ساناز فلاحزاده، روانشناس
گفتم کوفته درحالیکه میخواستم بگویم کوفت. «ه» را چسباندم به آخر کلمه؛ چون نباید با دخترم اینطور حرف میزدم. وقتی یکی از اعضای خانواده از تو میپرسند ناهار یا شام چی داریم، بهعنوان مادر نمیتوانم بگویم کوفت، چون خستهام، چون هر چه بگویم، یکی پیدا میشود که بگویید: «من این را دوست ندارم یا نمیخورم، یا ااااه باز هم... داریم.» درهرحال یک بسته گوشت از یخچال بیرون آوردم، یک بسته مرغ، یک بسته گوشت چرخکرده، برنج خیس کردم و مشغول سرخ کردن پیاز شدم. حتما میپرسید میخواستم چه غذایی بپزم؟! هیچ. تعجب میکنید؟! حق دارید. خودم هم نمیدانستم. مدتی به مواد غذایی نگاه کردم. کمی فکر کردم. یک تکه بزرگ نان برداشتم مقداری پنیر، کره و گردو رویش گذاشتم، نان را پیچیدم و 3 قسمت کردم. لقمههایم را درون کیسهای پلاستیکی گذاشتم از آشپزخانه بیرون آمدم، لباس پوشیدم و در مقابل پرسش همسر و نگاه پرسشگرانه فرزندانم گفتم: «میروم در پارک سر کوچه قدمی بزنم و ناهار بخورم.» قبل از آنکه بگویند پس ما چی بخوریم؟ گفتم: گوشت، مرغ، برنج، عدس، لپه، نخود، لوبیا، پیاز، سیبزمینی، سیر، هویج و ادویه و هرچه بخواهید در آشپزخانه هست. هر کس خودش غذای مورد علاقهاش را بپزد و نوش جان کند. هوا کمی سرد بود، اما گرمای اندک خورشید زمستانی کمک کرد تا ساعتی قدم بزنم، روی نیمکتی بنشینم و لقمه نان و پنیرم را در آرامش و رضایت بخورم. خوشحال از عمل عاقلانهام، از مبارزه با «بایدها»ی آزاردهنده، به خانه بازگشتم و باورتان نمیشود اگر بگویم یک ماکارونی عالی و بینظیر در انتظارم بود! سفره غذا آماده و خانوادهام با شادی درحالیکه منتظر تأیید من بهعنوان سرآشپز بودند، با لبخند به استقبالم آمدند. این داستان از زبان زنی بود که نمیدانم خانهدار است یا «شاغل-خانهدار.» موضوع بر سر غذا در خانه پایان ندارد. هر روز این پرسش مطرح است و زنان همواره خود را در برابر چنین سؤالی قرار میدهند که چه درست کنند. سلایق هم متفاوت است. گاه همین مسئله در کنار هم بودن و استراحت کردن را با مشکلاتی مواجه میکند و جمع خانوادگی تبدیل به ساعاتی پرتعارض و خستهکننده میشود؛ ساعاتی که بهجای لذت بردن از در کنار هم بودن بیشتر از ساعات دیگر از هم عصبانی و دلخور میشویم و بهجای استراحت و رسیدن به آرامش، آرزوی بازگشت به محیط کار و دوری از جمع خانه و خانواده را میکنیم. در فرهنگ و سنت ایرانی ما جمع خانوادگی و سر یک سفره نشستن و غذا خوردن در کنار پدر و مادر و فرزند یا فرزندان تا جمعهای بزرگتر شامل پدربزرگ و مادربزرگها، فرزندان، نوهها و... رایج بوده و هست. پیرو همین سنت، ناهار یا شام خانوادگی نیز شامل بایدها و نبایدهای سنتی و جمعی است. تعارض زمانی آغاز میشود که فراموش کنیم افراد علایق، سلایق، ذائقهها و خواستههای متفاوتی دارند و آنچه در فکر و نظر ما خوب و خوشایند است، الزاما برای دیگری و دیگران چنین نیست.
راهحل چیست؟
برای یافتن راهحل «هدف» را مشخص کنید. هدف از جمع خانوادگی چیست؟ تجدید دیدار؟ گفتوگو؟ مهرورزی؟ استراحت؟ لذت بردن از در کنار هم بودن؟ پس چگونه است که هر روز را اینگونه با تعارض و رنجش و دلخوری به پایان میرسانیم و شاید دریافتهایم که علاقه خود و خانوادهمان به این جمعها رو به کاهش است؟!
به سلطه بایدها پایان دهید
چهکسی گفته «باید» روز جمعه آبگوشت، قورمهسبزی، ... و هر آنچه غذای سنتی و خانوادگی است خورده شود؟ یا شام باید پلویی باشد و...؟ کجا و در کدام کتاب قانون یا اخلاق گفته شده پزنده غذا «باید» از اعضای مونث خانواده باشد؟ چگونه به شما ثابت شده که روز جمعه باید غذا مورد علاقه شما باشد؟ چرا فکر میکنید این غذا آخرین وعده غذایی عمرتان است و اگر گرسنه بمانید، گرسنه از دنیا خواهید رفت؟ خاطرمان باشد هدف از در کنار هم بودنمان چیست. آیا مورد علاقه بودن یا نبودن غذا در این روز ارزشش را دارد که از هدف خود دور شویم؟!
خلاقانه فکر و عمل کنیم
برای ناهار روز جمعه به نوبت آشپزی کنیم. هر هفته نوبت یکی از اعضای خانواده باشد که آشپزی کند. برای انتخاب نوع غذای روز جمعه قرعهکشی کنید. مسابقهای خانوادگی ترتیب دهید و برنده بهعنوان جایزه، ناهار روز تعطیل را انتخاب کند. هزاران راهحل خلاقانه دیگر را شما بیابید تا جای تلخکامی و بعد از آن احساس شرم و پشیمانی، به هدف خود یعنی«در کنار هم بودن» نزدیکتر شوید. هیچکس از یافتن راهحل برای پایان دادن به تعارض ناتوان نیست، همه به قدر کافی از نیروی تعقل بهره بردهایم. تنها مسئله این است که عادت کرده و خو گرفتهایم به راهکارهای ناکارآمد قبلی، تغییر را به امری محال و دور از دسترس بدل کردهایم. همه میتوانند عاقلانه فکر و عمل کنند تا رضایتمندی را برای خود به ارمغان بیاورند. به اندک بازنگری در نظم و ترتیب فکری و تمرین برای تغییر نیازمندیم. بیایید عاقلانه فکر کردن را بیاموزیم.
فکر عاقلانه چیست؟
فکری که رضایتمندی به ارمغان میآورد، کارآمد است و ما را برای رسیدن به هدف یاری میکند. آسیبرسان نیست و حتی اگر از منطق جمعی پیروی نکند، ثمربخش است.
شنبه 23 بهمن 1400
کد مطلب :
153634
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved