• چهار شنبه 19 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 29 شوال 1445
  • 2024 May 08
شنبه 18 دی 1400
کد مطلب : 150263
+
-

پیتر باگدانوویچ، کارگردان فیلم کلاسیک «آخرین نمایش فیلم» درگذشت

مردی شبیه ارسن ولز

مردی شبیه ارسن ولز

محمدناصر احدی- روزنامه‌نگار

«من همیشه می‌خواستم فیلم بسازم، حتی وقتی که خودم هم از این موضوع خبر نداشتم.» این جمله را پیتر باگدانوویچ که پنجشنبه پیش در 82سالگی درگذشت، طی مصاحبه‌ای گفته بود. پیتر باگدانوویچ کارگردان، نویسنده، تهیه‌کننده، بازیگر، منتقد و مورخ سینما در سال1939 از پدری صربستانی و مادری اتریشی در نیویورک متولد شد. او خیلی زود مفتون دنیای سایه‌های روی پرده شد. تقریبا 10سالش بود که «رودخانه سرخ»(هاوارد هاکس، 1948) را 5بار و «دختری با روبان زرد»(جان فورد، 1949) را 10بار تماشا کرد. باگدانوویچ در سال1955 سر کلاس‌های بازیگری استلا آدلر- استاد شهیر بازیگری که بازیگران نامداری همچون مارلون براندو، رابرت دنیرو، مارک روفالو، کریستوفر والتز و... شاگردش بودند- نشست. بازی در تئاتر آغاز حرکت او به سمت سینما بود. چند سال بعد، شروع به نوشتن درباره سینما برای نشریه «اسکوایر» کرد. به‌گفته خودش، 2منتقد در پرورش سلیقه سینمایی او نقش بسزایی داشتند؛ اندرو ساریس و یوجین آرچر. باگدانوویچ در این‌باره گفته: «من درباره بعضی چیزهای مسلم نادان بودم، مثلا آن موقع «روانی»(آلفرد هیچکاک، 1960) را دوست نداشتم. فکر می‌کردم فیلم درخشانی است، اما غیرخلاقی است یا یک فکر احمقانه‌ای در همین مایه‌ها. یادم است یک شب در کافه‌ای نشستیم و آنها به من توضیح دادند که چرا «روانی» فیلم بزرگی است. به‌مدت 2سال آنها تأثیر زیادی روی من داشتند و مسائل را برایم روشن می‌کردند ولی من هم زمینه‌اش را داشتم.» سال1966 بود که با الهام از منتقدان «کایه دو سینما» همچون گدار و تروفو که فیلم ساختند، باگدانوویچ هم تصمیم گرفت فیلم بسازد. در آن دوران، اگر تازه‌کاری می‌خواست فیلم خودش را بسازد، یک نفر بود که می‌توانست کمکش کند و آن شخص راجر کورمن-  کارگردان مستقل- بود. در سال1968، باگدانوویچ در 2فیلم از استودیوی کورمن به نام‌های «سفر به سرزمین زنان پیشاتاریخی» و «هدف‌ها» تجربیات گرانبهایی به دست آورد که او را آماده ساخت نخستین فیلمش کرد.
نخستین فیلم باگدانوویچ، «آخرین نمایش فیلم»(1971)، را باید «همشهری کین» او دانست. فیلمی که ستایش‌های فراوانی را برایش به ارمغان آورد و البته همچون ارسن ولز که نخستین فیلمش بر تمام زندگی حرفه‌ای او سایه انداخت، اولین فیلم باگدانوویچ هم انتظارها را به قدری از او بالا برد که تمام فیلم‌های بعدی‌اش همواره با آن مقایسه می‌شدند. «آخرین نمایش فیلم» فیلمی درباره بلوغ و مصایب ‌گذار از دوره نوجوانی به بزرگسالی است. راجر ایبرت درباره فیلم نوشته: «این فیلم، بیش از هر چیز یک حال‌ و هوا را به یاد می‌آورد. شهری که دلیلی برای وجودش نیست و مردمی که بی‌دلیل در آن زندگی می‌کنند. تنها امید در گناهکاری است.» وینسنت کنبی، منتقد فیلم نیویورک‌تایمز، فیلم را اینگونه وصف کرد: «فیلمی دوست‌داشتنی که کشف‌کننده دوباره یک زمان، یک مکان، یک فرم فیلم و یک بخش کوچک اما مهم از تجربه آمریکایی است.»
«آخرین نمایش فیلم»، در چهل و چهارمین مراسم اسکار در سال1971، نامزد بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد و بن جانسون جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و کلوریس لیچمن جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برای بازی در این فیلم به‌دست آوردند. فیلم در گیشه هم فروش موفقی داشت و با استقبال تماشاگران مواجه شد. موفقیتی تمام‌عیار در گام نخست برای باگدانوویچ. فیلم‌های بعدی باگدانوویچ مثل «چه خبر، دکتر؟»(1972)، «ماه کاغذی»(1973) و «دیزی میلر»(1974) با اینکه به‌هیچ‌وجه از ظرایف سینمایی خالی نبودند، اما به اندازه فیلم نخست باگدانوویچ قدر ندیدند. کشته شدن دوروتی استِراتِن- بازیگری که رابطه عاشقانه‌ای با باگدانوویچ داشت- و هیاهوی زیادی که درباره این قتل به راه افتاد، حرفه این کارگردان را تحت تاثیر قرار داد. آخرین فیلم باگدانوویچ با عنوان «اون اونجوری بامزه است» در سال2014 اکران شد و بعد از آن او بیشتر به بازی در فیلم‌های دیگران پرداخت. یکی از نقش‌آفرینی‌های به‌یادماندنی باگدانوویچ به ایفای نقش «الیوت کوپ‌فِربرگ» در سریال «سوپرانوز» برمی‌گردد. از آخرین کارهای باگدانوویچ در سینما تکمیل فیلم نیمه‌تمام ارسن ولز به نام «آن سوی باد» بود که پس از 40سال در سال2018 اکران شد.
باگدانوویچ از ستایش‌کنندگان ولز بود و کتاب گفت‌وگوی او با ولز یکی از بهترین منابع برای شناخت سینمای ولز است. باگدانوویچ، جز ولز، کارگردانان دیگری مثل هیچکاک، فورد، هاوارد هاکس و فریتز لانگ را می‌ستود و درباره آنها کتاب‌هایی نوشت. کتاب او درباره جان فورد با عنوان «سینمای جان فورد»(انتشارات س‍روش‌، ۱۳۷۰) با ترجمه امید روشن‌ضمیر و کتاب دیگرش درباره فریتز لانگ با عنوان «تبعید خودخواسته؛ زندگی و فیلم‌های فریتز لانگ» (انتشارات ف‍اری‍اب‌، ۱۳۶۳) با ترجمه رحیم قاسمیان به فارسی منتشر شده است. باگدانوویچ دل‌بسته سینمای کلاسیک بود و معتقد بود باید فیلم‌های کلاسیک را به جوانان نشان داد تا آنها با سینمای واقعی آشنا شوند.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :