نگاهی به تاریخچه ساخت نخستین بادبادکها در دنیا
پرندههای کاغذی 3هزارساله
کسی به درستی نمیداند که نخستین بادبادکها در کجای این کره خاکی به پرواز در آمد و دقیقاً کی این اتفاق افتاد. با این حال تولد نخستین بادبادکها را به حدود 3هزار سال قبل نسبت میدهند؛ وقتی که تقریباً بهطور همزمان در چین و مالزی نخستین بادبادکها ساخته و به آسمان فرستاده شدند. بادبادکهای اولیه کاربرد امروزی را نداشتند و وسیلهای بسیار «جدی» بهنظر میرسیدند. درواقع این وسیله، ابزاری بود برای گذران زندگی روزمره و برای همین هم چندان در دسترس کودکان و مخصوص بازی نبود. آن روزها بادبادک در ابعاد مختلف زندگی قدم گذاشته بود و استفاده از آن مثلاً در ماهیگیری، کشاورزی، مراسم مذهبی، فعالیتهای نظامی، فرضیههای علمی، هواشناسی و حتی جادوگری و... کاربرد زیادی داشت.
بادبادکهایی برای خدا
زمان زیادی طول کشید تا کودکان بادبادکها را از آن خود کنند؛ درواقع بادبادک بهدلیل نیازی که بشر برای ساخت وسیله ماهیگیری و شکار داشت، بهوجود آمد. 3هزار سال پیش چینیها بادبادک را برای رونق ماهیگیری بهکار میبردند. نوعی تور ماهیگیری به بادبادک وصل میشد و به صیادان کمک میکرد تا شانس بیشتری برای صید ماهی داشته باشند. همان دوران، پای بادبادکها به مزرعهها هم کشیده شد. درواقع بادبادک در مزرعهها نقش نوعی مترسک را بازی میکرد و وقتی با حرکت باد در هوا تکان میخورد، پرندهها را از زمین کشاورزی دور میکرد. بادبادک خیلی زود راه به باورها و خرافات هم باز کرد؛ کشاورزان در قرنهای دور گذشته از طریق بادبادک برای خداوند پیغام میفرستادند و از او میخواستند تا در زمان وقوع بادهای موسمی، محصولات آنها را از گزند و آسیب حفظ کند و یا مثلاً خانوادههای کرهای بر اساس رسمی سنتی برای عزت فرزندان پسرشان بادبادک به هوا میفرستادند و سپس ریسمان آنرا میبریدند تا اقبال بدی که با کودکزاده شده است، در سال اول زندگیاش به کنار برود و از او دور شود. همه این کاربردها باعث دوری بادبادک از دنیای بازی و تفریح و سرگرمی بهخصوص برای بچهها بود؛ هرچند گستره این فعالیتهای تفریحی در قرنها و هزارههای گذشته هم چندان وسیع نبود و مفهوم بازی خیلی شناخته شده نبود.
پرواز اژدها
شاید تصورش سخت باشد اما پای این بادبادکها قبل از اینکه به بازی و تفریح بچهها باز شود، به جنگها باز شده بود. بادبادک در تاریخ جنگهای چین به نیروهای ارتش امپراتوری این سرزمین کمکهای زیادی میکرد. مثلاً چینیها به وسیله بادبادک، مواد منفجره را به آسمان میفرستادند و بر سر دشمن میریختند. دشمن، با مشاهده شعلههای آتش که در آسمان در حرکت هستند، گمان میکردند نیروهای خبیث به آنها حمله کردهاند و با دو پای قرضگرفته میدان جنگ را ترک میکردند؛ بادبادک برگ برنده چینیها در این جنگها بود. نقش اژدهایی که در جشنوارههای بادبادکبازی چینیها به نمایش درمیآید، یادآور بخشی از این افسانههاست که چینیها را دارای قدرتهای خارقالعاده و موجودات محیرالعقول میدانستند که در جنگها به کمکشان میآمد. تا قرنها تنها در جنوب شرق آسیا به پرواز در میآمد. تا اینکه مارکوپولو، در سفری که به این قاره داشت چشمش به بادبادک خورد و طرحهایی از آن تهیه کرد و پای بادبادک را به اروپا هم رساند. تا آن زمان مردم در گوشه و کنار آسیا از بادبادک برای رفع نیازهای روزمره استفاده میکردند. حتی برای پیغامدادن به یکدیگر در فاصلههای مشخص، از این وسیله استفاده میکردند و بادبادک بیش از اینکه وسیلهای برای سرگرمی باشد، نوعی وسیله ارتباطی هم بود.
