دست پنهان ناتو در بحران اوکراین
پوتین گسترش ناتو به شرق را خیانت تاریخی غرب به روسیه میداند و آن را دلیل حمله به اوکراین عنوان کرده است
اوکراین در حالی مورد هجوم روسیه قرار گرفته که هنوز وضعیت عضویتش در پیمان آتلانتیک شمالی موسوم به «ناتو» نامشخص است. با اینهمه این پیمان نظامی در بحرانی که اوکراین و روسیه درگیر آن شدهاند، نقشی کلیدی دارد؛ بحرانی که روز پنجشنبه به هجوم تمام عیار روسیه به خاک اوکراین تبدیل شد.
از سال1949 یعنی زمانی که آمریکا ناتو را تشکیل داد تا از نفوذ روسیه در اروپا جلوگیری کند تاکنون این سازمان 30عضو گرفته است. تعدادی از این اعضا یعنی کشورهای استونی، لتونی و لیتوانی، از کشورهای اقماری شوروی سابق هستند؛ روندی که روسیه همواره با آن مخالف بوده است. بزرگترین نگرانی روسیه اما پیوستن اوکراین به ناتو بود. اوکراین در دوره شوروی نیز یکی از ستونهای امنیتی این کشور به شمار میرفت و پیوستنش به ناتو میتوانست در همسایگی روسیه، برای مسکو گران تمام شود. در ادامه با جدیتر شدن احتمال پیوستن اوکراین به ناتو، مخالفت روسیه به خشمی بزرگ تبدیل شد که اکنون گریبان کییف را گرفته است. روسیه طی روزهای اخیر حملهای گسترده به اوکراین را آغاز کرد تا مناقشهای 30ساله بر سر سیاست خارجی و اقدامات ناتو بار دیگر به مرکز توجه جهانی بازگردد؛ مناقشهای که براساس اسناد تاریخی، برسر سوءتفاهمی آغاز شده که اگر 3دهه پیش در جهت رفع آن اقدامی میشد، امروز صدها غیرنظامی در اوکراین قربانی نمیشدند. براساس مفاد پیمان ناتو هر کشور اروپایی که بتواند معیارهای عضویت در این پیمان را برآورده سازد، میتواند به عضوی از ناتو تبدیل شود. این شامل اوکراین هم میشود. آمریکا و همپیمانان اروپاییاش بارها اعلام کردهاند که نسبت به سیاست «درهای باز» برای پیوستن کشورهای واجد شرایط به ناتو متعهد هستند. اما از دید ولادیمیر پوتین، گسترش ناتو به سمت شرق نشانگر چندین دهه بدعهدی غرب در قبال مسکو است. او در روزهای پایانی سال2021 در یک کنفرانس خبری گفت: «شما در دهه1990 به ما وعده دادید ناتو یک اینچ هم به سمت شرق پیش نخواهد رفت. شما بیشرمانه ما را فریب دادید.» آمریکا مدعی است هرگز و در هیچ دورهای حرفی از ممنوعیت گسترش ناتو مطرح نبوده است. روسیه اما اصرار دارد چنین وعدهای داده شده است. اکنون پوتین میخواهد اوکراین برای همیشه از پیوستن به ناتو منع شود. وب سایت خبری-تحلیلی NPR به نقل از ماری ساروت، تاریخدان دوران پس از جنگ سرد، نوشته است: «آنچه حقیقتا رخ داده است چیزی مابین ادعای روسیه و آمریکا است.»
یک سوءتفاهم تاریخی
طی چهار دهه اول موجودیت ناتو، این پیمان نماینده آمریکا، کانادا و نزدیکترین همپیمانان آمریکا در اروپای غربی و جنوبی بود. در سوی دیگر پرده آهنین، شوروی و همپیمانانش در مرکز و شرق اروپا ازجمله آلمان شرقی قرار داشتند. اما این خط کشی دیرینه در سال1989 و با آغاز جنبش ضدکمونیستی در آلمان شرقی و دیگر کشورهای مرکز و شرق اروپا به چالش کشیده شد. آمریکا در نخستین تلاشهایش برای متحد ساختن دوباره آلمان، با این پرسش روبهرو بود که چگونه میتواند میخائیل گورباچف را به عقبنشینی وادار کند و کنترل او را بر کشورهای بلوک شرق در اروپا کاهش دهد. بهگفته ساروت، در نهایت مقامات آمریکایی به این نتیجه میرسند که در ازای رها شدن شرق آلمان از حوزه کنترل روسیه، به گورباچف وعده دهند که ناتو به سمت شرق حرکت نخواهد کرد. این همان پیشنهادی است که وزیر امور خارجه وقت جیمز بیکر به گورباچف داد، اینکه در ازای رها کردن کنترل شرق آلمان، آمریکا از پیشروی ناتو به سمت شرق خودداری کند. اما این پیشنهاد از سوی جورج بوش پدر رد شد. در سال1990 زمانی که مذاکرات اتحاد آلمان آغاز شد، ممنوعیت توسعه ناتو به سمت شرق هرگز مطرح نشد. اختلاف نظرهایی درباره آنچه حین مذاکرات بیکر و گورباچف در سال1990 رخ داد وجود دارد. عدهای بر این باورند که وقتی بیکر وعده داده ناتو «یک اینچ» هم به سمت شرق برنخواهد داشت، منظور او آلمان شرقی بوده است زیرا در آن زمان هیچیک از طرفین به فکر گسترش ناتو نبودهاند. طی سالهای پس از آن هم سخنان متناقض مقامات آمریکایی و گورباچف، نتوانستند ابهام ایجاد شده را برطرف سازد. اما بهگفته ساروت اسناد تاریخی چیزی دیگر را نشان میدهند. براساس این اسناد، که شامل نامهها، یادداشتها، سخنرانیها و مصاحبههای مختلف در آن زمان هستند، رهبران غربی درحقیقت زمانی که مذاکرات اتحاد آلمان آغاز شد، به فکر گسترش ناتو بودند. آنچه قابل مناقشه نیست این است که گورباچف در نهایت طی پیمانی که در آن هیچ محدودیتی برای گسترش ناتو در آینده عنوان نشده، در ازای امتیازات مالی از آلمان شرقی خارج شد. بهگفته ساروت از اینرو است که پوتین هنوز بر وجود این پیشنهاد در دوران مذاکرات تأکید دارد و آمریکا دائما آن را رد میکند. پوتین بر واقعیتی تأکید دارد که مطرح شده اما در حقیقت در معاهده نهایی بازتاب نیافته است.
چرا غرب بهدنبال گسترش ناتو بود؟
همزمان با فروپاشی شوروی در سال1991، مسئله گسترش ناتو فوریت بیشتری پیدا کرد. هم برای آمریکا که بهدنبال تثبیت نفوذ خود در اروپا بود و هم برای کشورهایی مانند لهستان، مجارستان و جمهوری چک که از دل کمونیسم ظهور یافته بودند. بهگفته جیمز گلدگایر کارشناس حوزه ناتو، این کشورها باور داشتند که آمریکا میتواند آنها را به دنیای غرب پیوند بزند و در آینده از آنها در برابر تهاجم احتمالی روسیه محافظت کند. روسیه از همان ابتدا بهشدت با نفوذ ناتو به مناطق نزدیک به مرزهایش اعتراض داشت. در سال1997 بوریس یلتسین، رئیسجمهور وقت روسیه تلاش کرد از بیل کلینتون، رئیسجمهور وقت آمریکا تضمین بگیرد که ناتو هیچیک از کشورهای اقماری شوروی سابق را به عضویت نخواهد پذیرفت اما موفق نشد. آمریکا امیدوار بود حمایتهای مالی در کنار اقدامات دیپلماتیک ناتو برای مقابله با نارضایتی روسیه از گسترش ناتو کافی باشد، اما اینطور نبود. طی دهههای 1990 و 2000 ناتو 3بار عضوگیری کرد و دامنه نفوذ خود را افزایش داد: نخستین بار جمهوری چک، مجارستان و لهستان را به عضویت پذیرفت. پس از آن 7کشور شرقیتر شامل 3کشور اقماری شوروی سابق یعنی استونی، لتونی و لاتویا به عضویت ناتو درآمدند و در نهایت در سال2009 آلبانی و کرواسی به ناتو پیوستند. بدیهی است که ناتو هرچه بیشتر به گسترش خود در مرکز و شرق اروپا ادامه میداد، روسیه خشمگینتر میشد.
چرا اوکراین مهم است؟
اوکراین بزرگترین کشور به جا مانده از اتحاد جماهیر شوروی در اروپا است. گسترش ناتو به شرق طی 3دهه اخیر باعث شده تا 4عضو این سازمان، همجوار مرزهای اوکراین قرار گیرند. بهگفته گلدگایر روسها همواره نگران این بودند که ناتو تا چه اندازه به گسترش خود ادامه خواهد داد. اینکه لهستان یا جمهوری چک به عضویت آن دربیایند چندان موضوع مهمی برای روسیه نبود؛ اما اوکراین همواره یکی از نگرانیهای بزرگ روسیه بوده است.
در اوایل دهه2000 جورج بوش پسر تلاش کرد اوکراین را به عضویت ناتو درآورد و فرانسه و آلمان نگران از بالاگرفتن تنش با روسیه، با این اقدام مخالفت کردند. نتیجه این تلاشها در سال2008 به بدترین توافق ممکن منتهی شد: وعده اینکه اوکراین به مرور و بدون هیچ مسیر و زمانبندی مشخصی به ناتو خواهد پیوست. ناتو در این سال، اجازه عضویت گرجستان و اوکراین را صادر کرد، اگرچه نگرانیهای موجود نسبت بهوجود فساد در دولت اوکراین و نبود اتفاق آرا میان اعضای ناتو برسر عضویت اوکراین، باعث شد تا روند عضویت این کشور به تعویق بیفتد. در همان سال، روسیه نگران از آغاز روند عضویت گرجستان در ناتو، به مداخله نظامی در این کشور رو آورد و با حمایت از دو منطقه بخازیا و اوستیای جنوبی، استقلال آنها از دولت گرجستان را به رسمیت شناخت. همزمان، پوتین در تلاش برای محدودسازی حضور ناتو در شرق اروپا بار دیگر خواستار آن شد که اوکراین هرگز به ناتو نپیوندد. آتش خشم روسیه، طی آن سال در میان تعجب همگان دامن اوکراین را نگرفت. اما ظاهرا بروز این خشم به 14سال زمان نیاز داشت تا جهان امروز آن را به شکل حمله گسترده روسیه به اوکراین تجربه کند.