• شنبه 28 مهر 1403
  • السَّبْت 15 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 19
پنج شنبه 21 بهمن 1400
کد مطلب : 153527
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/QW9j5
+
-

یک دورهمی ملی

کارگردان نمایش «بروخا» از برگزاری 40دوره جشنواره تئاتر فجر می‌گوید

گفت و گو
یک دورهمی ملی

سبا حیدرخانی - روزنامه نگار

«بروخا» به نویسندگی و کـــــارگــــــــردانی رضا‌پورتراب‌زاده رودسری روز نخست جشنواره تئاتر فجر در بخش مسابقه صحنه‌ای اجرا شد؛ نمایشی از شهر گرگان که کارگردانش در دوره‌های پیشین جشنواره هم حضور داشته است. به بهانه این اجرا با او گفت‌وگویی داشته‌ایم که مشروح آن را می‌توانید در ادامه بخوانید.

شما جزو نخستین گروه‌های هنری استان‌ها بودید که در روز اول جشنواره به تهران آمده و اجرا کردید. اجرا و جو جشنواره چطور بود؟
کار ما یک برداشت آزاد از نمایشنامه خانه برناردا آلبا، اثر فدریکو گارسیا لورکاست که با تغییراتی در متن و دراماتورژی که انجام دادیم، آن را با نام بورخا در جشنواره تئاتر فجر چهلم اجرا کردیم. خدا را شکر اجرای خوبی هم بود و همه‌‌چیز خوب پیش رفت؛ امیدوارم تماشاگران هم راضی بوده باشند.

سال اولی نیست که در جشنواره شرکت می‌کنید. یک مقدار راجع به حال و هوای جشنواره بگویید و اینکه به‌طور کلی فکر می‌کنید دستاورد جشنواره برای هنرمندان تئاتر به‌خصوص خارج از تهران، چه می‌تواند باشد؟
جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر بزرگ‌ترین رویداد تئاتری ایران است و همه هنرمندان برای اینکه با کارهای جدید و منتخب تئاتر کشور آشنا شوند و آنها را بررسی کنند، دوست دارند که در این فستیوال شرکت کنند. چه کارهایی که از شهرستان می‌آیند و چه کارهایی که از تهران منتخب می‌شوند، بهترین‌های کشور هستند. به نوعی می‌توان گفت یک دورهمی است برای اینکه هنرمندان جدید با هنرمندان قدیمی و همینطور هنرمندان قدیمی با هنرمندان جدیدی که در تئاتر پیشرفت کرده‌اند، آشنا شوند. گفت‌وگوهای علمی که در قالب این جشنواره و در این رویداد انجام می‌شود، می‌تواند به افزایش بار علمی تئاتر کل کشور کمک کند و همچنین یک انگیزه برای بهبود کیفیت آثار است. اگر با دید سالمی به آن رقابت نگاه کنیم، یک انگیزه برای نیروهای جدیدی است که وارد تئاتر شده‌اند و می‌خواهند خودی نشان دهند و توانمندی‌هایشان را ثابت کنند. به‌نظر من، جشنواره اصلا جای چنین اتفاقی است. شاید خیلی مواقع فکر کنیم رقابت‌های ناسالم، درگیری‌ها و حاشیه‌هایی را ایجاد می‌کند، ولی به‌نظر من اگر درست با قضیه برخورد شود، جشنواره تئاتر فجر رویدادی است که می‌تواند تأثیرات بسیار مثبتی در تئاتر ایران بگذارد.

فکر می‌کنید این رویداد می‌تواند روی اقتصاد تئاتر، به‌خصوص در شهرستان‌ها اثری بگذارد یا اساسا روی این چرخه تأثیر چندانی ندارد؟
به اعتقاد من در زمینه اقتصاد، تأثیرش خیلی کم است. امسال دبیرخانه جشنواره حتی در بحث اسکان گروه‌های شهرستانی توان مالی زیادی نداشت و خود ما هم مجبور شدیم تعدادی از عوامل را با هزینه خودمان به تهران بیاوریم. به‌طور کلی تئاتر استان‌ها سهم کوچکی در اقتصاد دارد. با یک‌ حساب و کتاب ساده می‌بینیم که هزینه حمل‌ونقل دکور و جابه‌جایی عوامل 30نفره یک گروه به تهران و دستمزد بازیگران آنقدر زیاد است که کمک‌هزینه جشنواره به گروه‌های نمایشی حتی کفاف گوشه‌ای از این خرج‌ها را هم نمی‌دهد. حضور و شرکت در جشنواره تئاتر فجر برای بیشتر بچه‌های شهرستان، یک قضیه عشقی و دلی است وگرنه از لحاظ اقتصادی به‌نظر من کمک شایانی نمی‌کند. باید دوبرابر کمک‌هزینه فعلی به گروه‌ها داده شود تا شاید آن ضعف مالی که ما در شهرستان‌ها داریم، به نوعی جبران شود. برای همین محرک اصلی برای شرکت در جشنواره، ذوق و شور و هیجان جشنواره است؛ نه مسئله اقتصادی‌اش.

