گفتوگو با علیرضا قاسمخان، کارگردان مستند «تکیه دولت»
ساختمانی قابلاتکا در دل تاریخ معاصر
ملیکا نصیری - خبرنگار
علیرضا قاسمخان، در رشته پژوهش هنر تحصیل کرده است و تجربه ساخت آثار مستندی چون «درخت سخنگو»، «روایت شش مستندساز انقلاب»، «نواهای گمشده» و... را در کارنامه خود دارد. ضمن اینکه در حوزه تهیهکنندگی سینما نیز چهرهای شناخته شده است. «استخوان»، «روزهای نارنجی»، «ایستگاه اتمسفر»، «درخت سخنگو» و... از جمله آثاری است که او تهیهکنندگیشان را بر عهده داشته است. این مستندساز با مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و جشنواره سینما حقیقت نیز همکاری داشته است. او که مشاور مدیرعامل در امور پژوهش مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است، در دوازدهمین دوره از جشنواره سینما حقیقت عضوی از اعضای هیات داوران بخش ملی بوده. قاسمخان پژوهشگر اجتماعی نیز هست و مجموعه مقالات، پژوهشها و تحقیقات بسیاری نیز در این حوزه انجام داده و کتابهای پژوهشمحور بسیاری را گردآوری کرده است که از جمله آنها میتوان به کتابهای «سینمای مستند و باستانشناسی»، «انسان، سینما، شهر»، «کتاب کارگاههای هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران» و «تکیه دولت» اشاره کرد. او در کتاب تکیه دولت اسنادی را درباره بنای تکیه دولت جمعآوری کرده است و اکنون در تازهترین اثر مستند خود با عنوان تکیه دولت با بهرهبرداری از مطالب کتاب خودش، داستان شکلگیری، حیات و تخریب ساختمان تکیه دولت را که از بناهای مهم تاریخ معاصر ایرانی است روایت میکند.
تکیه دولت تازهترین مستند شماست که باتوجه به علاقهای که به مباحث تهرانشناسی دارید این بار گریزی به دل تاریخ معاصر ایران زدهاید و درباره یکی از مهمترین بناهای دوران قاجار بحث کردهاید. در این اثر نگاه شما به بنای تاریخی تکیه دولت چگونه بوده است؟
تکیه دولت که از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است، مستندی نیمهبلند به حساب میآید که در 52دقیقه تاریخ شکلگیری، حیات و ویران شدن بنای تکیه دولت که به منظور اجرای مراسم تعزیه و برگزاری آیینهای سوگواری و روضهخوانی در تهران قدیم به دستور ناصرالدینشاه ساخته شده بود، را به تصویر میکشد. جدا از این موضوع که پرآوازهترین تعزیهخوانان و بازیگران آن دوران در این ساختمان به اجرای نمایش پرداخته بودند، تکیه دولت از این رو نیز اهمیت مییابد که تصمیمگیری برای بسیاری از اتفاقات مهم سیاسی که نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران به شمار میآیند در چارچوب دیوارهای این ساختمان رخ داده و در حافظه تاریخی ماندگار شده است.
کدام وقایع مهم تاریخی در این ساختمان رخ داده است؟
برای مثال اولین جلسه سربازگیری در این بنا برگزار شد و پس از برکناری محمدعلیشاه در سال1304 خورشیدی این مکان به مجلس موسسان تبدیل شد که حکومت قاجار را به حکومت پهلوی برگرداندند. درواقع این ساختمان برشی مهم از تاریخ معاصر ایران را در دل خود داشته است و نیاز است که بدان توجه و پرداخته شود.
پرداختن به ساختمان تکیه دولت از سالها پیش در ذهن شما پررنگ بوده و کتابی پژوهشمحور درباره این موضوع نیز چاپ کردهاید. این کتاب ساختمان تکیه دولت را از چه زاویهای معرفی میکند؟
من در سال97 کتابی را تحتعنوان تکیه دولت چاپ کردم که حاوی مدارک و اسنادی بود که در طول5 یا 6سال درباره این بنای مهم گردآوری کرده بودم. در این مستند اسناد موجود در کتاب مذکور را به تصویر کشیدهام و در تبدیل متن کتاب به فیلمنامه به این نکته توجه داشتم که اطلاعات موجزتر اما به نحوی باشد که در یاد تماشاگر ماندگار شود و جوانان را به مطالعه درباره تاریخ این مرزوبوم علاقمند کند.
