• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
پنج شنبه 19 اسفند 1400
کد مطلب : 156087
+
-

هنوز ترس مقدسی از روی صحنه رفتن دارم

پای صحبت‌های عنایت‌الله بخشی، پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون

هنوز ترس مقدسی از روی صحنه رفتن دارم

الناز عباسیان

همین‌که بدانیم بازیگری، بیش از 6دهه در تئاتر و بازیگری این دیار سابقه درخشان داشته، خودش برای انجام یک مصاحبه خوب ترغیب‌کننده است؛ چه برسد به اینکه این شخص، کسی باشد مثل عنایت‌الله بخشی دوست‌داشتنی؛ مردی با انبانی از نقش‌های ماندگار در سینما و تلویزیون و البته تئاتر. همین‌که بدانیم او در بیش از 170اثر نمایشی حضور داشته و با بزرگانی چون ابراهیم گلستان، بهرام بیضایی، امیر نادری، داریوش مهرجویی، داوود میرباقری، علی حاتمی و... همکاری کرده است، باعث می‌شود تا به احترامش کلاه از سر برداریم و تمام‌قد بایستیم. خودش که معتقد است مردم، نقش پهلوان قلیچ او در سریال «پهلوانان نمی‌میرند» را به‌شدت دوست داشته‌اند و البته انتخاب‌های خودش برای بهترین کارهایی که انجام داده، چیز دیگری است. پای صحبت‌های تاریخ شفاهی بازیگری و تئاتر ایران نشسته‌ایم تا از این روزهایش برایمان بگوید؛ بازیگری که نقش‌آفرینی‌های او را در آثار شاخصی چون «ستارخان»، «تنگنا»، «تنگسیر»، «گوزن‌ها»، «سناتور»، «شکار»، «مسافران»، «روز واقعه»، «سگ‌کشی»، «سربداران»، «امام علی(ع)» و پهلوانان نمی‌میرند را دیده‌ایم و به یاد سپرده‌ایم.

