• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
چهار شنبه 4 اسفند 1400
کد مطلب : 154771
+
-

از زردآلوی اصفهان تا حلوای رامهرمز

حمیدرضا محمدی - روزنامه‌نگار


اهل طنجه بود، در مراکشِ کنونی. 30‌سال به سفر رفت. سراسر خاورمیانه امروزی را  از لیبی، تونس، مصر، اردن، لبنان و سوریه گرفته تا عراق، عربستان، یمن، بحرین، عمان و سواحل خلیج‌فارس و حتی افغانستان، هند، چین، سیلان (سریلانکای کنونی)، برمه، اندونزی و آسیای صغیر و قفقاز و سواحل دریای خزر و همچنین اندلس و سودان و زنگبار (تانزانیای امروزی) را از نظر گذراند. البته گذرش هم به ایران افتاد؛ از راه بصره عازم ایران شد. در خوزستان از آبادان، ماهشهر، شوشتر، ایذه و رامهرمز دیدن کرد. او به اصفهان، شیراز، کازرون، لارستان، ایزدخواست، تبریز، قزوین، لرستان، عراق عجم (اراک فعلی)، تربت جام، توس، سرخس، نیشابور و بسطام نیز سفر کرد. در سفری دیگر نیز، از سواحل جنوبی وارد شد. به بوشهر و سیراف و جزیره هرمز و کیش رسید.
سفرنامه‌ ابوعبدالله محمد بن عبدالله معروف به «ابن بَطوطه» 63سال پیش، به قلم دانا و توانای محمّدعلی موحد، پس از5‌سال کار مداوم تصحیح و ازسوی بنگاه ترجمه و نشر کتاب منتشر شد، اگرچه با نام مختصر «رحله» شناخته می‌شود ولی عنوان اصلی‌اش، «تُحفَه‌اَلنُظار فی غَرائِب‌اَلأمَصار وعَجائِب‌اَلأسَفار» است. رهاورد سفری است که از عنفوان جوانی یعنی 22سالگی آغاز شد و آن‌زمان پایان گرفت که او مردی میانسال بود و تجربه‌مند، از پسِ چهارسفرِ دور و دراز.
آنچه او نوشته تنها توصیف نیست، چیزی بیش از این است و اطلاعات بی‌نظیری از مشرق‌زمین در قرن هشتم به‌دست می‌دهد؛ «تمدن، تاریخ سیاسی، جغرافیای تاریخی، تشکیلات و نظام دیوانی، اوضاع مالی ـ اقتصادی، سازمان قضا و دادرسی و سپاهیان و جنگجویان، چگونگی بناها و هنر معماری، اماکن زیارتی ـ سیاحتی، آداب و سنت‌های محلی، خوردنی‌ها و پوشیدنی‌ها، نهادهای علمی ـ آموزشی، معرفی عالمان، زهاد، صوفیان، قضات و خطیبان» 1 و موارد بسیار دیگر.
حالا شاید بد نباشد در زادروز این سیاحِ مغربی (چهارم اسفند 682) - که 73سال عمر کرد - بخوانیم و بدانیم او درباره خوراک‌ها و خوردنی‌های مردم مهم‌ترین شهرهای ایرانِ آن‌روز و امروز چه نوشته است. «ازجمله به پنیر مخصوص ایزدخواست که عطری بی‌نظیر داشت، یا در لرستان به میوه بلوط و تهیه نان از آن اشاره دارد. او بیان می‌کند: خوراک مردم هرمز ماهی و خرماست که از بصره و عمان آورده می‌شود، و درباره حلوای رامز (رامهرمز) آورده است که در زاویه‌ها آن را از شیره انگور تهیه می‌کنند.» 2
در کازرون، غذایی را مزه می‌کند که «هَریسه» نام دارد و هرمسافری را به آن مهمان می‌کنند؛ «در اینجا معمولاً به مسافر، هرکس که باشد، هریسه می‌دهند. هریسه غذایی است مرکب از گوشت و گندم و روغن و آن‌را به‌صورت هلیم می‌خورند.»
وقتی به تُستر (شوشترِ کنونی) فرود آمد، مدتی در مدرسه شیخ شرف‌الدین موسی مشهور به امام شوشتری مقیم شد و غذایی را چشید که حسابی به او چسبید؛ «من شانزده‌روز در این مدرسه ماندم نه نظم و ترتیب آن را در جایی دیدم و نه لذیذتر از غذاهای آنجا غذایی خورده‌ام. به هرکس به اندازه خوراک چهارتَن غذا می‌دادند. خوراک نوعاً عبارت بود از برنج با فلفل که با روغن پخته بودند به اضافه جوجه بریان و نان و گوشت و حلوا.»
او در وصف میوه‌های اصفهان و «فراوان»بودنش، نوشته است؛ «میوه در اصفهان فراوان است ازجمله زردآلوی بی‌نظیری که قمرالدین نامیده می‌شود و آن‌را خشکانیده ذخیره می‌کنند. هسته این زردآلو شیرین است. دیگر از میوه‌های اصفهان به آن شهر است که نظیرش در هیچ‌جا پیدا نمی‌شود. به اصفهان بسیار خوش‌طعم و بزرگ است. دیگر از میوه‌های این شهر انگور عالی و خربزه عجیبی است که غیراز بخارا و خوارزم درهیچ‌جای دنیا مثل و مانند ندارد. پوست این خربزه سبزرنگ است و داخل آن قرمز و آن‌را می‌شود نگاه داشت مانند شَریحه که در بلاد مغرب نگاه می‌دارند.»
و این تنها فرازهایی بود از آنچه ابن بطوطه قلمی کرده است. کاش نسل جدید و جوان، ایران‌شناسان و راهنمایان گردشگری، تورقی کنند سطور این بیننده عمیق و دقیقِ جهانِ 700سال پیش را، که به اعتقاد دکتر موحد، «گزارشگری است که خوب قصه می‌گوید و خوب گزارش می‌دهد [و] جریانات عصر خود را با صداقتی استثنایی ثبت و بیان کرده است؛ او گزارشگر تمام جامعه است.»

 صادقی، مریم، مدخل «ابن بطوطه، سفرنامه»، دانشنامه فرهنگ مردم ایران، جلد دوم، تهران، چاپ دوم، ۱۳۹۳، صفحه 244.
 صادقی، مریم، مدخل «ابن بطوطه، سفرنامه»، دانشنامه فرهنگ مردم ایران، جلد دوم، تهران، چاپ دوم، ۱۳۹۳، صفحه 246.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید