• شنبه 19 آبان 1403
  • السَّبْت 7 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 09
سه شنبه 21 دی 1400
کد مطلب : 150491
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/lYn3M
+
-

دشت خاموش از نگاه رسانه‌ها

برش‌های کوتاه
دشت خاموش از نگاه رسانه‌ها

  ایرنا: دشت خاموش، فیلمی است که تلاش می‌کند در عین خلاقانه‌بودن متفاوت باشد. هر چند به لحاظ قصه چندان تازگی ندارد و به لحاظ فرم، روایتی شبیه «پیش از آنکه شیطان بفهمد مرده‌ای» ساخته سیدنی لومت است (از این جهت که با دنبال‌کردن هر شخصیت قصه، مکررا از زاویه او بازتعریف می‌شود) اما در جای خودش اثری است قابل تامل، به‌ویژه در حوزه آثاری که تحت عنوان آثار متفاوت و دغدغه‌مند تعریف می‌شوند. هر چند این متفاوت‌بودن به‌معنای تجربه‌گرایی صرف یا مثلا آوانگارد‌بودن نیست بلکه سازنده تلاش کرده در عین تعریف داستانی از مرارت شخصیت‌ها، فرمی خلاقانه و تازه به ساختار تصویری و روایی آن بدهد. دشت خاموش هم بداعت هنری دارد و هم اثری است قصه‌گو.
  سلام سینما: فیلمساز آنقدر تحت‌تأثیر آثار شهید ثالث و فیلم‌های اینچنینی بوده که فقط توانسته سکانس، پلان طولانی بگیرد، دوربینش را آرام حرکت دهد، ریتمش را کند و تصویر را سیاه و سفید کند تا بدبختی آدم‌های فیلم گیراتر شود. تکرار یک موقعیت و ایستادگی زمان و روایت زندگی آدم‌های کوره‌پزخانه نه‌تنها نمی‌تواند ایجاد فرم کند بلکه باعث پرت‌شدن مخاطب به بیرون از فیلم می‌شود. اگر فیلمساز تا این حد تشنه خودنمایی نبود، قطعاً دشت خاموش می‌توانست یک فیلم کوتاه باشد؛ چراکه فیلم در دقیقه‌۴۰ تمام می‌شود و دیگر تا سکانس آخر چیزی برای گفتن ندارد. قطعاً فیلم هنری‌ساختن اولویت فیلمساز بوده اما نمی‌شود تمهیدات ناکارآمد را با متنی که وجود ندارد، منطبق کرد.
دشت خاموش، متن کوتاهی دارد. یک مدیر آجرپزی به‌دلیل مشکلات مالی قصد دارد کارگاهش را تعطیل کند. حالا فیلمساز با عقاید ضدانسانی و ضدکارگری قصد داشته یک فیلم هنری! بسازد اما این فیلم هنری که فقط نمای طولانی مفهوم‌زده دارد، چگونه می‌تواند بسترساز مناسبی برای یک اثر دغدغه‌مند انسانی باشد؟ به‌طوری که کارگردان سمت آقاخان ایستاده و می‌خواهد شاهد لجن‌مال‌شدن انسان‌هایی باشد که کارگر آن کوره‌پز خانه‌اند، در این میان مفهوم برای فیلمساز همان رسیدن به هیچ است که از نهیلیسم می‌آید. پوچ‌گرایی مطلق در فیلم موج می‌زند و آن یخ و باد که می‌تواند نماد زندگی باشد در یک ابهام می‌ماند. اساساً نگاه فیلم جشنواره‌ای بوده و به همین دلیل فیلمساز با هوشمندی، تاریخ روایت قصه را هم لو نمی‌دهد. اینکه این قصه برای قبل انقلاب است یا بعد مشخص نمی‌شود. هیچ ابزار تکنولوژیکی حتی تلویزیون یا تلفن هم در فیلم وجود ندارد و یک بدویت محض حاکم بر جهان فیلم است و این همان میل فیلمساز به عقب‌ماندگی جامعه را نشان می‌دهد.

این خبر را به اشتراک بگذارید