• شنبه 27 مرداد 1403
  • السَّبْت 11 صفر 1446
  • 2024 Aug 17
چهار شنبه 1 دی 1400
کد مطلب : 148802
+
-

وقتی تلویزیون شر می‌شود

راهنمای دوری از جر و بحث‌های آخر هفته

ساناز فلاح‌زاده- دکتری روانشناسی سلامت

در این ستون قرار است هر آخر هفته به مسائل مناقشه‌برانگیزی بپردازیم که میان اعضای خانواده جدل، ناراحتی و درگیری ایجاد می‌کند، درحالی‌که با شناخت منشا این ناراحتی‌ها می‌توان از چنین جدل‌هایی جلوگیری کرده و به شناخت بیشتر روحیات خود و تعامل سازنده با یکدیگر رسید. این هفته به یکی از مجادله‌برانگیزترین موضوعات در جمع‌های خانوادگی آخر هفته می‌پردازیم؛ تلویزیون؛ وسیله‌ای که قرار است در زندگی امروز، ما را از تنهایی نجات دهد اما حالا مهم‌ترین ابزار در نادیده‌گرفتن، سردی و بی‌توجهی‌هایمان به یکدیگر شده است؛ خصوصا در جمع خانوادگی آخر هفته.

تعطیلات آخر هفته برای بیشتر افراد به‌صورت روزی مفرح و فارغ از دغدغه، برای استراحت جسمانی و روانی، رسیدن به کارهای عقب‌افتاده یا کم‌اولویت و همچنین روزی که در آن فرصت بیشتری برای در کنار دیگر اعضای خانواده‌بودن هست، تعریف شده. البته این تعریف بسیار زیبا و دلنشین است و به‌احتمال فراوان از هر کسی سؤال کنید، تعریفی مشابه به شما ارائه خواهد کرد. اما خلاف تصوری که از این تعریف به ذهن متبادر می‌شود، آمارها نشان‌دهنده بالا‌‌رفتن نزاع و نمایان‌شدن تعارض‌ها در روزهای تعطیل است. نکته عجیب اینجاست که پیامد نگرش مثبت ما، بسیار منفی‌تر از آن چیزی است که انتظار می‌رود. یافتن دلیل یا دلایل این تعارض مانند بسیاری از دیگر مسائل موجود در علوم انسانی قطعی و ثابت نیست. به همین جهت در بسیاری از موارد بهتر آن است که دست از ریشه‌یابی برداشته و به ارائه راهکار بپردازیم؛ هر چند در بسیاری از مسائل به‌کار‌بستن راهکارها خود راهی برای از بین‌بردن علت خواهد شد و همچنین از تکرار چرخه معیوب خانوادگی در نسل‌های بعد جلوگیری خواهد کرد.
امروز به اندکی واکاوی و ارائه راه‌حل برای حل معضل تلویزیون یا در واقع «دنبال‌کردن برنامه‌های تلویزیونی» می‌پردازیم. خانواده‌ای را درنظر بگیرید که برای وعده ناهار روز جمعه منزل پدربزرگ و مادر‌بزرگ جمع شده‌اند تا ساعات خوشی را کنار خاله، دایی یا عمو، عمه و فرزندان آنها تجربه کنند.

تعارض نخست:
بعضی بزرگ‌ترها (حقیقتا هیچ آماری نشان نمی‌دهد که مردان بیشترند یا زنان) پیگیر اخبار هستند! و بعضی دیگر خواهان دوری از اخبار (معمولا خبر را بد، نگران‌کننده و تنش‌زا می‌دانند) و بی‌خبری را در واقع نوعی خوش‌خبری تلقی می‌کنند.

تعارض دوم:
امروزه اکثر افراد به تماشای سریال و دنبال‌کردن برنامه‌های چند‌قسمتی، علاقه فراوانی پیدا کرده‌اند. در واقع سریال‌سازان در هر کجای دنیا چندین سال است که از نیاز مغز به «اتمام تکلیف ناتمام» بهره فراوان می‌برند. البته در اینجا قصد نداریم به محتوا یا بررسی علمی این موضوع بپردازیم. اختلاف سلیقه و نظر درباره فایده یا آسیب موجود در دنبال‌کردن سریال‌ها و همچنین اهداف و نگرش تربیتی متفاوت، می‌تواند در تعطیلات آخر هفته تعارض و درگیری و همچنین دلخوری فراوانی را بین اعضای خانواده به‌دنبال داشته باشد.

تعارض سوم:
افراد در گروه‌های مختلف خواهان دنبال‌کردن برنامه مورد نظر خودشان هستند و هیچ گروهی بر دیگری پیروز نمی‌شود!
* این سه دسته تعارض، عمده‌ترین مسائلی هستند که منجر به واپاشی نظام‌های خانوادگی از جمع‌های بزرگ تا کوچک می‌شود. تفاوت ندارد والدین به همراه یک یا چند فرزند خود، آخر هفته جمع شوند یا مثل مورد یادداشت ما، فرزندان و نوادگان را در خانه پدری جمع کرده باشند. باید دنبال راهکار بود.

اما راهکار چیست؟
سلطه «بایدها» و «نبایدها» را پایان دهید:
باید این سریال را همین امروز ببینم!
باید اخبار را هر لحظه دنبال کنم!
باید قسمت جدید برنامه... را ببینم!
نباید وقتی کودکان هستند...
نباید وقتی با هم هستیم...
جمعه‌ها باید.../ جمعه‌ها نباید...
باید و نباید، چه اخلاقی، چه عرفی ، مسئول ایجاد مرز در رساندن ما به اهداف هستند! اما آغاز هر تفکر و گفتار، رفتار و سرآغاز جدل است. به جای باید... بهتر است بگوییم تمایل دارم، ترجیح می‌دهم یا دوست دارم.

چرا؟
وقتی می‌گویم باید یا نباید در حال تعیین حد و مرز و قاعده‌‌ای هستم که درصورت شکستن آن من نیز خواهم شکست. اما وقتی آن را به‌صورت ترجیح و تمایل بیان کنم، اگر بشود بهتر! اگر نشود، می‌توانم چشم‌پوشی کنم! از خودتان بپرسید، اگر حالا این سریال را از دست بدهم، دیگر هرگز نمی‌توانم آن را ببینم؟ اگر امروز از قیمت‌ها بی‌خبر بمانم، فردا از نقش حیاتی‌ام در تنظیم بازار عقب می‌مانم؟ آیا چیزی که از دست می‌دهم ارزش آنچه به‌دست می‌آورم را دارد؟ آیا اصرار بر عقیده و سلیقه و میل من، ارزش‌اش را دارد؟ چه چیزی در قبال این رنجیدن و رنجاندن به‌دست می‌آورم؟ به فرض در ازای بحث و رنجاندن و رنجیدن برنامه تلویزیونی مورد علاقه‌ام را دیدم، آیا در این شرایط از آن لذت خواهم برد؟ این سؤالات را هم آن فرد یا افرادی  که خواهان دیدن تلویزیون و هم آنان ‌که مخالف هستند از خود بپرسند. چه قانون، دلیل و شاهدی بر خواسته خود دارید؟ آیا اصرار شما بر تماشای تلویزیون برایتان نتیجه خوبی به ارمغان می‌آورد؟! اگر پاسخ «خیر» است، مسیرتان را تغییر دهید. دست از پافشاری بردارید. لحظه‌ای از دور به‌خود و دیگران بیندیشید و آنچه به‌عنوان حق و قانون می‌دانید را لحظه‌ای رها کنید. هدف از تشکیل جمع خانوادگی را به یاد آورید و رفتار کنونی خود را با آن منطبق کنید. راهکارهای جدید برای کسب و جلب رضایت نسبی همه افراد از بزرگ‌ترین تا کوچک‌ترین را بیابید، یا بسازید. اگر هدف از در کنار هم‌بودن کسب لذت و یافتن آرامش و نیروی حیات است، پس رفتار خود را منطبق بر آن کنید. به سلطه بایدها و نبایدهای ذهنی خود پایان دهیم و اندکی انعطاف‌پذیرتر فکر و عمل کنیم؛ بی‌شک نتیجه دلچسب‌تر خواهد بود.

این خبر را به اشتراک بگذارید