رضا اسماعیلی؛ شاعر
درباره مجموعه شعرهایی که در دهه90 چاپ شده است، باید گفت که از لحاظ کمیت، آمار، آمار قابلتأمل و بالایی است اما از حیث کیفی، وقتی به درونمایه، محتوا و مضمون اشعار توجه میکنیم، بسیاری از کتابهای شعری که در این دهه چاپ شدهاند، صرفاً باید با عنوان کتابسازی از آنها نام برد؛ یعنی انتظاری را که مخاطب جدی شعر و ادبیات از این کتابها دارد، برآورده نمیکند. بنابراین وقتی اغلب قریببهاتفاق این کتابها را میخوانیم، ورق میزنیم و مرور میکنیم، درمییابیم، فردی که بهعنوان شاعر، مجموعهای را منتشر کرده، صرفاً واژگان را به بازی گرفته است. این آثار به زبان رساتر بازی با کلمات است.
شاعر به شکل تفننی کلماتی را کنار هم چیده و بهصورت پلکانی نوشته و نام خودش را بهعنوان شاعر به ثبت رسانده. این شعرها از لحاظ ساختار هنری، تکنیک و مولفههای زیباییشناختی و همچنین آشنایی با پیشینه ادبیات فارسی، متأسفانه فاقد شاخصههایی که رد پایش در کتابهای شعر دیده نمیشود، نیست. گاهی خواننده میبیند، شاعر آن توهمات روانپریشانه خود را بهعنوان شعر عرضه میکند و مخاطب چیزی از شعر دریافت نمیکند و شعر، به نوعی بندبازی و شعبدهبازی محسوب میشود. البته این اتفاق بهخودی خود دلایلی دارد. باید آن دلایل را هم ریشهیابی کرد که چرا به این نقطه رسیدهایم. یکی از دلایلی که در دهه90 به این جریان دامن زد، ظهور پدیدهای بهعنوان ناشر-تاجر است. در واقع به زبان رساتر باید گفت تاجر- ناشر! تاجرانی که وارد عرصه نشر شدند و دریافتند که این عرصه، عرصه پرسودی است. جوانانی که جویای ناماند شمارشان زیاد است و حاضرند سرمایهشان را که با خون دل و ریاضت بهدست آوردهاند، در اختیار ناشر بگذارند تا مثلاً مجموعهای را در تیراژ 50یا 100نسخه چاپ کنند و نامشان بهعنوان شاعر ثبت شود و با این عنوان خود را به جامعه معرفی کنند. چون پدیده تاجر- ناشر ظهور کرد، به کارشان ادامه دادند و با تبلیغات گستردهای که در فضای مجازی در اختیار داشتند و به انحای مختلف تبلیغ میکنند، جوانان جویای نام دیگر هم وسوسه میشوند و با خود میگویند من چه چیزی از دیگران کمتر دارم که کتاب شعر چاپ نکنم؟! من هم باید آنچه نوشتهام بهدست چاپ برسانم! واقعاً اسم سیاهمشق هم روی بهاصطلاح این شعرها نمیتوان گذاشت. حداقل الفبای شاعری و قواعد نگارشی در آنها رعایت نمیشود و حتی بهعنوان یک نثر ادبی هم امتیاز لازم را بهدست نمیآورند اما وقتی این نوشتهها به کتاب تبدیل میشود، فردی که نامش بهعنوان مولف روی کتاب میآید، توهم در ذهنش ایجاد میشود که شاعر است. سپس بهخودش این جسارت و جرأت را میدهد که از این به بعد در فضای مجازی دورههای آموزشی برگزار کند. خود را چنان بزرگ میبیند که بتواند آموزش شعر هم بدهد! متأسفانه این روزها در فضای مجازی، جوانانی که تازه از راه رسیدهاند، دورههای آموزشی را تبلیغ میکنند که به گمانم این مهم، به هیچوجه اتفاق مطلوبی در عرصه شعر و شاعری نیست. یکی دیگر از دلایل این موضوع، خالی شدن عرصه از پیران و پیشکسوتان ادبیات معاصر است؛ یعنی کسانی که در این راه استخوان خرد کردهاند و جزو سرمایههای ادبی جامعهاند. غیبت آنها باعث شده جوانان به یکهتازی بپردازند. البته در میان انبوه این مجموعه شعرها نباید یکسویه نگریست که اشعار درخشان هم چاپ نمیشود.
در خیل آثار متوسط و ضعیف، شاید بتوان گفت از 10هزار عنوان، 9هزار و 500جلد، ضعیف و فاقد ارزش ادبیاند. آن 500جلد هم در حد متوسط چرخ میزند و شاید به تعداد انگشتشماری آثار فاخر و برجسته، خروجی چاپ این تعداد انبوه باشد. البته در کل دهه90 به گمانم اگر 20جلد اثر درخشان هم داشته باشیم، بهخودی خود نقطه امیدی محسوب میشود و میتوان گفت که ادبیات ما هنوز هم در حال بالندگی و زایش است. میتوان این امید را با همین تعداد اندک داشت که زبان و ادبیات فارسی، افقهای جدیدی را خواهد گشود.
از شاعران جوانی که در دهه90 آثار قابلاعتنا چاپ کرده و میکنند و دغدغه جدی شعر و ادبیات را چه در حوزه شعر کلاسیک و چه شعر نو، سپید و نیمایی، دارند، میتوانم از مجید سعدآبادی نام ببرم که جزو شاعران خوشآتیه است که دغدغه ادبیات و دانش ادبی دارد و تلاش دارد بهعنوان تفنن به ادبیات ننگرد. او سعی میکند در حوزه ادبیات حرفی تازه برای گفتن داشته باشد. مجید تأملات انسانی و دغدغههای اجتماعی خود را در آثارش به تصویر میکشد. کارهایی هم که تاکنون از او چاپ شده، در جشنوارههای مختلف ادبی نامزد دریافت جایزه شدهاند. یکی،دواثرش هم طی دهه گذشته در چند جشنواره بهعنوان اثر برگزیده انتخاب شده است. این بهخودی خود نشاندهنده آن است که او مسیرش را درست انتخاب کرده و در این حوزه بهعنوان یک شاعر دغدغهمند و جدی پیش میرود. در شعر کلاسیک و بهویژه غزل، باید از علیرضا بدیع نام ببرم. از میان بانوان جوان هم، نغمه مستشارنظامی در حوزه غزل کارهای قابلتأملی دارد. البته آثار او در حوزه دینی و آیینی است و در حوزه شعر اعتراض و غزل اجتماعی و عاشقانه کمتر طبعآزمایی کرده است. اما در همان حوزه آثار دینی و آیینی آثار قابلاعتنایی داشته که بهعنوان شاعر میتواند درخشش بیشتری داشته باشد. طبعاً اسامی دیگری هم هستند که در این مجال کوتاه نمیتوان به همه آنها جزءبهجزء و نکتهبهنکته پرداخت.
یکشنبه 15 اسفند 1400
کد مطلب :
155593
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/n5vmY
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved