ما، رونالدو و شکستن این تصویرهای بزرگ مزخرف
عیسی محمدی - روزنامهنگار
همین الان چشمانتان را ببندید؛ البته اگر در حال راه رفتن نیستید. یک گوشهای آرام بنشینید و چشمانتان را ببندید. در چه حوزهای دارید کار و تلاش میکنید؟ در چه حوزهای درس میخوانید؟ یا کسبوکار دارید؟ غولها و چهرههای مطرح حوزه و ساحتی که در آن کار میکنید چه کسانی هستند؟ مثلا در حوزه بازیگری، موسیقی، ورزش، کسبوکار، فروش، نویسندگی و... یک، دو جین از این نامها به ذهنتان خواهد رسید، نه؟
خب، حالا میرسیم به مرحله بعدتر: تصور میکنید غول ایکس یا ایگرگ یا...، چند برابر شما شهرت دارد؟ چند برابر شما درآمد دارد؟ چند برابر شما جایگاه اجتماعی دارد؟ و چند برابر شما دستاورد و چیزهای دیگر؟ قطعا عدد درشتی را ذکر خواهید کرد؛ صدها برابر، گاهی هزاران برابر.
اصلا بگذارید دیگر بزرگترین مثال ممکن را برای شما مطرح کنیم. همه شما که کریس رونالدو را میشناسید دیگر، نه؟ این فرد، چند برابر شما درآمد دارد؟ اساسا میدانیم که جزو 5یا10ورزشکار پردرآمد سال است. چند برابر شما شهرت دارد؟ فقط در این حد بدانید که فالوئرهای اینستاگرام او، نزدیک 5برابر جمعیت ایران هستند! یکبار هم که خود ما در جایی نظرسنجی کوچکی انجام داده بودیم، متوجه شدیم که برند «کریس رونالدو» از برند کشور «پرتغال»، شناختهشدهتر است. درباره جایگاه اجتماعی و دیگر مباحث هم که چیزی نگوییم بهتر است.
متوجه نکته بحث ما شدید؟ رسانهها یا شبکههای اجتماعی مجازی، غالبا با همین اطلاعات، سعی میکنند تصاویری غولآسا از چهرههای موفق برای ما بسازند. در واقع رسانهها مثل نوری عمل میکنند که روی یک دیوار بزرگ میافتد. سپس هر تصویری که میخواهند، در نزدیکی این منبع نور قرار میدهند و شما ناگهان تصویری غولآسا مشاهده میکنید. درحالیکه این تصویر غولآسا، نسبتی با خود آن فردی که تصویرش برای ما وانمودسازی شده، ندارد. ولی ما بهشدت تحتتأثیر تصویر این چهره یا چهرهها هستیم و به تعبیری نه چندان خوشایند، نان سلبریتیها و چهرهها و... از همین طریق درمیآید.
حالا اجازه بدهید در اینجا، این تصویر بزرگ را برایتان بشکنیم، حاضرید؟ همین کریس رونالدو، چند برابر شما وزن دارد؟ احتمالا حتی دو برابر شما هم وزن ندارد و احتمالا با شما یک وزن دارد. او چند برابر شما زمان دارد؟ کاملا مساوی با شما. و اینکه او روزانه چند برابر شما تمرین میکند و میدود و...؟ بهاحتمال زیاد و حتی در افراطیترین شکل ممکن، او بیشتر از سه چهار ساعت روزانه، بیش از ما تمرین نمیکند. تازه نیاز به استراحت هم دارد تا اثر تمرینات سخت و طاقتفرسا خنثی شود و بدن، خودش را ریکاوری کند. در اصل، رونالدو حتی از ورزشکاران دیگر، خیلی بیشتر تمرین نمیکند. او احتمالا حتی دوبرابر یک ورزشکار حرفهای معمولی هم تمرین نکند.
پس این همه تفاوت از کجا میآید؟ اول اینکه از رسانهها و شبکههای اجتماعی؛ که علاقه زیادی به افراط در اغراقنویسی و اغراقگویی دارند. دوم اینکه همین تفاوت نه چندان معنیدار در تمرین و دیگر چیزها، وقتی که حالت استمرار بهخودش گرفته و در طول زمان مداوم میشود، بعد از 3سال و 7ماه، طبق قواعدی چون «اثر مرکب» و «قانون لبه تیغ» و «اثر انباشت»، تفاوت را ایجاد میکند. بعد از یک دهه، شما تفاوت را کاملا احساس میکنید. بعد از 2دهه نیز، یک غول بزرگ یا به تعبیر دیگر یک تصویر بزرگ ساخته میشود. اما آنها که از همه ماجرا خبر دارند، میدانند که خبری از آن تصویر بزرگ نیست و ما با یک فرد کاملا معمولی روبهرو هستیم؛ که فقط در تمرین و جهت و استمرار خودش پافشاری کرده. زمانی مایکل فلپس میگفت که من آخرین روزی را که تمرین نکردهام، به یاد ندارم. یا معروف است که مربی او، حتی یک روز هم اجازه نداده بود که زودتر از موعد درنظر گرفته شده، محل تمرین را ترک کند؛ تنها یکبار و نیم ساعت زودتر و بهدلیل عروسی نزدیکترین دوستش چنین اجازهای را پیدا کرده بود.
پس ما عملا با تصویر بزرگی روبهرو نیستیم؛ این منابع نور هستند که بهدلیل شخصیت خودشان یا منافع یا عادت خودشان، چنین تصاویری را میسازند. رابرت گرین، نویسنده کتابهای مطرح در حوزه توسعه فردی، زمانی در یکی از کتابهای معروف خودش که مربوط به قواعد بهدست آوردن و حفظ قدرت بود، نوشته بود که اساسا چهرههای مطرح و افراد قدرتمند و سیاسی، سعی میکنند زیاد اجازه ندهند که دیگران به آنها و زندگیشان نزدیک شوند؛ چرا که در این صورت بهراحتی درک خواهند کرد که خبری از آن تصویر بزرگ نیست و همهچیز معمولی است.
تمام ماجرای این نوشته ما همین است؛ همهچیز یک اتفاق معمولی است. یعنی چه بسا شما هم اگر این وحدت در جهت و حرکت مستمر و توجه به بازخوردهای درنظر گرفته شده را داشته باشید، میتوانید به چنین جایگاهی برسید. پس بین رونالدو و شما، احتمالا فرق زیادی وجود ندارد؛ اگر هم فرقی هست در همان تصویری است که رسانهها و شبکههای اجتماعی ساختهاند و در تفاوتی است که استمرار در تمرین و استمرار در حرکت ساخته است. بهعبارت دیگر، این افراد حتی دوبرابر شما هم در یک روز بهتر نیستند؛ و درک این نکته، یعنی سلام به شکسته شدن کلی تصویر بزرگ که برای ما ساخته شده و زندگی ما را به آتش کشیده، و یعنی حرکت به همان سمت و سو. چنین دانستنیهایی آیا برایتان چشمنواز و حرکتزا نیستند؟