بادبادک در جنگهای جهانی
بادبادکها در جنگهای جهانی هم حضور داشتند. مشاهده از راه دور، دلیل استفاده عمده بادبادکها در جنگ جهانی اول بود. این مشاهدهها از طریق قرارگرفتن در موقعیتی بالاسری و نقطه برتر امکانپذیر بود. نیروی دریایی ایالات متحده هم از بادبادکهایی با قدرت مانور بالا در تمرینات هدفگیری خود استفاده میکرد. به مرور بادبادکها ایدههای خوبی برای طراحی هواپیماهای فوقسبک در اختیار دانشمندان قرار دادند و نتیجههای رضایتبخشی هم از آن دریافت شد. بعد از پایان جنگ جهانی، دنیا بار دیگر بادبادک را بهعنوان وسیلهای برای تفریح و سرگرمی شناخت و شکلها و انواع جدیدی از آن راهی خانههای مردم شد. هماکنون بادبادکبازی در کشورهایی مثل هند و چین یکی از تفریحات بومی بهحساب میآید که انجام آن گاه به جدیت برگزاری یک فستیوال جهانی میرسد. معروفترین این بادبادکها در چین، اژدهای چنددهمتریای است که در جشنهای ملی این کشور در آسمان جا میگیرد و یکی از موجودات افسانهای این کشور بهحساب میآید.
بادبادکبازی در ایران
با اینکه اختراع بادبادک منسوب به ایران نیست، اما مثل بسیاری از کشورهای آسیایی، یکی از بازیهای بومی و تاریخی در ایران بادبادکبازی است. بادبادکهای سنتی ایرانی همان بادبادکهای لوزی شکل کاغذی هستند که به وسیله چسب و سریشم ساخته میشوند و البته چوبهای حصیری. دنبالههای کاغذی مهمترین بخش تزئینی این بادبادکها را تشکیل میدهد. این ورزش مفرح از دیرباز در شهرهای مختلف رواج داشته و آسمان دشتها و مراتع ایران هیچگاه خالی از بادبادک نبوده است. این روزها کمتر خبری از بادبادکهای کاغذی سنتی در آسمان ایران هست. بادبادکهای پارچهای چینی جای آنها را گرفتهاند و کودکان امروزی آشنایی چندانی با کاغذ و حصیر و دنبالههای رنگی ندارند.
بادبادکهای اروپایی
اولین بار در قرن 16بود که بادبادک بهعنوان وسیلهای برای بازی کودکان شناخته شد. اروپاییها برای نخستین بار ریسمان بادبادکهای رنگی را بهدست کودکان دادند تا موجبات تفریح و سرگرمی آنها فراهم شود. در قرن 17بود که دانشمندان اروپایی از بادبادک برای دریافتن اطلاعات هواشناسی استفاده کردند. الکساندر ویلسون، هواشناس اسکاتلندی، به کمک دماسنجی که روی بادبادک نصب شده بود، توانست اطلاعات دقیقی از دمای هوا در ارتفاع 1500متری زمین بهدست بیاورد. بن فرانکلین، در سال 1752آزمایشهای معروف خود را برای اثبات اینکه صاعقه از جنس الکتریسیته است، به کمک بادبادک اثبات کرد. خلاصه اینکه در همین دوران بود که بادبادک توانست کمک زیادی به علم هواشناسی کند و اطلاعات خوبی در مورد وضعیت جو بالای زمین در اختیار دانشمندان قرار دهد. شاید برایتان جالب باشد بدانید که ناسا هم برای طراحی نخستین فضاپیمای خود یعنی «دیسکاوری» ابتدا از طرحهای ساده و مختلف بادبادک استفاده کرد. حتی برادران رایت هم رؤیای پرواز خود را با کمک طرحهای اولیه این وسیله محبوب، محقق کردند.
فیل هوا کردن
تا قبل از اینکه سر و کله آسمانخراشها در تهران پیدا شود و مردم با غولهای آهنیای مثل هواپیما آشنا شوند، هرچه که در آسمان شهر هویدا میشد توجه زیادی بهخود جلب میکرد. همین موضوع خیلی زود به ایدهای برای تبلیغات تبدیل شد. سال1337خورشیدی بود که یک شرکت تبلیغاتی بادکنک عظیمالجثهای به شکل فیل را درست در میدان مخبرالدوله تهران به هوا فرستاد؛ فیل، تبلیغات کارخانه روغن نباتی شاهپسند بود که با یک طناب به ساختمانی در خیابان مخبرالدوله بسته شده بود. همینطور که آهستهآهسته رو به بالا میرفت مردم دورش جمع شده بودند و تا زمان حضور این فیل در آسمان چهارراه مخبرالدوله، مردم از دیگر نقاط شهر خودشان را به این میدان شمالی تهران میرساندند. روزی که عجیبترین تبلیغات دهه30 به تأثیر از بادبادک به آسمان تهران فرستاده شد، مردم در دیگر نقاط شهر به هم خبر میدادند که «در چهارراه مخبرالدوله فیل هوا کردهاند.» و خیلی زود عبارت «فیل هواکردن» به دایره کنایهها و مثلهای تهران اضافه شد. فیل هوا کردن کارخانه روغن نباتی آنقدر ایده موفقی بود که تا مدتها بعد مردم همچنان از آن حرف میزدند و عکسهایی از آن هم در تاریخ ثبت شده و راه به خاطرات تاریخنویسان پیدا کرده است.