دکتر احسان موحدیان- استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه روابط بینالملل
سیر تحولات پس از پایان جنگ 44روزه ارمنستان و آذربایجان و نحوه نقشآفرینی برخی کشورهای همسایه بهخصوص ترکیه، روسیه و رژیم صهیونیستی نشان میدهد همه این کشورها برای تأمین منافع خود طرحهای بلندمدتی در دست اجرا دارند که برخی از آنها با منافع امنیتی، سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران تضاد جدی دارد. بر مبنای توافقنامه آتشبس سهجانبه روسیه، ارمنستان و آذربایجان قرار بود نیروهای باکو و ایروان در آخرین محل حضور خود متوقف شوند و از پیشروی بیشتر پرهیز کنند؛ اما آذربایجان بارها پیشرویهایی در مناطق مورد مناقشه داشته که یکی از این پیشرویها به حضور در جاده ترانزیتی سوقالجیشی «گوریس» به «قاپان» و ایجاد مزاحمت برای کامیونها و اتوبوسهای عبوری ایران انجامید. روال اقدامات آذربایجان در این جاده، روالی تهاجمی و خصمانه است. ابتدا ارتش این کشور برای ساعتهای متمادی جاده مذکور را مسدود و سپس طی مذاکراتی آن را بازگشایی کرد. در مرحله بعد با ایجاد ایستهای بازرسی از وسایل نقلیه ایرانی حق ترانزیت دریافت شد و در نهایت کار به بازداشت و دستگیری 2راننده ایرانی کشید. جمهوری آذربایجان در شرایطی برای اثبات مالکیت خود بر این جاده به اسناد تقسیمات کشوری داخلی و اداری شوروی سابق متوسل میشود که ملاک قرار دادن همین اسناد دوره شوروی سابق را برای تعیین رژیم حقوقی دریای کاسپین رد میکند تا به منافع بیشتری دست یابد و از سهم ایران در این دریاچه بکاهد. لذا مقامات باکو تمایلی به اتکا به روشهای مسالمتآمیز در عرصه حقوق بینالملل ندارند. این عدموحدت رویه مقامات جمهوری آذربایجان چندان مورد توجه مقامات کشورهایی همچون ایران، روسیه و ارمنستان قرار نگرفته است. علاوه بر اختلال در ارتباط ترانزیتی ایران با ارمنستان و سپس گرجستان و کشورهای اروپایی، این کشور بر ایجاد کریدوری بین نخجوان و آذربایجان از طریق خاک ارمنستان نیز اصرار دارد. بدیهی است که ایران با ایجاد چنین کریدوری مخالف است؛ زیرا در صورت تحقق این هدف، ارتباط این دو منطقه بدون نیاز به ایران ممکن خواهد بود و این امر علاوه بر مضرات اقتصادی، باعث از بین رفتن اشراف امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی در منطقه و تسهیل فعالیتهای دشمنان قسمخورده ایران همچون صهیونیستها میشود. بنابراین جمهوری آذربایجان در جاده گوریس به قاپان بهدنبال تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی به منظور موافقت با ایجاد کریدور «زنگهزور» است. اما برخی بازیگران منطقهای و فرامنطقهای دیگر نیز از ایجاد چنین کریدوری و تهدید منافع ملی ایران سود میبرند. با ایجاد این کریدور و نیز محروم شدن ایران از دسترسی به مسیر ترانزیتی جمهوری ارمنستان، کشورمان از مزایای بسیار مهم جغرافیایی و ژئوپلیتیک محروم میشود و دسترسی آن به اروپا مختل خواهد شد. با ایجاد این کریدور، هم ایران دیگر مهمترین مسیر اتصال آذربایجان به نخجوان نخواهد بود و هم زمینه حذف ایران از مسیرهای ترانزیت چین به اروپا و آسیا در قالب ابتکار عمل کمربند و جاده، کنار گذاشتن ایران از مسیرهای انتقال انرژی و خط لولههای گاز صادراتی و بیاثر شدن کریدور شمال ـ جنوب از بندر چابهار به شمال غرب ایران فراهم میشود که ایران را از میلیاردها