آمریکا هیچگاه بهدنبال برجام نبوده است!
حسن رشوند- دبیر گروه سیاسی
درحالیکه تیم هستهای ایران از همان آغازین ساعات ورود خود به وین درصدد برقراری ارتباط با طرفهای مذاکرهکننده بود و برای اینکه مذاکرات 1+4 هرچه زودتر به نتیجه مطلوب برسد، در کنار مذاکرات رسمی در قالب کمیسیون برجام، گفتوگوهای دوجانبه یا سهجانبه را در دستور کار خود قرار داده است، برخی اخبار و اظهارنظرهای جهتدار و غیرمسئولانه از سوی مقامات آمریکایی مطرح میشود که باید این سخنان را ساز ناکوک طرف آمریکایی در مسیر مذاکرات دانست. در همین رابطه راب مالی در گفتوگو با نیویورکر گفته است: «ما حاضر به پذیرش توافقی بدتر از برجام نیستیم و در مدت کوتاهی، تلاش برای احیای برجام مانند تلاش برای احیای جسدی بیجان خواهد بود.» این سخن حکایت از آن دارد که طرف آمریکایی که نقض عهد کرده و 2سال پس از توافق هستهای، از برجام خارج شده است، نمیخواهد مذاکرات وین به نتیجه برسد و برای این منظور خود از هیچ کوششی فروگذار نخواهد کرد. این تصمیم آمریکا مربوط به امروز نیست، بلکه آنها حداقل از زمانی که ترامپ به قدرت رسید و 18ماه بعد، برجام را نقض کرد، این سیاست را دنبال کردهاند. ترامپ زمانی که به قدرت رسید، راهبرد خود را در مواجهه با ایران «فشار کوتاهمدت خردکننده مادون جنگ برای تهدید امنیتی ایران» اعلام کرد. آنچه در طول 18ماه اول استقرار دولت ترامپ در کاخسفید دنبال میشد در راستای همین راهبرد بود. اصلا زمانی ترامپ از برجام خارج شد که عملا این راهبرد را شکستخورده دید.کاخسفید همواره بر این اعتقاد بوده است که اگر فشار تحریمی بر ایران در کوتاهمدت صورت پذیرد، ممکن است نتیجه مورد نظر حاصل شود، ولی با طولانی شدن زمان این تحریمها، ایران خود را بازیابی کرده و پروژه تحریم را خنثی خواهد کرد. نکته دیگری که همیشه آمریکاییها در راهبرد خود نسبت به ایران دنبال میکنند این است که نباید تنش با ایران به جنگ ختم شود؛ چراکه با توجه به ظرفیت مقاومت و پاسخ ایران، طرفی که در صورت شعلهور شدن جنگ متضرر خواهد شد، طرف ایرانی نخواهد بود. پیام مقابله به مثل، بارها از سوی ایران به آمریکا و رژیم صهیونیستی داده شده است که آخرین مورد آن را در رزمایش موشکی و پهپادی سپاه پیامبر اعظم(ص) 17شاهد بودیم. آنچنان که اماراتیها بلافاصله به صهیونیستها گفتند درست است که ما با شما تبادل اقتصادی داریم، ولی نهتنها از حمله نظامی به مراکز هستهای ایران دفاع نمیکنیم، بلکه با انزوای سیاسی و اقتصادی ایران نیز مخالفیم؛ هرچند آمریکا همواره بر طبل «اقدام نظامی و گزینههای روی میز» علیه ایران میکوبد و متاثر از این فضاسازیها، رژیم صهیونیستی لاف حمله نظامی به ایران را میزند، اما بهخوبی میدانند عنصر «مادون جنگ»، اصل اساسی در راهبرد آنها بهحساب میآید؛ بنابراین آنچه آمریکاییها در این مدت بر آن تأکید داشته و سیاست همیشگی آنها بوده «تهدید موجودیتی ایران» است و این بخش از راهبرد آنها اختصاص به دوره خاصی نداشته و هر اقدامی که بتواند موجودیت ایران را تهدید کند، مطلوب آنهاست و برای آن از هر ابزاری استفاده میکنند. حوادث تیرماه 78، فتنه 88و اتفاقات سالهای 96و 98را باید در همین راستا ارزیابی کرد. آمریکاییها به ظن باطل خود تصور میکنند اگر جمهوری اسلامی با تهدید موجودیتی روبهرو شود، رهبری نظام از مواضع خود کوتاه آمده و تسلیم خواهد شد. آنچه ترامپ در دوره حیات سیاسی خود در کاخسفید انجام داد و بایدن هم همان سیاست را درباره ایران در مباحث هستهای ایران دنبال میکند و تلاش دارد با سنگاندازی در مسیر مذاکرات، از روند رو به پیشرفت آن جلوگیری کند، همه را باید در قالب یک سیاست کلان دانست و آن ایجاد مانع در مسیر موفقیت ایران در هماوردی نابرابر است که 4دهه است با نظام سلطه صورت گرفته است.
مذاکرات «وین» آزمون خوبی برای طرفهای مذاکرهکننده با ایران است. جمهوری اسلامی در این دو دور مذاکرهای که تاکنون در دولت سیزدهم داشته است، نشان داده که با جدیت مذاکرات را دنبال میکند؛ بنابراین انتظار میرود آنچه از سوی برخی اعضای کمیسیون برجام مبنی بر حصول توافق تا اوایل بهمنماه جاری مطرح میشود، واقعی باشد. اما اگر به هر دلیلی اعم از بازی فرانسه در نقش «پلیس بد» یا شیطنتهای آمریکا در حاشیه مذاکرات و تأثیرپذیری برخی اعضا از آن، سرنوشت این مذاکرات هم مشابه دورههای پیشین شود، آژانس انرژی اتمی و طرفهای هستهای ایران باید بدانند برهم زننده همه این توافقات از گذشته تاکنون، جمهوری اسلامی نبوده است.