تحمل بایدت...
خسرو دهقان-منتقد
جوهر نقد فیلم برخورنده است. نوعی حرف تند و نیشدار حاکی از نارضایتی، به یک معنا پرخاش و اعتراض، نقد در اصل و ذات خود، چیز دلپذیر و شیرینی نیست.
در گام اول وارد مبحث نقد منصفانه و سازنده شدن بیمعنی است و مشکلی را حل نمیکند، جز آنکه مسئولیتی را بر دوش نقد میگذاریم که از عهده و وظیفهاش خارج است. برای رسیدن به تقسیمها و شاخهها و شعبههای خود نقد باید مسیرهای زیادی پیموده شود. نقد نمیتواند ابتدا به ساکن متوازن، موزون، معقول و منصف باشد. در جوهره نقد تلخیای است که با هیچ عسل، شیرینی و مربایی، طعم مطبوعی نمیگیرد. با هر روش و هر شکل که بیان شود، نقد به افراد، چیزها و اهالی مکانها یا سیستمها برمیخورد و باعث عکس العمل میشود، تمام دعواها بر سر همین ذات بنیانی نقد است.
با نمکترین وجه قضیه در این است که در نقد نخستین کسی که شکیبایی نمیکند، منتقد کنار دست و دیوار به دیوار نویسنده نقد است. درحالیکه پرده اول تراژدی به تحملناپذیری منتقد بر میگردد که دیگران هم حق دارند از خود در قبال نقد ناشکیبایی نشان دهند، مثلا صاحب اثر، در این میان صاحب اثر به نوعی حق دارد ناشکیبا باشد و نقد را تحمل نکند.
راهحل چیست؟ راه علاج تنها تحمل است، تحمل بهمعنای پذیرش نقد فیلم نیست، بهمعنای دوست داشتن نقدی که از فیلم شده نیست، بهمعنای همسو بودن با منتقد هم نیست. خودمانیتر بگویم، باید تحمل فحش و کتک خوردن را داشته باشیم. بهمعنای دقیق کلمه تحمل باید کرد. این اصطلاح را من میپسندم؛ «تحمل بایدت».
میشود مثالهای سادهتری هم برای فهم بهتر موضوع آورد، مثل اینکه سر ناهار بگوییم ته دیگی که درست کردهای قدری برشتهتر از روزهای پیش شده، به شما قول میدهم اگر چنین انتقادی را نسبت به مادر یا همسرتان بیان کنید، او بهمدت دستکم یک هفته با شما سر سنگین خواهد بود. این دیگر ربطی به نقد فیلم بهطور اخص ندارد، این نوع واکنش که نشان از تحملناپذیری دارد، بنا به دلایل زیادی در ذات و جوهر آن فرهنگ، آن مادر، آن خانم و آن خواهر، است. در چنین فرهنگی ایراد و توصیه مترادف با نقد است و نقد را با توهین و فحش دادن یکی میدانند. اما نقد با توهین و حرف مفت و چرت و پرت گویی مترادف نیست. نقد فیلم، بدون هرگونه پیشاوند و پساوندی، صرفا نقد است.