مثل کریس...
محمد برمایی - روزنامهنگار
زاد و ولد طی ۴سال اخیر ۲۷درصد کمتر شده و طبق اعلام بانک جهانی نرخ رشد جمعیت ایران از سال2025 به زیر یکدرصد خواهد رسید.به این موضوع فکر میکنم که وقتی در مورد فرزندآوری و ازدیاد نسل صحبت میکنیم انگار در مورد چیز غیرمهم یا سلیقهمحور صحبت میکنیم! برای بچهدارشدن غیر از قدرت ترغیبکنندگی خانوادهها (البته الان بهخاطر مسائل مالی جرأت و قدرتشان کمتر شده!) و مشوقهای دولتی (که آن هم کی داده کی گرفته!؟) هیچ محرک فرهنگی یا ارزش فراگیر دیگری نیست که زوجهای جوان ما را به سمتش سوق دهد!
توجه زوجهای جوان به مقوله نسل و مسئولیت در قبال آینده جمعیتی کشورشان بسیار کمرنگ است! مثلا همین الان بروید و به یک زوج (ایدهآل!) بگویید برای بقای جامعهتان بچهدار شوید! یا از یک سلبریتی (بازیگر، ورزشکار و...) بخواهید که سعی کند یک الگوی عملی باشد برای طرفدارانش مثل کریس رونالدو، پاسخ چیست؟
کمی هم به میخ بزنم!
تحولات جمعیتی ایران در 3دهه اخیر نشان میدهد که کمیها و کاستیها اغلب به ساختارهای فرهنگی، تنظیمات اجتماعی و تصمیمات غلط حکمرانی برمیگردد. با قبول تأثیرپذیری فرزندآوری از عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... تازه باید به طراحی یک مدل بومی فکر کنیم، مشوقها و سیاستهای جمعیتی تنها درصورت درنظر گرفتن شرایط و ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک کشور و با پشتوانه کافی عملی و نظری میتواند مؤثر باشد، در غیر این صورت نهتنها قادر نخواهد بود زوجین را به داشتن فرزند بیشتر تشویق کند بلکه ممکن است آنان را به سیاستها و مشاورههای جمعیتی بدبین کند!
در عمل، با وجود کاهش نرخ باروری تقریباً هیچ مشوق جمعیتی در راستای تشویق زوجین به فرزندآوری اعمال و اجرا نشده است. والدین برای فرزندآوری نیاز به ساختاری دارند که خدمات بیشتری به آنها ارائه دهد، بهعبارتی دولت باید مردم را در اینباره دلگرم کند، چطور و چگونهاش در این یادداشت نمیگنجد ولی حیف است نگویم که «مذهب» ذاتا میتواند تعهدآفرین و مشوق ایمانی برای فرزندآوری باشد که امروزه با هجوم زندگی مادی و تحولات ارتباطی، باورهـای مذهبی گذشته کمکم رخت بر بسته است و شاخصهایی چون عزیز بودن خانوادههای پر اولاد نزد خداوند، نعمت و رحمتآوردن فرشتگان بر بام خانهای که بچه در آن باشد، برکتبودن فرزند در خانه مومن انگار از بین رفته است.
از طرفی معیارهایی مانند عزیزبودن خانوادههای پرجمعیت نزد بزرگترهای فامیل، ترس از صفت اجاق کوری!، اهمیت فرزند در نگهداری والدین در سنین کهولت، منبع احساس خوببودن فرزند برای والدین، هدف ازدواج تولید نسلبودن، نشانه زندگیبودن وجود بچه، بهترشدن رابطه متقابل همسران با وجود بچه و گرمابخشبودن فرزند در زندگی دارد از بین میرود و من معتقدم عناصر فعال رسانه باید دست بهکار شوند تا فرزندآوری مطالبه حاکمیت و دولت تفسیر نشود بلکه «فراهمآوردن شرایط برای سهولت فرزندآوری» به یک مطالبه عمومی برای ارتقای سطح امید به زندگی، خودارزشمندی و شادابی تبدیل شود.