جمال رهنمایی- روانشناس تحلیلی
دست انسان که به جنایت آلوده شد، موجودیت او از درون تغییر پیدا کرده و او دیگر هرگز آدم قبلی نخواهد شد. داستان سریال 15قسمتی «زخم کاری» به کارگردانی محمدحسین مهدیان بازروایی یکی از غمگینترین داستانهای تراژیک جهان است. این سریال از روی کتابی با عنوان بیست زخمکاری نوشته محمود حسینیزاد ساخته شده که اقتباسی ایرانی از نمایشنامه مکبث نوشته ویلیام شکسپیر در قرن هفدهم میلادی است؛ نمایشنامهای که جزئیات ویرانی روح آدمی در هنگامه جاهطلبی بیپایان را به تصویر کشیده است.
مالک، پسر یک مرد روستایی فقیر است که با کمک خان عمو در شرکت بینالمللی او به یک تاجر موفق و تراز اول تبدیل میشود. لیاقتهای فردی او را به نفر دوم شرکت تبدیل کرده، اما سمیرا، همسر مالک او را به دام جاهطلبیهای خود میکشاند و دست مالک به خون عمو آلوده میشود. تبعات این جنایت در طول سریال در 2خط داستانی دنبال میشود؛ از یکسو حذف رئیس مقتدر شرکت خانوادگی را از هم فرومیپاشد و در خط داستانی دوم مالک در یک جدال درونی با خودش زیر بار ترسهای کشنده روزبه روز فرسودهتر و وحشتزدهتر میشود. هیچکدام از آدمهای داستان از این رقابت بیرحمانه بر سر قدرت بیرون نیستند، ولی مالک بهعنوان شخصیت اصلی هردو خط داستانی بیشترین تاوان را از درون و بیرون پرداخت میکند. جواد عزتی در ایفای نقش مالک همزمان با پیشرفت داستان در نقش خود بهتر جامیافتد تا نقش سنگین قصه را از کار درآورد. آنچه در پایان این جنگ خانوادگی و جدال درونی باقی مانده، شرکتی ورشکسته، جنازههای سر به گور برده و روحهایی در هم شکسته است. همه با هم بازی را باختهاند و روح شیطانی انسان برنده این تراژدی غمناک است. این نمایشنامه توسط اورسن ولز، رومن پولانسکی، اکیرا کوروساوا و جاستین کرزل با روایتهای مختلفی روی پرده سینما رفته و هرکدام با زبانی پیامدهای روانی جاهطلبی بیحد و اندازه انسان را به تصویر کشیدهاند.
میل انسان به کسب قدرت اغلب تمایلی اصلی، ذاتی و ضروری تلقی شده است. هنگامی که این تمایل ذاتی در طول فرایند رشدی انسان در اختیار «من» باقی بماند و از حالت ابتدایی و بدوی خود به تمایلی امکانپذیر، سازگارانهتر با واقعیت زندگی و رشدیافته تبدیل نشود، آدمی را بهسوی ویرانگری خویش و دیگران سوق خواهد داد. جاهطلبیهای انسان که معمولا به شکل تلاش برای کسب قدرت، پول و موقعیتهای فردی و اجتماعی بروز رفتاری پیدا میکند، در شکل مدیریت نشده و هدایت نشده خود نشاندهنده تسلط بخش بدوی، کودکانه و ناسالم اوست. شکل بالغانه، سازگارانه و رشدیافته جاهطلبی و کسب قدرت تلاشی است که برای کسب موفقیتهای سازگارانهتر با روحیات انسانی و مصلحتهای اجتماعی از قبیل پیشرفتهای مالی، فردی، ورزشی و علمی انجام میدهیم یا تلاشی که برای پیریزی یک ارتباط سالم بینفردی یا یک جفتیابی پایدارتر بهکار میبریم. این شکل از جاهطلبی پذیرفتهشدهتر و حتی برای زندگی شخصی و اجتماعی انسانی ضروری نیز هست.
سریال زخم کاری داستانی از تسلیم شدن مالک در برابر وسوسههای کودکانه خویش است که سمیرا آن را تشدید میکند تا مانند نسخه اصلی مکبث که سردار اسکاتلندی را دچار نابودی کرد، خودش و میراث خانعمو را نابود کند. این نبرد بیفرجام حاصلی جز خستگی، آزردگی و پیروزی مرگ بر زندگی ندارد و فرشته مرگ تنها برندهای است که در پایان در این سرزمین سوخته قدم میزند.
روح مکبث در کلاردشت
لانهگزینی جنایت در روح آدمی
در همینه زمینه :