کارگران مشغول کار نیستند
رشد بیکاری در جامعه منجر به افزایش تعداد متقاضیان کار در منزل شده اما تعداد مشتریان دریافت خدمات خانگی کاهش یافته است
خدیجه نوروزی- روزنامهنگار
با واژههایی چون امنیت شغلی، دستمزد بالا، بیمه بازنشستگی و درمانی، عیدی و مزایا، سنوات، حق اعتراض و شکایت، برای خود درگیری ذهنی درست نمیکنند؛ چرا که آنقدر خود را از دستیابی به این خدمات رفاه اجتماعی دور میدانند که متصورند باید به همین لقمه «بخور و نمیر» قانع باشند اما این روزها بهدلیل کرونا و بیثباتیهای اقتصادی همین یک لقمه نان هم به سختی به دست میآید تا اندک چراغ امید و انگیزه برای ادامه زندگیشان سوسو بزند. کارگران خدمات خانگی، افرادی هستند که چندجانبه ضرر میکنند؛ شاغلانی که نه مسئولان از حال و روزشان خبر دارند نه نبودشان اختلالی در روند کارهای خدماتی مردم بهوجود آورده است. کسی بهخود زحمت نمیدهد که بپرسد کارگران خانگی در شرایطی که تورم به بالای 40درصد رسیده، چقدر کمرشان را برای تراز کردن دخلوخرجشان خم میکنند. گرچه برای توقف یک چرخه درآمدی در یک رسته شغلی همه مقصرند؛ یعنی هم مسئولان، هم جامعه و هم خود فرد، تنها سهم هر یک متفاوت است.
از ماست که بر ماست
بیشتر اجحافهایی که در حق کارگران خدماتی میشود به این دلیل است که این قشر به حق و حقوق خود واقف نیستند و همین مسئله موجب میشود برای کسب درآمد به هر شرایطی تن دهند.
سعید با سابقه 15سال کار میگوید: «معتقدم نباید ارزان کار کرد. متأسفانه برخی از کارگران حاضرند برای 100هزار تومان پول یک روز کامل کار کنند درصورتی که طبق عرف، دستمزد یک کارگر روزمزد 250هزار تومان است.
بسیاری از کارگران با نرخشکنی و کار کردن به هر قیمتی کار بقیه را خراب میکنند. اگر خوب کار کنی و مشتریان خوبی سراغت بیایند میتوان بین 4500تا 7میلیون تومان درآمد داشت اما هستند کسانی که ماهی یک تا 2میلیون درآمد دارند و به سختی زندگی میکنند».
با درآمدم فقط قادر به تامین اجارهبها هستم و پسرم کمکخرجمان است. محمد، یکی دیگر از کارگران خدماتی که یک سال است برای کار به تهران مهاجرت کرده میگوید:«ترس از کرونا موجب شده تا مشتریان فقط از طریق شرکتها خدمات دریافت کنند و همین موضوع درآمد کارگران خیابانی را کاهش داده. بسیاری از کارگران سالم بهخاطر پرداخت حق کمیسیون به شرکتها و دادن چک و سفته بهعنوان ضمانت حاضر نیستند زیر یوغ این شرکتها باشند. این روزها از کارگران خیابانی بیشتر برای انجام کارهای سنگین ساختمانی استفاده میشود و همین مسئله موجب شده تا برخی از کارگران بیمار یا کهنسال خانهنشین شوند؛ افرادی که بیمه نیستند و نمیتوانند بیمه بیکاری یا ازکارافتادگی دریافت کنند. البته ایراد از خودمان هم هست که هیچ وقت به چنین موضوعاتی فکر نکردهایم تا راهحلی برایش پیدا کنیم. خود من تاکنون یکبار هم به بیمه مراجعه نکردهام که ببینم آیا راهحلی وجود دارد که بتوانم خودم را بیمه کنم».
خرج یک خانواده 4نفره را میدهم و شانس آوردهام که مستأجر نیستم و تمام درآمد فقط صرف خوراک میشود. از وقتی شوهرم بیمار شد مجبور شدم کار کنم و از اینکه قادر به تامین هزینههای درمانش نیستم رنج میبرم. نرگس، یکی از کارگران شرکتهای خدماتی است و درباره شرایط این روزهای کار اینطور میگوید: «حجم کار بهخاطر حساسیت مشتریها و ضدعفونی کردن فضا بیش از گذشته شده است و همین مسئله موجب میشود تا توانمان برای انجام کارهای بیشتر کم باشد. استفاده از محلولهای ضدعفونی، مواد شوینده بیکیفیت، الکل و اینکه مجبور به زدن ماسک حین انجام کار هستیم ما را در معرض بیماریهای تنفسی بیشتری قرار داده و برخی از روزها قادر بهکار نیستیم اما متأسفانه تا کار نکنیم پولی نداریم. در این مدت مشتریان ثابتمان را از دست دادهایم. بیشتر مشتریان بهخاطر گرانی دستمزد کارگران، ترجیح میدهند خودشان کار نظافت را انجام دهند و بیشتر برای نظافت عمومی راهپلهها و پارکینگ بهدنبال ما هستند. البته کثیف کارکردن برخی نیروهای خدماتی موجب شده تا مردم رغبت بهکار کردن ما در منازلشان نداشته باشند و این آسیبی است که خودمان به اعتبار خود و همصنفیهایمان میزنیم».
کارگر کارگاه جوراببافی بودم که با خرابی بازار تعدیلمان کردند و به ناچار به این کار روی آوردم. اقدس میگوید:«شرکتهای خدماتی حامی مشتریانشان هستند و بارها با اینکه حق با کارگران شرکت بوده اما بهخاطر حرف مشتری، کارگر خود را اخراج کردهاند و حق و حقوقش را نپرداختهاند. در اینکه ما گوشتقربانی هستیم، بحثی نیست اما به جرأت میتوانم بگوییم 99درصد کارگران منزل حقی برای خود قائل نیستند».
با همسر و 2فرزندم در یک زیرزمین 30متری زندگی میکنیم. عبدالباسط هم بهعنوان یکی از کارگران افغانستانی میگوید:«کارگران خدماتی افغانستانی سختیهای بیشتری را در این مدت متحمل شدهاند چون ارزانتر کار میکنند. بسیاری از مشتریان هم تأکید دارند که کارگر ارسالی حتما ایرانی باشد و همین موضوع موجب شده تا ما درآمد زیادی نداشته باشیم. مشتریان هم مثل سابق انعام نمیدهند».
قطع امید از شرکتهای خدماتی
شرکتهای خدماتی بهعنوان پل ارتباطی کارگران خدماتی هم این روزها وضع خوبی ندارند و با کمبود مشتری مواجه هستند. گرچه کارگران این شرکتها بهخاطر متعهد نبودن شرکتها در قبالشان، پرداخت مبالغی تحتعنوان «آموزش برای انجام کار حرفهای»، پرداخت نکردن حقوق بابت روزهای کارآموزی، بیمه نشدن و تأخیر در پرداخت دستمزد و کسر درصد بالایی از دستمزدشان تحتعنوان حق کمیسیون، دادن چک و سفته بهعنوان ضمانت حسن انجام کار و ساعت کاری بالا دل خوشی از آنها ندارند اما تنها روزنه امیدشان از این شرکتها که معرفی مشتری بود را هم از دست دادهاند. بسیاری از این شرکتها بهعلت ضعف در جذب مشتری و به تبع آن نیروی کار به تعطیلی کشانده یا نیمهفعال شده و کارگرانشان را به نصف کاهش دادهاند.
عثمانی، مدیر شرکت خدماتی آبتین میگوید:«قبل از کرونا با 10تا 15نیرویی که پای ثابت کار بودند به مشتریان خدمات میدادیم که هم درآمد نسبتا رضایتبخشی برای کارگران بهدنبال داشت هم برای شرکت بهصرفه بود. کارگران از این طریق میتوانستند برای خود مشتریان ثابت پیدا کنند اما کرونا ضربه بزرگی بهکار ما زد و تعداد زنگها برای ارسال کارگر بهشدت کاهش پیدا کرد. هماکنون خدماتدهی بیشتر به سمت نظافت مکانهای عمومی مانند پارکینگ، راهپله، انبار و حیاط سوق پیدا کرده است و همین مسئله موجب شده تا کارگران شرکتها بهعلت نبود متقاضی، از ادامه همکاری انصراف دهند و خودشان به شکل فصلی فعالیتشان را ادامه دهند تا مجبور به پرداخت درصدی از دستمزد هم به کارفرما نباشند. برخی هم به دلایلی چون بیماری بیکارند و خانهنشین شدهاند و عدهای هم به شهرستانها مهاجرت کردهاند».
دستمزدهای گران به ضرر کارگران
سال98 یعنی قبل از کرونا نرخنامه مزد کارگران ساعتی شاغل در شرکتهای خدمات خانگی به ازای هر ساعت 17هزار تومان و مزد دریافتی به ازای کار بیش از 4ساعت به ازای هر ساعت 16500تومان بود.
ارزان بودن خدمات موجب میشد تا مردم خدمات بیشتری دریافت کنند و کار کارگران منزل رونق داشته باشد اما گرانیهای 2سال اخیر به بازار کار آسیب زد. در تورم بالای 40درصدی که اقتصاد در بیثباتترین وضعیت موجود قراردارد، مردم بیشتر به فکر صرفهجویی هستند. لذا با اینکه دستمزدهای 1400برای نظافت 4ساعته 170هزار تومان شده است و ساعتی 30هزار تومان به ازای کار اضافه به آن افزوده میشود (البته قیمت تعرفه شرکتهای خدماتی بین 10تا 30هزار تومان با هم اختلاف دارد و برخی شرکتها حق کمیسیون کمتری به نسبت مابقی شرکتها میگیرند) اما جیب کارگران خالی است و دخلوخرج تراز نیست؛ چرا که سفارشات کم شده است. افزایش بیکاری در جامعه موجب شده تا آمار متقاضیان کار در منزل افزایش یابد اما تقاضای دریافت خدمات از سوی مردم کاهش یافته است. از حرفهای طرفهای درگیر در ارائه و سفارش کار در منزل اینطور برمیآید که علت کمشدن فرصت کار برای کارگران منازل ناشی از کاهش درآمد مردم، گرانی قیمتها و کاهش کیفیت و کمیت خدمات دریافتی، خودداری از انجام برخی کارها و طلبکردن هزینه مجزا برای آن، سر باز زدن از انجام کارهای وقتگیر و زمانبر، تعلل در انجام کارهای محوله برای گذشت زمان و انجام آن در ساعات اضافه کاری برای دریافت پول بیشتر و خسارت زدن به اموال مشتری است.
مکث
ضرورت تشکیل صنف
کارگران خدماتی منازل به این علت که صنف مستقل و مشخصی ندارند تاکنون از طریق هیچ صنفی یا دولت و وزارت کار موردحمایت قرارنگرفتهاند. اکثر این کارگران تحتپوشش هیچ بیمهای نیستند و حقوق و مزایای آنها نیز از طریق پیمانکار بهصورت توافقی تعیین میشود.
فتحالله بیات، رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی کشور درباره وضعیت و مشکلات کارگران منزل در گفتوگو با همشهری میگوید: «بزرگترین مشکلی که وجود دارد مسئله بیمه تامیناجتماعی این افراد است که ساماندهی نمیشود. زمانی میتوانیم به شکل عادلانه درباره کارگران صحبت کنیم و کمبودها و کاستیهایی که در این زمینه وجود دارد را موردارزیابی قرار دهیم که این افراد لیست بیمه و لیست حقوقی ثابتی داشته باشند که در سازمان تامیناجتماعی ثبت و ضبط شود ولی کارفرماهایی که این افراد را به استخدام خود در میآورند تن به چنین موضوعی نمی دهند و این کارگران را بیمه نمیکنند. بیشتر آنها کارگران اتباع خارجی بهویژهافغانستانیها را بهکار میگیرند. باید برای این کارگران هم صنفی تشکیل شود تا موردحمایت قراربگیرند که دولت از طریق وزارت کار موظف به ساماندهی این مشاغل باشد. البته سازمان تامین اجتماعی و وزارت کار با نظارتها و بازرسیها از شرکتهای خدماتی باید کارفرمایان را ملزم کند که لیست پرسنل خود را تحت نظارت و بازرسی قرار دهند تا روند بیمه کارگران و میزان پرداختیهایشان مشخص شود. اگر وزارت کار آمار دقیق و درستی از میزان کارگران خدماتی داشته باشد به راحتی میتواند آنها را ساماندهی کند و اگر صنفی تشکیل شود میتوان فعالیت شرکتهای خدماتی را زیرنظر این صنف برد و کارفرمایان را ملزم به پرداخت حق بیمه کرد».