• یکشنبه 4 آذر 1403
  • الأحَد 22 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 24
شنبه 21 اسفند 1400
کد مطلب : 156182
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/5yOGv
+
-

تلافی پیروزی ایرانی‌ها با بمباران شهرها

ناگفته‌هایی از بمباران شهرهای ایران توسط عراق در گفت‌وگو با نویسنده کتاب «جنگ شهرها در تهران»

گزارش
تلافی پیروزی ایرانی‌ها با بمباران شهرها

شهره کیانوش راد- روزنامه‌نگار

کافی است عبارت بمباران شهرهای ایران را جست‌وجو کنید تا عکس‌های بسیاری از خرابی و ویرانی‌های به‌ جامانده از بمباران و موشک‌باران شهرها، بازار، مناطق مسکونی، بیمارستان‌ها، مدارس و... را مشاهده کنید و با حجم خسارت‌هایی که در اثر جنگی ناخواسته در طول 8سال به ایران وارد شده روبه‌رو شوید. درحالی‌که کمتر از 2سال از انقلاب اسلامی می‌گذشت، بسیاری از قدرت‌های جهان با حمایت از حمله‌های وحشیانه علیه ایران بر آتش این جنگ دامن زدند اما مردم در مقاومتی ستودنی چهره‌ای به یادماندنی از خود به یادگار گذاشتند. کتاب «جنگ شهرها» مروری تاریخی و مستند از بمباران تهران است. زینب اسلامی، محقق، پژوهشگر و نویسنده، در نخستین اثر خود در حوزه دفاع‌مقدس به جنگ شهرها در تهران پرداخته است. این کتاب حاصل دوسال‌و‌نیم تحقیق و بررسی از منابع مختلف است. اسلامی در گفت‌وگو با همشهری عنوان داشت با وجود چاپ کتاب‌های متعدد در زمینه دفاع‌مقدس هنوز ناگفته‌های بسیاری از مقاومت مردم وجود دارد که باید تا فرصت هست، سراغ راویانی رفت که در آن سال‌ها حضور داشته‌اند. با او بخش‌هایی از این کتاب را مرور کرده‌ایم.

بمباران پایگاه‌های نظامی فرودگاه تهران
بمباران فرودگاه تهران و حمله به چند شهر کشور از شهریور1359 شروع شد اما اصطلاح جنگ شهرها از اسفند1363بر سر زبان‌ها افتاد. اسفند آن سال، جمهوری اسلامی ایران در بیانیه‌ای اعلام کرد که مقابله‌به‌مثل خواهد کرد و 3شهر عراق را هدف موشک قرار خواهد‌داد اما برای آنکه بدانیم چرا چنین تصمیمی گرفته و چگونه اجرا شد لازم است اتفاقات بمباران شهرها را مرور کنیم. حاضران در صحنه و کسانی که در معرض بمباران و حملات موشکی قرار گرفتند بهترین راویان برای بیان واقعیت به‌شمار می‌آیند؛ موضوعی که از چشم پژوهشگر کتاب «جنگ شهرها در تهران» دور نمانده و در جای‌جای کتاب به جزئیات ماجرای بمباران به نقل از حاضران پرداخته شده است. مرحوم جواد شریفی‌راد، معلم و سرتیم خنثی‌سازی‌ سابق نیروی هوایی ارتش، در بخشی از خاطره خود درباره بمباران پایگاه یکم شکاری می‌گوید: «ظهر 31شهریور وقتی از پادگان خارج شدم، سوار موتورم شدم و رفتم روی تپه‌ها موتورسواری کردم. اصلاً نفهمیدم تهران بمباران شد. خاطرم نیست عراقی‌ها چند بمب زده بودند، ولی باخبر شدم تعداد زیادی از بمب‌ها عمل نکرده بودند. ما آن زمان در نیروی هوایی دستمان کاملاً بسته بود. ما حق نداشتیم شلیک کنیم. به‌خاطر کودتای نوژه و ماجراهایی که اتفاق افتاده بود، نیروی هوایی تعطیل بود. هواپیماهای ما تار عنکبوت بسته بود. من خودم توی هواپیما تار عنکبوت دیده بودم. آن روز قرار بود هواپیماهای ایران بروند و عراق را بمباران کنند. بلافاصله بعد از بمباران ایران، آدم پروجودی به نام جواد فکوری، فرمانده نیروی هوایی گفته بود: «من دماغ صدام را می‌شکنم». هواپیماها را در فاصله 10ساعت هماهنگ و آماده کردند. اول مهر، صبح زود، 140فروند هواپیما از فرودگاه‌های مختلف بلند شدند و رفتند برای عملیات؛ عملیاتی که بعدها به «140فروندی» معروف شد».

پیام امام‌ره؛ مایه دلگرمی مردم
پیام جامع امام(ره) به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید در 31شهریور، خط‌مشی سیاسی ایران را در قبال اتفاقات اخیر مشخص کرد. این پیام حاوی چند نکته مهم بود که در کتاب جنگ شهرها به آن اشاره شده است. امام(ره) فرمودند چنانچه عراق تجاوز را تکرار کند، دستور بسیج مردم را صادر می‌کند. همچنین بر این نکته تأکید فرمودند که ایران قصد ندارد هیچ‌گونه صدمه‌ای به ملت عراق بزند و مسئله رژیم عراق و شخص صدام حسین از ملت عراق جداست. به مردم سفارش کردند خونسردی خود را حفظ کنند و از هرگونه شایعه‌سازی‌ بپرهیزند و با شایعه‌سازان مقابله کنند. ایشان با قاطعیت تصریح کردند که ارتش ایران می‌تواند جلوی تجاوز احتمالی صدام را بگیرد و به فضل‌الهی به این مهم دست می‌یابد.
مردم نمی‌توانستند وقوع جنگ را باور کنند اما بعد از اعلام رسمی و شنیدن پیام امام(ره)، کم‌کم متوجه شدند کشورشان وارد جنگی ناخواسته شده و وظیفه خود می‌دانستند که در برابر حملات دشمن از هر راه و تا جایی که توان دارند مقابله کنند. آژیرهای قرمز، زرد و سفید به مردم آموزش داده شد و جوانان با شرکت در دوره‌های امدادی با کمک‌های اولیه آشنا شدند. مراکز مهم با سنگربندی استتار شد. به شیشه‌ها برای جلوگیری از پخش شدن در اثر انفجار چسب‌های ضربدری زده شد. ستاد مشترک ارتش نیز در بیانیه‌ای تأکید کرد که مردم شب‌ها چراغ‌ها را روشن نکنند و شهرداری هم موظف است چراغ خیابان‌ها را خاموش کند. به پنجره اتاق‌های بیمارستان‌ها پرده‌های ضخیم نصب شد. خاموشی در تمام شهرها به‌ویژه در شهرهای مرزنشین و درگیر جنگ اجرا شد. روزنامه لوموند، چاپ پاریس، در همان روزهای اول جنگ درباره فضای تهران نوشت: «تهران روزها شهر ارواح و شب‌ها شهر ترس و وحشت شده است. ساکنان این شهر، شب‌‌ها با نور شمع و پرده‌های کشیده زندگی می‌کنند». بمباران‌ها ادامه داشت اما مانع از حضور مردم در نمازجمعه نمی‌شد. مردم یک پیام برای دشمن داشتند: تا پای جان در برابر دشمن مقاومت خواهیم کرد؛ چه در شهرها و چه در جبهه‌های نبرد. در بخشی از این کتاب، فرخ، مسئول انتظامات نمازجمعه تهران ماجرای حضور مردم در نمازجمعه برای تضعیف دشمن را اینگونه روایت می‌کند: «تهران تا حدودی خلوت شده بود، ولی مردم نمی‌گذاشتند نمازجمعه خلوت شود؛ با وجودآنکه صدام تهدید می‌کرد و سعی‌اش بر این بود که نمازجمعه تعطیل یا خلوت شود. زیاد اتفاق می‌افتاد که روز جمعه از شهرهای امن یعنی شهرهایی که بمباران و موشک‌باران نبود، جمعیت زیادی کفن‌پوش می‌آمدند در نمازجمعه شرکت می‌کردند تا نمازجمعه خلوت نشود». امامت نمازجمعه 24اسفند‌ماه 63تهران بر عهده آیت‌الله خامنه‌ای، رئیس‌جمهوری وقت بود. در خطبه دوم، ابتدا صدای بمب شنیده شده و چند دقیقه بعد، صدای هواپیماهای جنگی از دور به گوش رسید. بعد از انفجار بمب آیت‌الله‌خامنه‌ای گفتند: «من امروز به دبیرکل سازمان ملل اعلام می‌کنم با آنکه ما در همه زمینه‌ها قادر به مقابله‌به‌مثل هستیم و می‌توانیم بیشتر از عراق بمب شیمیایی تولید کنیم دوست نداریم با شهرها سروکار داشته باشیم». بمباران و موشک‌باران شهرها از سوی عراق با تمام قوا انجام می‌شد. آنها خشم خود را از پیروزی‌های رزمندگان ایرانی با بمباران و موشک‌باران شهرها تلافی می‌کردند. تا اسفند سال63 هیچ حمله‌ای از سوی ایران به شهرهای عراق انجام نشد. زینب اسلامی، در فصل دوم به دوره اول جنگ شهرها در تهران از اسفند63 تا فروردین64 پرداخته است؛ «21اسفند63 ایران با هشدار تخلیه شهرهای عراق، مقابله‌به‌مثل را شروع و اعلام کرد. به مردم عراق برای ترک همه شهرها به جز 4شهر مقدس کربلا، نجف، کاظمین و سامراء هشدار داد. ایران از تاریخ 21اسفند1363با حمله موشکی به پالایشگاه کرکوک و در ادامه آن در تاریخ 23اسفند همین سال با پرتاب موشک به بانک رافدین مقابله‌به‌مثل موشکی خود را آغاز کرد. مقابله‌به‌مثل در 6مقطع زمانی تا 31فروردین 1367ادامه یافت و نقش عمده‌ای در جلوگیری از حملات رژیم عراق علیه مناطق مسکونی شهرهای کشور داشت، ضمن آنکه تأثیرات مطلوب و عمده مثبت آن در جریان جنگ انکارناپذیر بود.»

