شهید مرتضی مطهری تهران، مسجد فرشته، اسفندماه 1357:
ملتی که در روحیهاش انقلاب پیدا نشود، انقلاب اجتماعیاش هم به ثمر نمیرسد
ما چرا در فلسفه اجتماعی خودمان تعمق نکنیم؟ چرا در فلسفه سیاسی خودمان غور نکنیم؟ فلسفه سیاسی ما چه باید باشد؟ حتما در فلسفه سیاسی یکی از این الگوهای غرب را باید بگیریم؟ باید در فلسفه سیاسی تابع انگلستان و آمریکا و فرانسه باشیم؟ تابع شوروی باید باشیم؟ آیا امکان ندارد که یک فلسفه سیاسی دیگری وجود داشته باشد، مترقیتر و عالیتر از آنها؟ چرا امکان دارد. در «فلسفه اقتصادی» و «نظام اقتصادی» چطور؟ همینجور. در «فلسفه اخلاق» چطور؟ آیا «اخلاق» ما حتماً باید اخلاق بهاصطلاح اینها بورژوازی و سرمایهداری باشد یا باید اخلاق سوسیالیستی و اخلاق کمونیستی باشد؟ دیگر اخلاق دیگری در دنیا وجود نداشته است و ندارد و ما نمیتوانیم از خودمان «فلسفه اخلاق» مستقل داشته باشیم؟ چرا، میتوانیم داشته باشیم. این است فریضههای ما و این است 2سرمایهای که به ما دادهاند، یعنی 2عنصر انقلابی در روحیه ما. عرض کردم ملتی اگر در روحیهاش تغییر و انقلاب پیدا نشود انقلاب اجتماعی هم اگر بکند به ثمر نمیرسد. البته بذر تغییراتی در روحیه ما به وسیله رهبران ما قرار داده شده است. از جمله بذر جهاد و امر به معروف و نهی از منکر یعنی بذر تهاجم علیه نظامهای فاسد، مسئولیت در مقابل نظامهای فاسد، و دیگر بذر ایمان و اعتماد بهخود.