
سالمندان حرفهای بهدنبال قاتل
نگاه مترجم «باشگاه جنایی پنجشنبهها» به جدیدترین اثر « ریچارد آزمن»

افسانه مقدم*- مترجم
اگر میخواهید رمانی هیجانانگیز و پر رمز و راز بخوانید، با شخصیتهای داستان همقدم شوید، پروندههای سربسته و قدیمی را بگشایید و همزمان احساسات سالمندان و بازنشستگان را بهتر درک کنید، پس بههیچوجه کتاب «باشگاه جنایی پنجشنبهها» را از دست ندهید. شاید کمتر کسی گمان میکرد که نخستین رمان ریچارد آزمن تا این حد مورد پذیرش مخاطبان و منتقدان قرار بگیرد. آزمن تا پیش از این کمدین، مجری و تهیهکننده برنامههای تلویزیونی بهشمار میرفت و کسی تصور نمیکرد که روزی به عرصه نویسندگی پا بگذارد و رمانی بنویسد که اینگونه محبوب خوانندگان شود.
علت محبوبیت باشگاه جنایی پنجشنبهها
اما بهراستی علت محبوبیت این کتاب چیست؟ ریچارد آزمن دست خوانندگان را میگیرد و آنها را به یک دهکده بازنشستگی میبرد؛ دهکدهای که قرار نیست بازنشستهها روزهای پایانی عمرشان را به رخوت و حسرت سپری کنند و انتظار مرگ را بکشند! دهکده کوپرزچیس گروهها و انجمنهای زیادی دارد و ساکنان آن از امکانات تفریحی و رفاهی بسیاری بهره میبرند. ساکنان این مجموعه عجله نمیکنند و پیش از رسیدن نخستین مترو با دستپاچگی صبحانه نمیخورند تا سریع به محل کارشان بروند یا قبل از بیدار شدن بچهها ظرف تغذیهشان را آماده نمیکنند اما باز هم کارهای زیادی دارند. در واقع حوصله کسی سر نمیرود اما تعدادی از اهالی دهکده تصمیم گرفتهاند تا آنجا را به مکانی مهیجتر تبدیل کنند.
مهارت بازنشستگان دهکده در پیدا کردن قاتل
الیزابت، ابراهیم، ران و جویس گروهی به نام «باشگاه جنایی پنجشنبهها» تشکیل دادهاند و سعی میکنند پروندههای حلنشده قتل را بررسی کنند. هرکدام از آنها مهارتهایی ویژه دارند که برای حل معماها به کارشان میآید؛ مهارتهایی که با گذر عمر همچنان به قوت خود باقی ماندهاند تا بار دیگر ثابت کنند که دود از کنده بلند میشود.
جویس از اهالی تازهوارد دهکده بهحساب میآید. هنگام اسبابکشی دخترش، جوآنا، به او گفته بود که اشتباه میکند، عمرش همینجا تمام میشود، دلمرده و افسرده روی نیمکتی سرد مینشیند و آدمهایی کنارش جمع میشوند که منتظر مرگ هستند، اما با خواندن داستان متوجه میشوید که جوآنا اشتباه میکرد و این دهکده نقطه شروعی برای مادرش بود. جوآنا فکر نمیکرد بعد از فوت پدرش یکبار دیگر او را خوشحال ببیند ولی چشمهای جویس دوباره درخشیدند و لبخند به چهرهاش بازگشت.
تصویر واقعگرایانه از دوران پیری
ریچارد آزمن دلتنگیها، ترسها، تنهاییها، بیماریها و ناتوانی سالهای پایانی عمر را بسیار ماهرانه پیشروی مخاطب ترسیم میکند. او برای نخستین داستان خود 4 شخصیت محوری درنظر میگیرد که اعضای اصلی باشگاه جنایی بهشمار میروند. الیزابت، کارآگاه بازنشسته و مأمور سابق سازمان امنیت بریتانیا با همراهی ران، رئیس اتحادیه کارگران و ابراهیم، روانپزشکی حاذق و جویس، پرستاری بازنشسته باشگاهی را تشکیل دادهاند و پروندههایی قدیمی را حل میکنند که پلیس از حل آنها عاجز است اما این مرتبه اتفاقی تازه میافتد و در یکقدمی خودشان قتلی رخ میدهد. از سوی دیگر سروکله افرادی مرموز پیدا میشود که با جابهجایی آرامستان دهکده مخالفت میکنند و این مسئله به قتلهای تازه و پیدا شدن اسکلتی بیرون از تابوت میانجامد. اینجاست که اعضای باشگاه جنایی با قدرت تمام وارد عمل میشوند. در خلال بخشهایی که از زبان جویس نقل میشود بهخوبی میتوانیم احوالات سالمندان، نیازمندیها و روزمرگیهایشان را درک کنیم. آزمن ضعف و تنهایی سالخوردگان را بهدقت توصیف میکند و برای خواننده شرح میدهد که افراد پس از فقدان همسر یا دور شدن از فرزندان و نوهها چه احساسی را تجربه میکنند و گروه همسالان و شرکت در انجمنها و باشگاههای مناسب تا چه حد بر روحیه و نشاط آنها تأثیر مثبت خواهد داشت.
بازگویی مشکلات بیماران آلزایمری
یکی دیگر از مواردی که در کتاب مطرح میشود و بخش بیشتری از جلد دوم را بهخود اختصاص میدهد مسئله آلزایمر و مشکلات مربوط به نگهداری از مبتلایان به زوال عقل است. آزمن بهخوبی توانسته است احتیاجات این قشر از جامعه را بازگو کند و به همین دلیل رمان او در زمره رمانهای اجتماعی نیز گنجانده میشود و صرفاً مضمونی جنایی ندارد. آزمن احساسات و عواطف بسیاری را در رمان خود نقل کرده است. حرص و زیادهخواهی، انتقامجویی و ترس جانکاه شخصیتهای داستان برای برملانشدن رازی که در دل حبس کردهاند به زیبایی تمام روایت شده و بر مخاطب اثر میگذارد.
افزون بر این، کمدین بودن او باعث شده است تا کتاب چاشنی طنز داشته باشد و از خشکی و سردی رمانهای این حوزه خبری نیست.
ظرافت در پرداخت به شخصیتها
آزمن با دقت و ظرافتی بسیار شخصیتها را ساخته و پرداخته است و این مسئله بهخوبی در دیالوگها نمایان میشود. جدیت و درایت الیزابت، خشم و خروش ران، خونسردی و هوشمندی ابراهیم و خوشمشربی جویس از ابتدا تا انتهای داستان حفظ میشود و لحن گفتوگوها دستخوش تغییر نمیشود. یکی از مواردی که ممکن است خواننده را کمی سردرگم یا خسته کند، شخصیتهای فرعی متعددی هستند که در خلال قتلهای پیاپی به مخاطب معرفی میشوند. اسامی بسیار و داستانهای گرهخورده شاید تا حدی از ذوق و کشش خواننده بکاهد اما آزمن میکوشد تا در بخشهای نقلشده از زبان جویس، مطالب قبلی را شفافسازی کند و بر هیجان بخشهای آتی بیفزاید. البته این مسئله در رمان بعدی و جلد دوم باشگاه جنایی پنجشنبهها، یعنی کتاب «مردی که دو بار مرد» تا حدی بسیار برطرف شده است.
رکوردهای باشگاه جنایی پنجشنبهها
بااینحال نخستین تجربه آزمن بهقدری فراز و نشیب و تعلیق دارد که رکورد رمانهای جنایی را جابهجا کرده است. باشگاه جنایی پنجشنبهها در فهرست برترین کتابهای نیویورکتایمز قرار گرفت، نامزد جایزه ادگار شد و توانست عنوان پرفروشترین کتاب کریسمس و ساندیتایمز را از آن خود کند و حتی یک هفته هم نگذشته بود که بیش از دهها هزار نسخه از آن به فروش رفت.
اگر شما هم طرفدار ژانر جنایی هستید کافی است چند فصلی از کتاب را بخوانید و با شخصیتها انس بگیرید، آن وقت دیگر نمیتوانید آن را کنار بگذارید و علت قرار گرفتنش در رتبه نخست کتابهای پرفروش را درمییابید. این کشش و تقاضا باعث استقبال فراوان و پیشفروش جلدهای دوم و سوم کتاب شده است. ریچارد آزمن در مصاحبهای اعلام کرده بود که گمان نمیکرد نخستین رمانش به اکثر زبانها ترجمه شود و حتی ساکنان شرق دور نیز جویس را بشناسند! شایان ذکر است که جلد اول و دوم این کتاب به زبان فارسی برگردانده و با استقبال گرم مخاطبان مواجه شده است. باید ببینیم آزمن برای جلد سوم این مجموعه کدام سوژه را دستمایه خود قرار خواهد داد تا موفقیت جلدهای پیشین را تکرار کند.
* مترجم کتاب « باشگاه جنایی پنجشنبهها» و« مردی که دو بار مرد»