• شنبه 27 مرداد 1403
  • السَّبْت 11 صفر 1446
  • 2024 Aug 17
سه شنبه 30 آذر 1400
کد مطلب : 148772
+
-

از این‌ها بدتر هم بود

بدترین فیلم‌های سال به انتخاب مجله ورایتی

بدترین‌ فیلم‌های سال‌2021 به انتخاب نشریه ورایتی معرفی شدند. اوئن گلیبرمن و پیتر دبورگ در گزارشی که در نشریه ورایتی چاپ شده، نظر خود را درباره 10تا از بدترین فیلم‌های سال ارائه داده‌اند. این دو منتقد هر یک به‌طور جداگانه 5فیلم را به‌عنوان بدترین‌های سال‌2021 معرفی کرده‌اند. از نظر اوئن گلیبرمن فیلم‌های گیلاس(آنتونی و جو روسو)، موسیقی(سیا کیت ایزابل فارلر)، بندتا(پل ورهوفن)، سی‌مون، سی‌مون(مایک نیلز) و زنی در پنجره(جو رایت)، بدترین فیلم‌های سال بوده‌اند. پیتر دبورگ، فیلم‌های قرنطینه‌شده (دوگ لیمان)، مردی که پوستش را فروخت (کوثر بن هنیه)، ملاقات(مایکل پیرس)، مثبت جعلی(جان لی) و ونوم: بگذار کارنیج باشد(اندی سرکیس) را به‌عنوان بدترین فیلم‌های 2021 تشخیص داده است.

گیلاس

اوئن گلیبرمن: تام هالند پسر طلایی فیلم‌های اسپایدرمن، با ظاهری شیک‌ و سالم و با‌طراوت، گزینه اشتباهی برای بازی در نقش یک کهنه‌سرباز جنگ عراق است که پس از گذشت سال‌ها به اعتیاد روی آورده و تبدیل به یک سارق بانک شده است. در فیلم «گیلاس» که با اقتباس از کتاب نیمه‌زندگینامه‌‌ای به همین نام اثر نیکو والکر ساخته شده، ظاهرا قرار است تام هالند در نقش شخصیتی که در لبه پرتگاه قرار دارد، بازی کند و آنتونی و جو روسو نیز که بازی در فیلم‌های ابر‌قهرمانی را در سابقه خود دارند، قرار است در خیابان‌های کثیف شهر وی را همراهی کنند. اما به‌نظر در این فیلم هیچ‌چیز در جای خود نیست و سازندگان «گیلاس» نتوانسته‌اند بازیگران متناسب با این نقش‌‌ها و داستان مناسبی برای چنین موضوع جذابی فراهم کنند.

سی‌مون، سی‌مون

اوئن گلیبرمن: از نظر موضوعی «سی‌مون، سی‌مون» که فیلمی است احساسی به کارگردانی مایک میلز و بازی خواکین فونیکس در نقش یک کهنه‌سرباز فراری که به‌مدت چند هفته از برادرزاده‌اش نگهداری می‌کند، ممکن است توجه خیلی‌ها را به‌خود جلب کند. با این حال، این فیلم از نظر ساختار روایی از نظم و انسجام برخوردار نیست. با دیدن این فیلم همچنین به نقطه‌ضعف‌هایی بر‌می‌خوریم که پرسش‌های زیادی را در ذهن ایجاد می‌کند. یکی از پرسش‌‌هایی که در ذهن با دیدن این فیلم ایجاد می‌شود، این است که چطور «ویو» با بازی«گابی هافمن» متقاعد شده فرزندش را با عمویی که از نظر شخصیتی ضعیف و شکننده است و از هیچ نظر نمی‌تواند مراقب مناسبی به‌نظر آید، تنها بگذارد؟ و اینکه چرا درباره اهمال‌کاری‌های خواکین فونیکس در نگهداری از فرزندش که تقریبا به گم‌شدن وی می‌انجامد، از خود چندان واکنشی نشان نمی‌دهد؟ فیلمبرداری این فیلم نیز کاملا تقلیدی از فیلمبرداری منهتن به کارگردانی وودی آلن است. اما در این فیلم موضوع با روایت و داستان نمی‌خواند و دچار گسست ساختاری و منطقی است.

قرنطینه شده

پیتر دبروگ:‌ از فیلم‌های ساخته‌شده در وضعیت سخت و فیلم‌های تک‌لوکیشنی و چند‌لوکشینی مانند فیلم «سرزمین» تصویر متولد‌شدن کودک در فیلم «تکه‌های یک زن» که زندگی در وضعیت سخت را نشان می‌دهند، استقبال می‌کنم. سال گذشته به‌دلیل شیوع کرونا فیلمسازان با دشواری‌های زیادی در زمینه ساختن فیلم مواجه شدند. البته به این معنا نبود که هر فیلمی که در این شرایط سخت ساخته می‌شود، مورد پسند من قرار گیرد. به وضوح علاقه‌مند به دیدن فیلمی نیستم که در آن اختلاف و دشمنی یک زن و مرد در وضعیت قرنطینه به‌طور ساختگی به تصویر کشیده شده باشد؛ اختلاف و دشمنی‌ای که مطمئن هستم به جدایی نخواهد انجامید.

مردی که پوست خود را فروخت

پیتر دبروگ:‌ در سال گذشته فیلم‌های بسیار خوبی نظیر «یک خورشید» از تایوان در رشته بهترین فیلم بین‌المللی کاندیدای دریافت جایزه اسکار شده بودند، اما هیچ‌کدام از این فیلم‌ها مانند فیلم «مردی که پوست خود را فروخت» به کارگردانی کوثر بن هنیه از تونس هجویه‌ای این چنین موشکافانه و توهین‌آمیز نبودند. در این فیلم سطحی‌بودن هنر اروپایی از طریق نگاه پوچ‌گرایانه یک مهاجر سوری که موافقت کرده پوست خود را به‌عنوان «بومی زنده» برای نقشی در اختیار هنرمندان اروپایی بگذارد، به تصویر کشیده شده است. این فیلم در واقع منادی آن است که هنر ارزش بیشتری نسبت به زندگی یک انسان دارد. به‌نظر می‌رسد بن‌هنیه بهتر بود بودجه فیلم خود را به صندوق یکی از کانون‌های مدافع بشر واریز می‌کرد، تا اینکه بخواهد نظرات خود را در قالب یک فیلم به ما منتقل کند.

این خبر را به اشتراک بگذارید