انصاف سیاسی، نیازی اساسی
سیدمحمد کاظمی شیخشبانی؛ کارشناس مذهبی
آنچه امروز جامعه ما در زمینههای گوناگون؛ اعم از دینی، سیاسی، فرهنگی و روابط اجتماعی به آن نیاز دارد، انصاف است. امر مهمی که طبق فرمایش امام باقر علیهالسلام، جزو سختترین تکالیف بندگانِ خدا بهحساب آمده و در دین اسلام به آن توصیه فراوان شده است. امام باقر(ع) میفرماید:«ثلاثٌ مِن أشَدِّ ما عَمِلَ العِبادُ: إنصافُ المُؤمِنِ مِن نفسِهِ، و مُواساه المَرءِ أخاهُ، و ذِکرُالله علی کُلِّ حالٍ؛3چیز از سختترین کارهای بندگان است: انصاف داشتن مؤمن، کمک مالی انسان به برادرش و به یاد خدا بودن در همه حال.» (الخصال، ج1، ص131).
صرفنظر از تبیینِ تفصیلی مفهومِ انصاف و بیان وجه تمایز آن با عدالت و ذکر مصادیق آن و بیان مواردی که با عدالت همپوشانی دارد، میتوان انصاف را به عدالت ورزی، مراعاتِ برابری و مساوات در تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی تعریف کرد، چنانچه سعدی میگوید:
من شنیدم ز پیر دانشمند/ تو هم از من به یاد دار این پند
هر چه بر نفس خویش مپسندی/ نیز بر نفس دیگری مپسند
در تعالیم حیات بخش اسلام از این فضیلت اخلاقی با عنوان «مکارم اخلاق»، «برترین ارزش ها» و «سید و سرور اعمال» یادشده که اجرای آن ضامن آسایش و راحتی، فزونی رزق و روزی، کسب عزت و قدرت، دفع و رفع اختلاف، همدلی، اُلفت قلبها و تداوم دوستیها در جامعه خواهد بود و برکات و آثار آن تأثیر مثبت و مفیدی بر زندگی فردی و اجتماعی انسان به جا میگذارد و در یک کلام رعایت انصاف بسترساز جامعه آرمانی اسلام خواهد بود. در دورانی که جامعه ما خصوصاً در بُعد سیاسی به اُلفت، وحدت و وفاق ملی نیازی اساسی داشته و شقاق و اختلاف و تفرقه میتواند جامعه را به تباهی بکشاند، تنها نسخه شفابخش و راهگشا برای درمان چنین دردی «رعایت انصاف» است که مناسبات انسانی و مدیریتی را سامان میبخشد و بهعنوان فضیلتی در صدر کمالات انسانی و مدیریتی میدرخشد. شاید به همین دلیل امیرالمؤمنینعلیهالسلام در وصفِ انصاف فرموده اند:«إلْإِنْصَافُ زَینُ الإِمْرَه؛ انصاف زینت و آرایش مدیریت و حکومت است.» (غرر الحکم و درر الکلم، ج 1، ص 453)
بهدلیل اهمیت این فضیلت اخلاقی در زندگی فردی و اجتماعی، در آموزههای دینی توصیه به رعایت انصاف و حرکت در مسیر عدالت ورزی نهتنها نسبت به دوستان، بلکه در مواجهه با دشمنان و افرادی که در حق ما انصاف و عدالت را روا نداشتهاند نیز سفارش شده است! چنانچه خداوند متعال میفرماید «وَلا یَجرِمَنَّکُم شَنَآنُ قَومٍ عَلی أَلّا تَعدِلُوا اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوی ؛ دشمنی با جمعیتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند! عدالت کنید، که به پرهیزکاری نزدیکتر است.» (مائده/8)
