دیدار با حجتالاسلام علی شیرازی مؤلف کتاب«شاخصهای مکتب شهید سلیمانی»
حاجقاسم فرمانده کتابخوانی بود
علیالله سلیمی- روزنامهنگار
حجتالاسلام علی شیرازی از دوستان نزدیک شهید حاج قاسم سلیمانی است که دوستی و رفاقت آنها حدود 4دهه، تا لحظه شهادت حاجقاسم ادامه داشت. حاجآقا شیرازی خاطرات بسیاری از دوستی با سردار دلها دارد که حالا در فراق دوست دیرینه خود، برخی از آنها را مکتوب و منتشر میکند. او همچنین آثاری در تبیین شخصیت شهید سلیمانی تألیف و منتشر کرده که کتاب«شاخصهای مکتب شهید سلیمانی» ازجمله آنهاست. درباره جایگاه کتاب بهعنوان یک ابزار فرهنگی در پیشبرد اهداف شهیدسلیمانی و آثاری که حجتالاسلام علیشیرازی در این زمینه تألیف و منتشر کرده با او گفتوگو کردهایم. وی نماینده سابق ولیفقیه در نیروی قدس سپاه بوده و اکنون جانشین سازمان عقیدتی - سیاسی وزارت دفاع است.
بعد از شهادت سردار دلها، شهید حاج قاسم سلیمانی، کتابهای زیادی درباره ایشان منتشر شده که چند عنوان از آنها هم به قلم شماست. کتاب بهعنوان یک ابزار فرهنگی تا چه اندازه در پیشبرد اهدافی که شهید سلیمانی در پی آن بود مؤثر است؟
هیچچیز جای کتاب را پر نمیکند؛ کتاب یک جویباری است که همواره نا دانستهها را به انسانها منتقل میکند و انسان آنچه را که نمیداند از طریق کتاب بهدست میآورد. کتاب مملو از آگاهی و علم و سرشار از دانایی است. کسی که به کتاب وصل شود، به داناییاش افزوده میشود. کتاب خاصیتی دارد که منحصر بهخود کتاب است. شما هیچکس را نمیتوانید نصف شب پای درس استاد بیاورید، امکان ندارد. اما کتاب این ویژگی را دارد. با توجه به اینکه نزدیک به 20 سال است در نیروهای مسلح مسابقات کتابخوانی برگزار میکنیم، افراد متعددی به من مراجعه و تقاضای کتاب میکنند. مخصوصاً کتابهای دفاعمقدس را که جاذبه دارد و داستانی و شبهرمان است. افرادی که به من مراجعه و تقاضای این کتابها را میکنند میگویند نصف شب تا ساعت دو یا سه بیدار ماندهاند و کتاب خواندهاند. من خودم مطالعه کتاب «من زندهام»؛ خاطرات دوران اسارت معصومهآباد را شب شروع کردم تا ساعت 11 خواندم. نتوانستم طاقت بیاورم. 2ساعت خوابیدم دوباره بلند شدم ادامهاش دادم، ولی اگر کلاس درس باشد اینطوری نیست.
با این حال، متأسفانه کتاب و کتابخوانی در جامعه ما جایگاه شایستهای ندارد، شما هم با این موضوع موافقید؟
بله، مردم ایران با کتاب نامأنوس هستند. این یک درد اجتماعی است. من اعتقاد دارم اگر مردم با محتوای کتابهای دوران دفاعمقدس و آثاری که در زمینه خاطرات رزمندگان منتشر شده آشنا شوند، عشقشان به مطالعه چند برابر میشود. چون در شرایط فعلی خیلیها درباره محتوای این کتابها چیزی نمیدانند. بهعنوان مثال، شما وقتی از جلوی مغازهای رد میشوید و آن مغازه یک خوردنی خوشمزه هم دارد اما شما نمیدانید آن خوردنی چه طعمی دارد، نسبت به تهیه و خوردن آن اقدام نمیکنید اما اگر یکبار از آن خوردنی خوشمزه تهیه کنید و بخورید، طعم خوش آن در یادتان میماند و هر بار که از جلوی آن مغازه رد میشوید دوست دارید از آن خوردنی خوشمزه تهیه کنید و بخورید. قضیه کتاب هم همینطور است. باید از محتوای دلنشین آن باخبر شوید و به آن علاقهمند و دلبسته شوید. در مجموع، بهنظرم، اگر مردم بدانند درون کتاب چیست، قطعاً آمار کتابخوانی در کشور رشد روزافزونی خواهد داشت.
شهید سلیمانی در ایران و جهان بیشتر بهعنوان یک چهره نظامی شناخته میشود، شما که ایشان را از نزدیک میشناختید، رابطه او با کتاب و کتابخوانی را چگونه دیدید؟
ما در کشور اگر بحث کتابخوانی را مطرح کنیم، نخستین نمره را به رهبر معظم انقلاب اسلامی میدهم. هیچکس، حتی نویسندگان ما، مطبوعاتچیهای ما، روحانیون ما، هیچکس در بحث کتابخوانی به حضرت آقا نمیرسد. از اول همینطور بوده و الان هم همینطور است. من صدها خاطره از کتابخوانی حضرت آقا دارم. و در بخش نظامیها، معتقدم هیچکس در کتابخوانی به حاجقاسم نمیرسد. البته مشغله کاری را هم باید نگاه کنید. کسی کارش کتابخوانی است، یک کسی نه. مثلا حاج قاسم کارش کتابخوانی نبود. شبانهروز باید در میدان رزم کار میکرد. با این نگاه، من میگویم توی نظامیها، هیچکس در کتابخوانی به حاج قاسم نمیرسد؛ هیچکس. حاجقاسم داخل هواپیما کتاب میخواند. بعد از جلسه، کتاب میخواند. شبها گاهی تا دو نصف شب جلسه داشت، بعد میگفت یک ساعت استراحت کنم. میگفت خوابم نرفت و کتاب خواندم. بسیاری از کتابهای دفاعمقدس را به حاج قاسم دادم که او خواند و نقد کرد. کتابهای شهید مطهری را مطالعه کرد. یکبار به من گفت یک کتاب اخلاقی برایم بیاور. من 3جلد از کتابهای آیتالله مصباح را برای ایشان بردم که خواندند. دوباره گفت کتابهای بعدی ایشان را هم بیاور. من 7،8جلد کتابهای بعدی را فرستادم که خواند. 3جلد کتاب«اخلاق در قرآن» را که بیش از هزار صفحه است برای ایشان بردم و خواند. کتابهای بعدی را دادم، 7،8 جلد بود و خواند. خیلی نگذشت که دوباره به من زنگ زد و گفت کتابهای بعدی را هم بیاور. این روند همچنان ادامه داشت و مطالعه کتاب، بخش لاینفک از برنامههای حاج قاسم بود.
آیا شهید سلیمانی درباره کتابهایی که میخواند نظر هم میداد؟
بله، مثلاً کتابی را که میخواستیم تدوین کنیم میدادیم به حاج قاسم و میگفتیم بخواند و نظر بدهد. مشخص بود که مطالعه میکنند. با دقت هم مطالعه میکرد. کتاب«انقلاب چهل ساله؛ دستاوردها و فرصتها» را ما در نیروی قدس تدوین کردیم که از سوی انتشارات خط مقدم منتشر شد. این کتاب حدود 400 صفحه است. کتاب را فرستادیم حاج قاسم خواند و بعد اشکالات کار را گرفت. مثلاً گفت این مباحث هم باید در این کتاب باشد که نیست. در مقدمه اثر، آن دستخطی که آمده متعلق به حاج قاسم است.
یکی از کتابهای شما با عنوان شاخصهای مکتب شهید سلیمانی با استقبال خوب مخاطبان مواجه و در کمتر از یک سال بیش از صد بار تجدید چاپ شده است. درباره این کتاب بگویید.
در رابطه با حاج قاسم، چون من از سال 1361با او همراه بودم و او را میشناختم، نگاهم این بود که خاطرات ایشان باید ثبت شود. بارها به سردار سلیمانی گفتم باید خاطراتت تدوین شود. باید شخصیت حاج قاسم برای جامعه معرفی شود. در زمان حیات حاجقاسم ما شروع کردیم برای کار کردن در این زمینه، اما چون زورمان به حاج قاسم نرسید که خاطراتش را بگوید، رفتیم سراغ دیگران تا نگاه و خاطراتی را که دیگران از او دارند ثبت کنیم. بعد از اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند به حاج قاسم بهعنوان یک فرد نگاه نکنیم و بهعنوان یک مکتب نگاه کنیم، انگیزهای شد که ما شاخصهای مکتب شهید سلیمانی را تدوین کنیم. یادم میآید ماه مبارک رمضان بود. با صحبتی که با بعضی از آقایان در نیروی قدس کردیم، من گفتم روزی یک صفحه از شاخصههای این مکتب معرفی شود تا ما بتوانیم در نیروی قدس منتشر کنیم. این را شروع کردیم. یعنی زمینهای فراهم شد که این کار را شروع کردیم. بعضی از شاخصهها را در همانماه رمضان نوشتیم. بعد هم ادامه دادیم و آمدیم مجموعه این نوشتار را تکمیل کردیم. البته این میزان که چاپ شده هنوز تکمیل نیست، چون میخواستیم به زمان سالگرد شهید سلیمانی برسد. در واقع فقط برخی از ویژگیها را برشمردیم و به آنها اشاره کردیم. انشاءالله این کار در آینده تکمیل خواهد شد.