مورد خاص، مهم‌ترینش جلوگیری از مغبون‌شدن و به‌ناچار تغییر موضع از ستایش‌کننده‌ای پرشور به فحاشی عصبانی است. این را هم می‌دانم که بخشی از این جو‌گیری به ذات فضای مجازی بازمی‌گردد ولی جدی گرفتن بازی لایک و کامنت با همه جذابیت‌هایش، گاهی نیز چنین دامی مقابل پای آدم قرار می‌دهد. خربزه را که خوردی باید پای لرزش هم بنشینی.

این خبر را به اشتراک بگذارید