امام خمینی (ره) نیز در پرتو معارف قرآن و اهلبیت علیهم السلام بر همین امر تأکید فرموده و حق گویی و رعایت انصاف را از صفات بارز صالحان و مصلحانِ جامعه دانسته و میفرماید:«انسان در عصبیتهایی که میکشد و حمایتهایی که میکند از بستگان و متعلقان خود، یا نظرش محض اظهار حق و اماته باطل است، این عصبیت ممدوحه و حمایت از جانب حق و حقیقت است و از بهترین صفات کمال انسانی و خلق انبیاء و اولیاء است، و علامت آن، آن است که حق با هر طرف هست از آن طرف حمایت کند گرچه از متعلقان او نباشد، بلکه از دشمنان او باشد. چنین شخصی از حمایتکنندگان حمای حقیقت و در زمره طرفداران فضیلت و حامیان مدینه فاضله به شمارآید.» (شرح چهل حدیث ج1، ص146)
رعایت انصاف یا همان عدالت اخلاقی و متعالی در فعالیتها و کنشهای سیاسی امروز بیش از گذشته ضروری مینماید. اختلاف سلیقه و اختلاف برداشت هرچند امری طبیعی است ولی این امر نباید سبب نادیده گرفتن قوّتها و خدمات دیگران شود، بلکه تمامی فعالان سیاسی؛ اعم از مسئولان، منتقدان، خبرنگاران و صاحبان تریبون و قلم به دستان ضمن برجسته کردن قوّتها و نادیده نگرفتن عملکردِ مثبت مخالفان سیاسی خود، انصاف را رعایت کرده و با «منفی بافی»، «کتمان حقیقت»، «سیاهنمایی»، «عیب جویی»، «تخریب»، «تهمت»، و «هتک حرمت» مخالفان فکری و اندیشهای خود را شرّ محض و باطل مطلق جلوه نداده و از جادّه انصاف خارج نشوند.
مقام معظم رهبری ضمن تأکید بر رعایت انصاف و ابراز نگرانی از نهادینه شدن اخلاق بیانصافی در جامعه، بیانصافی را خوی مستکبرین عالم دانسته و آحاد جامعه و تمامی فعالین سیاسی را نسبت به رعایت آن، مخاطب قرار داده و میفرماید: «من نگرانیام از این نیست که حرفی زده شود، از کسی انتقاد شود؛ نه. یک نفر انتقاد میکند، یک نفر هم جواب میدهد. نگرانی من از رایج شدنِ اخلاق بیانصافی در جامعه است. خدمات فراوانی انجام میگیرد، انسان همه را کنار بگذارد، به نقطهای بچسبد، این درست نیست. البته این خطاب به همه است. این را ما به شخص خاصی، به گروه خاصی، به جناح خاصی عرض نمیکنیم، این را به همه عرض میکنیم. همه مراقب باشند یکدیگر را تخریب نکنند.» (۲۹/۰۶/۱۳۸۷)
سوگمندانه آنچه امروز از طرف برخی فعّالان سیاسی در روزنامهها و شبکههای اجتماعی و... مشاهده میشود، ترویج اخلاق بیانصافی در جامعه است. این افراد بدون درنظر گرفتن توصیههای قرآنی و روایی و حکم عقل نسبت به رعایت انصاف، در موضعگیریها و اظهار محبت و نفرت نسبت به دوستان و مخالفان فکری و حتی دشمنانِ خود غفلت ورزیده و اعتنایی به این توصیه مهم اخلاقی و سیاسی که تمام ابعاد زندگی بشر را زیر چتر آثار و برکات خود قرار داده نمیکنند و با نفی دیگران بهدنبال اثباب خود هستند.
فعالان سیاسی، خصوصاً نخبگان، احزاب و مسئولان کشوری پس از کسب قدرت، با رعایت تقوا و انصاف سیاسی، عیارسنجی و اجتناب از حُب و بغضهای شخصی و جناحی، انصاف را بهعنوان یک اصل کلی و زکات قدرت (زَکاه القُدرَه الاِنصَافُ)، توشه راه خود قرار داده و باید بدانند نقد و اظهارنظرِ منصفانه، ناصحانه، چاره جویانه، دلسوزانه و مسئولانه، نقدپذیری متواضعانه و مواجههای همدلانه را از طرف مخالفان فکری و سیاسی در پی خواهد داشت که برکات آن برکسی پوشیده نیست و در این صورت وضع جامعه، وضع روا و مطلوبی خواهد شد و درصورتی که موضعگیری هایشان خصمانه، یأسآلود، هرجومرجطلبانه و غرض ورزانه باشد، جامعه در باتلاق اختلاف و شقاق فرو خواهد رفت و امنیت سیاسی و فضای روانی جامعه دچار التهاب خواهد شد.