راجع به وضعیت تئاتر خودتان در شهر گرگان بگویید. بخش خصوصی چقدر در تئاتر استان شما فعال است؟
به‌عنوان کسی که یکی از نخستین پلاتوهای خصوصی تئاتر استان گلستان را افتتاح کرده است، می‌گویم که تئاتر خصوصی به‌شدت می‌تواند به اقتصاد تئاتر شهرستان و مخصوصا گرگان و استان گلستان کمک کند، اما مشکل اصلی ما اکنون چیز دیگری است؛ گلستان به واسطه وجود تالار فخرالدین اسعد گرگانی که می‌توان گفت یکی از بهترین سالن‌های خاورمیانه است و همچنین پیشکسوت‌های بزرگی که از قدیم تا به امروز داشته، دارای عقبه تاریخی تئاتری بسیار بالایی است، اما چیزی که ما را اذیت می‌کند، این است که از لحاظ آموزشی در نقطه درستی نیستیم، جوان‌های جدیدی به تئاتر آمده‌اند و کلی شور و علاقه دارند و با اینکه سعی داریم بچه‌ها همراه با تجربه، علم را هم بیاموزند، اما می‌شود گفت آن شور با شعور هنری هنوز آ‌میخته نشده و گاهی سختگیری‌های لازم برای اینکه کیفیت آثار بالا برود، وجود ندارد. گاهی کارهایی که مجوز اجرا می‌گیرند آنقدر ضعیف هستند که مخاطب شاید اعتمادش را به تماشای تئاتر از دست بدهد. از لحاظ کیفیتی در استان گلستان، شاید سالی 2یا 3 تا کار باکیفیت اجرا می‌شود و مابقی از سر ترحم یا انگیزه‌دادن کاذب به بچه‌ها مجوز می‌گیرند. این رویکرد با هدف کیفیت‌بخشی به تئاتر در تناقض است و این ضربه اصلی است که به تئاتر استان گلستان وارد می‌شود.

چه چشم‌اندازی را برای تئاتر استان‌تان پیش‌بینی می‌کنید و فکر می‌کنید رسیدن به این چشم‌انداز مستلزم فراهم‌شدن چه امکاناتی است؟
من به سهم خودم سعی می‌کنم علم تئاتر را در استانم بیشتر جابیندازم، اما حقیقت این است که علاقه‌مندی نسل من به تئاتر و علم تئاتر از آنجایی شروع شد که اداره ‌کل هنرهای نمایشی چند سال پیش ورک‌شاپ‌هایی را با تدریس استادان برجسته تئاتر ایران در شهرستان‌ها برگزار کرد و باعث شد خیلی از ما رشته دانشگاهی‌مان را تئاتر انتخاب کنیم. اما الان مدت‌هاست که اداره‌کل هنرهای نمایشی این لطف را از بچه‌های شهرستان دریغ کرده است. دیگر ورک‌شاپ‌های قوی برگزار نمی‌شود که استادان بتوانند تجربه و علم‌شان را انتقال دهند. اگر دولت در این حوزه کوشش بیشتری کند و بتواند ورک‌شاپ‌های حرفه‌ای برگزار کند تا بازیگرها در حرفه‌شان به‌روزتر شوند و با علم روز بازیگری آشنا شوند، می‌تواند انگیزه‌ای شود که تعداد تحصیلکرده‌های تئاتر شهرستان افزایش پیدا کند. فکر می‌کنم این بزرگ‌ترین کمکی است که الان می‌شود به تئاتر شهرستان کرد. در کنار این، با کمک مالی به بچه‌های شهرستان در حوزه طراحی لباس، صحنه، نور و سرمایه‌گذاری روی این حوزه‌ها شاید بشود تئاتر شهرستان را نجات داد. استعداد در شهرستان‌ها و استان‌هایی مانند گلستان کم نیست، اما کمبود امکانات آموزشی و رفاهی باعث شده که این استعدادها را یکی یکی از دست بدهیم.

 اگر در پایان نکته خاصی چه در رابطه با تئاتر و چه درخصوص جشنواره دارید، بفرمایید.
امیدوارم مسئولان‌مان رهنمودهای، رهبر عزیزمان را مبنی بر اینکه دارد به تئاتر جفا می‌شود و بودجه تئاتر باید خیلی بیشتر شود، جدی بگیرند و به فکر باشند برای اینکه حداقل در سال آینده بودجه تئاتر چند برابر شود تا بچه‌ها با دغدغه کمتری تئاتر کار کنند. گرچه هنر خریدنی نیست، هنر صرفا مسائل مالی نیست، ‌امااین مسئله واقعا راه را برای اینکه به کارشان کیفیت دهند، راحت‌تر می‌کند.‌‌

 

این خبر را به اشتراک بگذارید