امسال کتاب تازه نداریم
مرتضی کاردر|خبرنگار:
شمار خودروهای برقی روباز بیشتر شده است و برچسب ویژه افراد کمتوان را از رویشان برداشتهاند. تازه معلوم شده است که خودروها برای سازمان بهشت زهرا است. تعدادی ون هم بهخودروهایی که مسافران را جابهجا میکنند اضافه شده است. نمایشگاه کمکم دارد به روال همیشگی خودش برمیگردد.
از روز دوم نام ناشران در ورودی راهروها نصب شده تا بازدیدکنندگان بدانند کدام ناشر در کدام غرفه است و قدری از میزان سرگردانیشان کمتر شود. هرچند ایستگاههای راهنما هم بسیار شلوغ است و بسیاری ترجیح میدهند نام ناشر کتابهای مورد نظرشان را از راهنماهای نمایشگاه بپرسند. پنجشنبه و جمعه روزهای شلوغ نمایشگاه است اما هنوز نمایشگاه آنقدر که باید شلوغ نشده است. شاید تعطیلی چند روزه سبب شده که بیشتر مردم به مسافرت بروند و بازدید از نمایشگاه را گذاشته باشند برای روزهای پس از سفر.
با لباسهای بلند و سفید
غرفههای ناشران عربی خلوت است. طلبههای حوزه علمیه و پژوهشگران حوزه دین و ادبیات عرب بیشتر در این غرفهها دیده میشوند و طلبههای علوم دینی از سیستان و بلوچستان و کردستان با لباسهای بلند و سفید کردی و بلوچی که هر ساله به نمایشگاه کتاب میآیند و چند روزی در غرفههای عربی کتابهای درسی و علمی مورد نیازشان را میخرند و میروند. محمدعلی مهدویراد، دبیر جایزه کتاب سال و رسول جعفریان، رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران هم که از مشتریان ثابت بخش کتابهای عربی هستند در میان غرفهها به جستوجو و انتخاب کتاب مشغولند.
بهدنبال جایی برای نشستن
چیزی که در نمایشگاه امسال بیشتر از گذشته جلب توجه میکند تنوع غرفهها و فروشگاههای غذاست. شمار غرفههای ساندویچ سرد کمتر شده است و در عوض شمار کبابترکیها و فستفودها و سیبزمینیها بیشتر. برای همین بوی غذاهای گرم در سراسر محوطه بیرونی نمایشگاه به مشام میرسد. غذاخوردن در نمایشگاه فرایندی است که معمولا از حوالی ظهر آغاز میشود و تا ساعت 4 و 5 به طول میانجامد. بازدیدکنندگان در چمنهای اطراف نمایشگاه غذا میخورند و استراحت میکنند. بهجز صندلیهای رستورانی که در ضلع شمالی نمایشگاه مستقر شده است در بقیه نمایشگاه از نیمکتهایی برای نشستن و استراحت چندان خبری نیست و بازدیدکنندگان مجبورند یا کف زمین بنشینند یا رو ی جدولها یا در میان چمنها.
اجاره چرخ را هم درنمیآوریم
صاحبان چرخدستیها روی چرخدستیهایشان نشستهاند و خستگی درمیکنند. از پیرمرد چرخدار میپرسم امروز چقدر کار کردهاید؟ میگوید: «هیچی. اجاره چرخ رو هم درنمیاریم. برای چرخها روزی 40هزار تومان باید بدهیم. دیروز 47 تومان کار کردم امروز تا حالا 20 تومان بیشتر از 40تومان کار کردهام». چرخدار دیگری میگوید که تا دم در شماره یک، 15 هزار تومان میگیریم. امروز تا حالا فقط یک سرویس رفتهام». میپرسم در روزهای دیگر سال که نمایشگاه نیست چه میکند؟ میگوید: «وقتهایی که نمایشگاه هست به مصلی میآیم و وقتهایی که از نمایشگاه خبری نیست به شهرستان میروم و کارگری میکنم».
تب فروکش کرده شاعری
حضور ناشران تخصصی شعر در سالهای گذشته در نمایشگاه کتاب چشمگیر بود؛ناشرانی که با انتشار انبوه آثار شاعران جوان (اغلب با مشارکت مالی شاعران) سربرآوردند و بزرگ شدند و با غرفههایی بزرگ و شلوغ که در آن شمار شاعران از شمار بازدیدکنندگان نیز بیشتر بود، به نمایشگاه میآمدند. مدیر یکی از این انتشاراتیها میگوید:« امسال کتاب تازه نداریم. فقط کتابهای قدیمی را تجدید چاپ کردهایم؛یعنی دیگر شاعری حاضر نشده است پول بدهد تا کتاب خود را چاپ کند». ناشر دیگری که در سالهای گذشته با چندصد کتاب شعر در نمایشگاه حاضر شده بود امسال با غرفهای محدود و مختصر به نمایشگاه آمده است. بهنظر میرسد تب کتابسازی در میان شاعران جوان فروکش کرده است.
آن مادران، این دختران
نویسندگان و مترجمان بسیاری در نمایشگاه به خرید کتابها یا دیدار با مخاطبان آثارشان مشغولند. کاوه میرعباسی و اسدالله امرایی، مترجمان پرکار و خستگی ناپذیر همه این سالها، سیدعلی میرافضلی، شاعر و پژوهشگر حوزه رباعی که انتشارات سخن امسال دو کتاب «جنگ رباعی» و «کتاب چهارخطی» را از او منتشر کرده است، جلال خالقی مطلق، استاد ادبیات و پژوهشگر شاهنامه و.... استاد فتحالله مجتبایی نیز در غرفه دایرهالمعارف بزرگ اسلامی نشسته اند. رضا رضایی ساعتی را به غرفه نشر نی آمده و ترجمههایش را برای مخاطبان امضا میکند. کتاب تازه بلقیس سلیمانی با عنوان «آن مادران، این دختران» نیز عصر پنجشنبه در نشر ققنوس رونمایی شد. رونمایی مجموعه شعرهای تازه امید مهدینژاد با عنوان «ملاحظات» و علی داوودی با عنوان «چاپ بیروت» نیز عصر پنجشنبه برگزار شد. قدم زدن وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بدون همراهان و هیأتهای رسمی بازدیدکننده نیز جالب توجه است.