ناگفته‌های دفاع‌مقدس
زینب اسلامی پرداختن به مسائل اجتماعی آن دوران را موضوعی می‌داند که نیاز به تحقیق و بررسی بیشتر دارد؛ «پرداختن به بحث آمار حملات در جنگ شهرها بسیار مهم است و مرکز اسناد دفاع‌مقدس هم در این زمینه آثار ارزشمندی تولید کرده‌است اما باید به این موضوع توجه کرد که علاوه بر آمار و ارقام، مسائل اجتماعی که در ضمن و ذیل جنگ شهرها اتفاق می‌افتد و نیز عکس‌العمل مردم در زمان بمباران‌ها از منظر تاریخ شفاهی و ثبت خاطره‌ها اهمیت دارد. حتی گردآوری گزارش‌های خبری داخلی و خارجی مربوط به آن دوره بسیار پرکشش و خواندنی است. ایثار و فداکاری که مردم در حق همدیگر نشان می‌دادند در همه این خاطرات دیده می‌شود. در بخشی از این کتاب می‌خوانیم که خیلی‌ها اجازه می‌دادند برای نجات همسایه‌ها یا خنثی کردن یک راکت یا بمب عمل نشده، خانه‌هایشان خراب شود. هنگام بمباران همه همسایه‌ها به کمک هم می‌شتافتند و این نشان‌دهنده مفاهیمی همچون نوع‌دوستی و ایثار است. پرداختن به نوع نگاه مردم و اصطلاحا سبک زندگی و حال و هوای آن دوران خیلی جای کار دارد اما در عین حال استفاده از قصه و داستان بر مبنای واقعیت بسیار لازم و جای خالی آن کاملا محسوس است».

مکث
معرفی کتاب


کتاب «جنگ شهرها در تهران» به قلم زینب اسلامی در 7فصل تنظیم شده و به همت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع‌مقدس به چاپ رسیده است. در این کتاب به ارائه گزارشی حتی‌الامکان جامع از بمباران و موشک‌باران تهران طی سال‌های 1359تا 1367پرداخته‌است. او هدف از تالیف کتاب را مشخص کردن محله‌های بمباران شده و میزان خسارات و تلفات و بازتاب آن بر فضای محله، با توجه ویژه به روند حوادث روی خط زمانی می‌داند.

این خبر را به اشتراک بگذارید