دلار درآمد سالانه، محروم و رشد و توسعه اقتصادی کشور را کند خواهد کرد. باید توجه کرد که هماکنون 3مسیر برای دسترسی زمینی ایران به اروپا از طریق ارمنستان، آذربایجان و ترکیه وجود دارد. آذربایجان و ترکیه قصد دارند با هزینهزا کردن تردد از ارمنستان برای ایران، استفاده از این مسیر را بهطور کامل از دستور کار ایران خارج کنند و در این صورت شرایط مناسبی برای احداث کریدور زنگهزور فراهم آورند؛ در نتیجه 2 مسیر برای دسترسی زمینی ایران به اروپا از طریق ترکیه و آذربایجان باقی خواهد ماند که هماکنون نیز این دو کشور از این مسیرهای ترانزیتی برای اعمال فشار بر ایران به شیوههای گوناگون استفاده میکنند. این تحولات نشانگر خطرات جدی و درازمدت برای منافع بلندمدت ایران و ارمنستان است. از سوی دیگر، تلاشهای ایران برای دسترسی زمینی به اروپا و آبهای آزاد از مسیر عراق، سوریه و لبنان نیز با کارشکنیها و مزاحمتهای ترکیه و تروریستهای وابسته به این کشور در برخی نقاط 3 کشور مذکور و بهخصوص سوریه مواجه بوده است. ترکیه بارها از طریق گروههای تروریستی تحت حمایت خود بازگشایی گذرگاه مرزی قائم ـ بوکمال را به تأخیر انداخت و از مطامع ارضی خود در عراق و سوریه و اشغال بخشی از خاک این کشورها به بهانه تأمین امنیت خود دست برنمیدارد. ترکیه قصد دارد محاصره ایران را در منطقه آسیای میانه و شرق کشور نیز از طریق روابط حسنه با ترکمنستان و تلاش برای حضور نظامی در افغانستان به بهانه اداره فرودگاه این کشور و همکاریهای گسترده نظامی با پاکستان تکمیل کند. از سوی دیگر، ترکیه برای بازسازی روابط تخریبشده خود با کشورهای عربی مانند امارات و عربستان سعودی تلاش میکند. در شرایطی که آمریکا روی مهار چین متمرکز شده و در حال کاهش حضور نظامی خود در منطقه غرب آسیاست، برخی وظایف خود را به کشورهای دیگری مانند ترکیه محول کرده تا ایران را
محاصره کنند.
اما تحولات قفقاز تنها منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را به خطر نمیاندازد. این تحولات در کنار قدرت گرفتن طالبان در افغانستان و افزایش دخالت پاکستان در این کشور و نیز در منطقه قفقاز، میتواند منجر به تهدید منافع چین و روسیه شود که منطبق بر برنامههای ایالات متحده و ناتو برای تضعیف این رقبای نوظهور است. در صورت ایجاد دالان زنگهزور راهی مطمئن و سریع برای انتقال نیروهای نظامی این کشورها و تروریستهای مورد حمایت ترکیه و نیز عوامل وابسته به رژیم صهیونیستی، انگلیس و آمریکا به قفقاز و از این طریق به مرزهای چین و روسیه بهوجود میآید و مشخص نیست آیا روسیه قادر یا علاقهمند به مقاومت در برابر این تحولات هست یا خیر و آیا اصولاً این کشور چنین درکی از تحولات منطقه دارد یا تهدیدی را متوجه خود نمیداند. ایران باید روسیه و چین را در مورد پیامدهای این اقدامات که با هدف زمینگیر کردن آنها انجام میشود مطلع کند. با توجه به آنچه بیان شد نباید تصور کرد که احداث یک جاده جایگزین ترانزیتی بین ایران و ارمنستان موجب حل این مشکلات میشود؛ زیرا ماجرا بسیار فراتر از یک اختلاف ارضی بین ارمنستان و آذربایجان است و هدف، برطرف کردن هرگونه مانع از سر راه ایجاد کریدور زنگهزور است.
یکشنبه 21 آذر 1400
کد مطلب :
147859
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/ADVX7
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved