• شنبه 29 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 10 ذی القعده 1445
  • 2024 May 18
چهار شنبه 11 اسفند 1400
کد مطلب : 155254
+
-

از بادسرخ تا سیل کتابخانه ملک‌پور

ناصر حبیبیان؛ پژوهشگر

دلشدۀ پای بند، دنبال بهانه ای بودم برای رفتن به کتابفروشی درجه یکی که آن روزها در خرم آباد می‌شناختم؛ تابستان سال ۷۵. اولین بار نام جمشید ملک پور و کتاب ادبیات نمایشی در ایران را از عبدیان مدیر کتابفروشی خایدالو شنیدم. این سلسله هنوز سه جلد بود و هر سه کنار هم چون دامی گسترده. یک نظر، چهارپایه گذاشت و پرید بالا جلد اولش را از قفسه ای که کمند انداخته بود پایین آورد. صیاد در نظرش بی دریغ بود و من بیشتر از خود کتاب محو شوق و تعریف او شده بودم. حالا این روزها شبیه طلب وصل آن روزها شده چون جلد چهارم آن حلقۀ دوست منتشر شده و هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست.

یک: وقتی یک منتقد چیزدان همراه با 2مسئول دلسوز سینمای دهه 60جلوی دوربین نشسته و شیک و شمرده شروع می‌کنند به «بررسی سینمای دهه60» آدم تازه شست‌اش خبردار می‌شود که اینها برای نجات سینما چه خون دل‌ها خورده‌اند! من یکی 60بار، از خودم خجالت کشیدم و قریب 100بار با دست راستم، شلاقی پشت دست چپم زدم و به جهالتم افسوس خوردم. وقتی بهشتی از گرفتاری‌های فارابی و انوار از سختی‌های دوره مسئولیتش می‌گوید آدم می‌خواهد به آرم رب‌گوجه که پشت سر آقای انوار میخ شده همینطور زل بزند و خون بگرید.
وقتی آقای مهرجویی در همان ویدئو مسئولین مظلومی چون آنها را به پایین بودن ‌ای‌کیو متهم می‌کند و در نمای بعدی کظم‌غیظ مسئولان استخوان در گلومانده قاب می‌شود فقط باید سر جنباند که بلی! «تو اهل فضلی و دانش، همین گناهت بس!» قضیه از این قرار است که محمد بهشتی و فخرالدین انوار به‌ترتیب مدیرعامل بنیاد فارابی و معاون سینمایی وزارت ارشاد وقت، در یک گفت‌وگوی ویدئویی که 7‌ماه پیش منتشر شد، برای حمایت از فیلم‌های «تخدیری» و «عرفان نما» ازجمله هامون، در سال1368 کلی به‌خودشان بالیدند؛ یعنی همان سالی که محمد بهشتی گفت جشنواره فجر از کن بهتر است اما یک آدم کم‌عقل هم ممکن است پیدا شود و همینجوری بپرسد چرا به «باد سرخ» نبالید(‌ید)ند؟
باد سرخ نخستین و آخرین فیلم سینمایی بلند جمشید ملک‌پور، سال67 ساخته شد و مجوز نگرفت و تا بعد از 33سال حالا چندماهی است از منبع نامعلومی به‌صورت لت و‌پار پخش شده. پس این فیلم نه جزو آثار سینمای دهه60 قابل بررسی است و نه کلا «قابل»‌بررسی است.
دو: چهارمین جلد کتاب «ادبیات نمایشی در ایران» همین چند روز پیش وارد بازار کتابفروشی‌ها شد و رشته تئاتر هم بیشتر از 50سال است که در دانشگاه‌های ایران سابقه دارد اما تا امروز، نه اعضای با سابقه هیأت‌علمی و نه دانشگاه‌ها هیچ سهمی در انتشار مهم‌ترین منابع تئاتر در ایران نداشته‌اند. با این‌حال ملک‌پور هم استاد تئاتر و هیأت علمی دانشگاه بوده و هم آثاری در انتشارات دانشگاهی و معتبر دارد؛ منتها نه در ایران، در دانشگاه کانبرا، و نه توسط انتشارات دانشگاه تهران، بلکه آکسفورد و روتلج.
سه: در ایران، خوشبختانه مراکز حمایتی و پژوهشی تئاتر کم نیست و انصافا هم روزانه و سالانه، در همین شرایط تحریم و کرونا مبالغ قابل‌توجهی برای تئاتر اختصاص پیدا می‌کند اما با این حال مهم‌ترین منابع و کتاب‌های تئاتر، خارج از این مراکز و به صوت کاملا شخصی ترجمه و تألیف می‌شود.
چهار: استادی از استادان مرز پرگهر، 100مقاله علمی پژوهشی در بغل، 60کتاب در مشت، قدر‌دیده و بر صدر نشسته در اینستاگرام پستی گذاشته بود و پرسیده بود مرا بدین 40سال سابقه و عضویت در هیأت تخصصی هر سوراخی که به اسم تئاتر درست شده، با این همه انرژی مثبتم که از هر انگشتم‌ام هنر می‌باره و اگر چنین نبود که صبح در رادیو نبودم و عصر در تالار وحدت روی صحنه نجهیده بودم و شب در تلویزیون مهمان خندوانه نشدمی و بهاره و مهناز کامنت نمی‌ذاشتن برام، آری من! پس چرا فلانی از من، که نزدیک سی منم، اینقدر سرتره؟ آخه من که خوبم لایک می‌گیره هر پستم؟!
پنج: اگر به آثار جمشید ملک‌پور نگاهی انداخته باشید و بندهای بالا هم از نظر مبارکتان گذشته باشد متوجه خواهید شد که جز انکار او هیچ راهی برای مسئولان دلسوز و هنرمندان همیشه در صحنه و استادان پاتخته این دیار لبالب هنر باقی نمی‌ماند. مع‌الاسف او هست و تا‌کنون هم کاری از کسی برنیامده. حتی اواسط بارندگی امسال هم که سیل راه افتاد و از راه آب همسایه منزل ایشان خیلی خوب مدیریت شد، آمد و به کتابخانه و اسناد ایشان هم زد منتها آنطور که باید دل حریفان خنک نشد.
شش: در روزگاری که انبوه کتاب، فیلم، تلویزیون، تئاتر، جشنواره و همایش و کلاس‌های دانشگاه و دوره‌های آموزش کامل 3ساعته تا 6ماهه کارکردشان سلب آگاهی و دعوت به بلاهت محض است بادسرخ با همین اندام تکه‌پاره شده، «ادبیات نمایشی در ایران» و «کاشف رؤیا» آگاهی بخشند و آثار و تأثیرات ملک‌پور محدود به همین‌ها هم نیست.‌

این خبر را به اشتراک بگذارید