    در خبرها شنیده‌ایم که احتمال حضور شما در سریال «سلمان فارسی» مطرح شده است. خواستیم از زبان خودتان درباره این خبر بشنویم...
آقای میرباقری هنوز تماسی با بنده برای همکاری در مجموعه سلمان نداشته‌اند. آرزومندم نتیجه زحمات ایشان اثر ارزشمندی باشد همچون آثار گذشته‌شان که دیده‌ایم و از آنها لذت برده‌ایم.
    پیش‌تر گفته بودید که بعد از چندین دهه تجربه کاری و ثبت نقش‌های ماندگار، ترجیح می‌دهید که هر نقشی را نپذیرید. هنوز هم روی پیشنهادهای کاری سختگیر هستید؟
قطعاً همینطور است. از ابتدای جوانی کار بازیگری برای من کاری جدی و مهم بوده است، بنابراین بسیار با اهمیت خواهد بود که شما چه کاراکتری را برای کار می‌پذیرید. تصور می‌کنم بسیاری از بازیگران سینمای ما در انتخاب نقشی که قرار است ایفا کنند، دقت لازم را به عمل می‌آورند و این بسیار خوب است.
    تکراری‌ترین سؤال از فعالان مشترک سینما و تئاتر و تلویزیون، عشق شما کدام یک بود و هست؟ دلتان با کدام نقش مانده است و دوستش دارید؟
خب پس اجازه بدهید من هم تکراری‌ترین جواب دنیا را بدهم. تئاتر و سینما هر دو بسیار ارزشمندند. بسیاری از بازیگران موفق در سراسر دنیا از تئاتر برخاسته‌اند و البته به سینما هم گرایش داشته‌اند و چیز عجیبی نبوده است و نیست. این دو در بازیگری مکمل یکدیگرند.
    از بین این همه نقشی که ایفا کرده‌اید، کدام یک بیشتر به دل‌تان نشسته و دوستش داشته‌اید و با آن خاطره‌بازی می‌کنید؟
باید اعتراف کنم که چند نقش را بیشتر از نقش‌های دیگرم دوست داشته و دارم. ازجمله نقشی که در فیلم تنگنا، ساخته امیر نادری داشتم یا نقش مأمور امنیتی آرام در فیلم «شکار» ساخته مجید جوانمرد که هنوز هم برایم خاطره‌انگیزند. همکاری کوتاهی هم با بهرام بیضایی در فیلم مسافران داشتم که برایم ارزشمند است و دوستش دارم. نقش‌های دیگر را هم دوست دارم اما اینها بیشتر در دلم نشسته و در خاطرم مانده است.
    مردم چطور، آنها شما را با کدام نقش بیشتر یاد می‌کنند؟
البته باید این سؤال را از خود آنها بپرسید. اما در بازتاب‌هایی که در دیدار با مردم داشته‌ام و دارم، حس می‌کنم نقش پهلوان قلیچ در مجموعه پهلوانان نمی‌میرند در میان مردم بیشتر جا باز کرد و حتی تا سال‌ها بسیاری مرا در کوچه و خیابان با این اسم صدا می‌زدند که برایم خیلی جالب بود. نقش آمیرزا در سریال «سایه همسایه» هم همینطور است.
    شما را شاید عده‌ای بیشتر در نقش‌های منفی به یـــاد بیاورند. نقش‌های منفی که داشته‌اید، بیشتر به واسطه پیشنهاد بوده یا منطق خاصی برای آنها داشته‌اید؟
اگر بخواهم پاسخ کاملی به سؤال شما داده باشم، باید عرض کنم که هر دو. هم پیشنهاد بوده و هم تمایل من برای قوام‌بخشیدن به اینگونه از نقش‌ها. البته اینکه تا چه اندازه موفق بوده‌ام سؤالی است که مردم باید به آن پاسخ دهند. من نقش‌های بسیار متفاوتی در سراسر سالیان گذشته برعهده داشته‌ام که بسیاری از آنها مثبت یا خاکستری بوده‌اند و صرفاً نمی‌توان گفت که نقش ضدقهرمان یا منفی بازی کرده‌ام. شاید بهتر باشد بگوییم که بیشتر نقش‌های من خاکستری بوده‌اند و بعد از آن نقش‌هایی منفی و مثبت.
    شما سابقه زیادی در بازیگری دارید. پس بهترین فردی هستید که می‌توانید به ما توضیح بدهید که بازیگری امروز و گذشته چه تفاوت‌هایی با هم دارند؟
متأسفانه شهرت‌محوری و در جست‌وجوی شهرت‌رفتن، بر بازیگری امروز ما سایه انداخته است؛ خاصه در میان جوان‌ترهای ما. من یادم نمی‌رود که در ایام نوجوانی، برای نمایشی که باید نقش درویشی در آن را بازی می‌کردم، 9‌ماه وقت گذاشتم و هر کجایی که می‌شد درویشی را پیدا کرد، رفتم تا شخصیت‌پردازی این افراد را بتوانم کامل اجرا کنم. تازه من در حال اجرای یک نمایش تئاتری بودم و کارم سینمایی نبود. بیشتر بازیگران هم‌دوره من نیز چنین تمرکز و جدیتی را داشتند. اما الان چنین جدیت و تمرکزی را خیلی کم می‌بینیم. البته قصد ندارم خدای ناکرده همه را یک‌کاسه کنم و بگویم همه بازیگران امروز ما چنین شده‌اند. قطعاً بخشی از بازیگران نسل امروز ما، همان جدیت و تمرکز قدمای این حوزه را هم داشته و دارند.
    پس نسبت به بازیگری در دوره ما انتقادها و دلخوری‌هایی دارید؟
ببینید! شما هرقدر هم که سابقه زیادی در کار بازیگری تئاتر و حتی سینما داشته باشید، اگر این کار برای‌تان مهم و جدی باشد، اگر روی صحنه یا جلوی دوربین بخواهید بروید، ترس ناشناخته‌ای خواهید داشت. اینطور نیست که این ترس فرو بریزد، چون می‌خواهید همه توان و ظرفیت‌تان را ارائه کنید و اینکه شاید کم‌کاری کنید و بخشی از توان و ظرفیت‌تان ارائه نشود، در وجود شما ترسی خواهد انداخت. این ترس مقدس نباید از بین برود؛ چه در بازیگران قدیمی و چه در بازیگران امروزی و جدید. جدا از بحث‌های مادی که به عرصه بازیگری می‌توانیم داشته باشیم، یک بازیگر جوان باید به یاد داشته باشد که تمام زندگی بازیگران، بازی‌کردن است و اگر زمانی پیش بیاید که او بازی نکند، به واقع بخشی از هویتش را از دست خواهد داد. اگر بازیگری قرار است برای یک آکتور چنین هویتی بسازد، پس شایسته است که حتماً نگاهی جدی و متمرکز به آن داشته باشد.
    هم‌اکنون مشغول چه کاری هستید؟ پیشنهاد جدیدی دارید؟
پیشنهادهایی داشته‌ام که به سبب شرایط خاصی که هم‌اکنون به‌دلیل بیماری کرونا پیش آمده است موفق به قبول آنها نشده‌ام. بالاخره شرایط به‌گونه‌ای است که خودتان در جریان هستید و باید از نظر پزشکی و بهداشتی احتیاط بیشتری کرد. اما همانطور که همیشه گفته‌ام بازیگری برای من تمام نشدنی است و هیچ‌گاه برای من رفتن مقابل دوربین و بازی‌کردن در نقش‌های مختلف کهنه نمی‌شود. باور کنید درست مثل همان روزهای نخست بازیگری و با همان شور و شوق و البته استرس و هیجان مشتاق‌بازی هستم اما نه هر نقشی. البته امیدوارم با فروکش‌کردن موج‌های ویروس کرونا و برگشتن زندگی به حالت عادی بتوانم نقش‌هایی که دوست دارم را بازی کنم.
    با خانه‌نشینی‌های اجباری ایام کرونا چه می‌کنید؟ بیشتر اوقات مشغول چه کاری هستید؟
البته کنارآمدن با این شرایط آسان نیست، مخصوصاً از جهت فاصله‌هایی که ایجاد کرده و معاشرت و نشست و برخاست با دوستان و همکاران و اقوام و حتی اعضای خانواده و فامیل را مختل کرده است. البته و خواه ناخواه اینگونه شرایط رهاوردهای مخصوص به‌خود را هم دارد. در این ایام اغلب اوقات به مطالعه و نقاشی می‌پردازم. امیدوارم از این شرایط به سرعت عبور کرده و زندگی اجتماعی گذشته را به‌دست آوریم.
    بیشتر چه می‌خوانید و چه می‌بینید؟
بیشتر کتاب‌های شعر و تاریخی را می‌خوانم و از این فرصت استفاده می‌کنم تا بیشتر و عمیق‌تر بخوانم. در حوزه فیلم هم سعی می‌کنم فیلم‌های شاخص و کلاسیک و... را ببینیم و دوباره و چندباره تماشا کنم.
    حالا که بحث از کرونا و خانه‌نشینی مطرح شد، اجازه بدهید سؤالی را که غالباً از سینماگران و هنرمندان می‌پرسیم اینجا مطرح کنیم: کرونا چه اثری روی بازیگری ایران گذاشته است و چه باید کرد؟
طبیعی است که کارکردن در چنین شرایطی سخت‌تر شده و حتی در ابتدای شیوع کرونا، همانطور که در مصاحبه قبلی هم خدمت شما عرض کردم، بازیگران زیادی ماه‌ها بیکار بودند و کاری نداشتند. بازیگر، باید بازی کند و اینکه به‌دلیل شرایط شیوع کرونا و رعایت پروتکل‌ها امکان چنین امری را نداشته باشد، واقعاً تلخ است. معتقدم که مسئولان باید در این حوزه هم ورود کنند. بالاخره هنر و بازیگری هم شغلی است مثل حرفه‌های دیگر و آسیب زیادی دیده. اگر به حرفه‌های دیگران رسیدگی شده، باید به این حرفه هم رسیدگی شود. حالا ایده‌هایی مثل اکران‌های اینترنتی هم مطرح می‌شود که امیدوارم موفق بوده باشد تا بخشی از کم‌کار‌شدن‌های ناشی از کرونا جبران شود. منتهی نکته‌ای که در اینجا مطرح می‌شود، احترام به حقوق مادی و معنوی هنرمندان و تولیدگران هنری است. نباید طوری باشد که مثلاً تولیدات آنها به‌صورت رایگان دست به‌دست بچرخد و خودشان بی‌نصیب بمانند و قادر به ادامه این مسیر نباشند. در این مورد مسئولان باید فکری بکنند.
    حالا که اوقات فراغت زیادی دارید، به فکر نوشتن کتاب خاطرات خود نیفتاده‌اید؟
هنوز به‌طور جدی به این موضوع فکر نکرده‌ام.
    چرا؟
دلیل خاصی ندارد. شاید روزی این خاطرات را به رشته تحریر درآورم. بالاخره این‌جور چیزها، نیازمند ایجاد دلیل و منطق درونی خاصی در خود هنرمندان است و شاید این منطق درونی، زمانی در من شکل گرفت و انجامش دادم ولی تا الان که به آن فکر نکرده‌ام.

این خبر را به اشتراک بگذارید