قاعدتا شکلگیری ایدههای مختلف در ذهن و تصمیم به تحقیق کردن درباره آنها نقطه شروعی دارد و بارقهاش بعد از سرگذراندن اتفاقی یا مطالعه کتاب و یا یک ماجرا در ذهن روشن میشود، ایده اولیه گردآوری کتاب تکیه دولت چگونه در ذهن شما جرقه زد؟
ایده گردآوری کتاب تکیه دولت از تحقیق و پژوهشی که سال86 انجام میدادم گرفته شد. در آلبومخانه کاخ گلستان، عکسهایی دیدم که تبدیل به اولین مواجهه من با تکیه دولت شد. سپس تمام عکسهای مخصوص به این مکان تاریخی را جدا کردم و در تصاویر به دنبال ردپای گمشده این مکان مهم در دل تاریخ معاصر ایران گشتم.
درباره چگونگی ساخت این بنا روایات متفاوتی وجود دارد، برای مثال یکی از روایتها به سفر ناصرالدین شاه به سرزمینهای غربی و دیدن سالنهای تئاتر آنها اشاره دارد، اینکه بعد از تماشای آن بناها دستور ساخت تکیه دولت را صادر میکند، چنین روایاتی تا چه اندازه صحت دارند و قابل اتکا هستند؟
یکی از اغلاط تاریخی که درباره این مکان وجود دارد این قصه است که ناصرالدینشاه بعد از سفرش به شهر لندن و تماشای بنای رویال آلبرت هال دستور ساخت تکیه دولت را داده است. درحالی که وقتی اسناد را بررسی میکنیم میبینیم که او قبل از سفرش دستور ساخت را داده است. نکته مهم این داستان، پی بردن به این اصل است که هویت ایرانی ما در پرتو شناخت غربیها نیست و با به کارگیری روشهای علمی خودمان میتوانیم در شناخت فرهنگ غنی خود پیش برویم و اصالت مخصوص به خود را در دل فراز و فرودهای تاریخی پیدا کنیم. من هم با گردآوری کتاب و ساختن مستند سعی کردم گامی هرچند کوچک در پهنه بزرگ تاریخمان بردارم.
این ساختمان که به طور قطع یکی از سرمایههای ملی ایرانی به حساب میآمد، کاملا نابود شده و دیگر اثری از آن دیده نمیشود. علت تخریب چنین بنای مهمی چیست؟
جالب است بدانید که امروز حتی یک آجر نیز از این بنای مهم نیست. درواقع من با این مستند چیزی را زنده کردم که حتی وجود خارجی ندارد و با هیچی، همهچیز ساختمان را تعریف کردم. درباره چرایی تخریب این بنا نیز باید بگویم که در زمان نخستوزیری هژیر و سلطنت رضاخان به بهانه ساخت بانک ملی دستور تخریب این بنا صادر میشود. درحالی که طی بررسیهایی که بعدها انجام میگیرد مشخص میشود که برای ساخت بانک ملی هیچ نیازی به تخریب تکیه دولت نبود. درنتیجه دلیل نابودی این بنا را میتوان حسادتهای تاریخی رضاخان و علاقهاش برای نابودسازی آثار بازمانده از دوران قاجار همانند همین تکیه دولت و دروازههای شهر دانست.
باتوجه به تحقیقاتی که شما درباره این موضوع داشتید، اطلاعاتی از اینکه امکان دوبارهسازی این بنا میسر است دارید؟ و آیا اقدامی برای دوباره ساختن تکیه دولت صورت گرفته است؟
برای دوبارهسازی این مجموعه چندینبار تلاشهایی صورت گرفته است. حتی یکبار در شهرک غزالی نیز بنا بوده که ماکتی از این بنا ایجاد شود اما درنهایت همه این همتها بینتیجه مانده و همچنان امکان دوباره ساختن این بنای مهم فراهم نشده است.
باتوجه به اینکه دیگر این ساختمان به صورت عینی وجود ندارد، ساخت مستند در اینباره قطعا با چالشهایی همراه میشود. شما به هنگام روایت تاریخ این ساختمان تا چه میزان به واقعیات وفادار ماندید و اصلا فکر میکنید که در آثار مستند چه اندازه باید به واقعیات وفادار ماند و مستندساز چهقدر امکان بهرهگرفتن از عنصر خیال را داراست؟
من معتقد نیستم که میشود در تاریخ دست برد و دروغ گفت. تاریخ را باید دقیق شناخت و زوایای مختلف آن را بررسی کرد. درنهایت با احاطه به آن موضوع خاص میتوان در شیوه روایت و بیان مستند با زبان دراماتیک و چکیدهای از خیالات مستندساز سخن گفت. البته مفهوم درام و خیالی که در آثار مستند وجود دارد قطعا با درام فیلمهای قصهمحور فرسنگها فاصله دارد.
از آنجا که هیچ اثری از این ساختمان وجود ندارد، برای روایت داستان این ساختمان قاعدتا باید به سراغ ساخت مستند آرشیوی رفت. فیلم شما نیز در همین گونه ساخته شده است و مراحل تولید آن به چه شکل بوده است؟
این فیلم از گونه مستندهای آرشیوی به حساب میآید؛ یعنی هیچ دوربینی سرصحنه نرفته است. تقریبا از اواخر سال گذشته کار آمادهسازی تصاویر و عکسها آغاز شد و شروع به تبدیل متن کتاب به فیلمنامه کردم. هدفم این بود که جوری فیلمنامه را به رشته تحریر درآورم که هم حق مطلب ادا شود و هم خستهکننده نباشد. حدودا 4ماه پردازش متون تاریخی زمان برد. ایوب آقاخانی نیز در این فیلم مستند هم گوینده است و هم متن را به گونهای اجرا میکند که گویی خودش بر صحنه تعزیه ایستاده و نقشآفرینی میکند. مهدی محمودخانی نیز کار آهنگسازی این اثر را برعهده داشته که براساس موسیقی دوران قاجار و ملودیهای پرکاربرد تعزیهها برای تکیه دولت موسیقی ساخته است.
باتوجه به اینکه مستند شما درباره یکی از مهمترین بناهای ایرانی صحبت میکند، فکر میکنید اکرانهای بینالمللی این اثر تا چه اندازه میتواند در راستای معرفی این ساختمان به جهانیان موثر باشد و اصلا برنامه شما برای اکران این مستند نیمهبلند چیست؟
بعد از اکران این مستند در پانزدهمین دوره از جشنواره سینما حقیقت، باتوجه به شرایط روز و همهگیری ویروس کرونا و پخش آنلاین آثار، به احتمال قوی این مستند را همانند دیگر آثار به صورت آنلاین اکران خواهیم کرد. البته که قصد شرکت در جشنوارههای معتبر بینالمللی و خارجی نیز در فهرست برنامههایمان برای اکران این اثر قرار دارد اما درنهایت بر این باورم که این بنا شاید برای خارجیها خیلی ساختمان مهمی محسوب نشود اما برای ما که ایرانی هستیم دانستن دربارهاش و پرداختن به آن اهمیتی غیرقابلاغماض دارد.
شما با مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی همکاری میکنید و در جشنواره سینما حقیقت حضور داشتهاید. فکر میکنید این رویداد سینمایی از چه منظر میتواند برای اعتلای هرچه بیشتر حوزه مهم سینمای مستند تاثیرگذار باشد؟
اکنون که پانزدهمین دوره از جشنواره سینما حقیقت در حال برگزاری است، باید بگویم این رویداد مهم سینمایی طی سالهای برگزاریاش با فراز و نشیبهایی بسیار دست و پنجه نرم کرده است. این جشنواره مخصوص خانواده سینمای مستند است و من آن را برای سینمای مستند میدانم. سینمای مستند، جنسی از سینماست که بدون شک حرفهای بسیاری برای گفتن دارد و برگزاری سینما حقیقت باعث فراهم آوردن بستری برای شناخت هرچه بیشتر از این سینما پراهمیت میشود. اعتبار این فستیوال حاصل تلاشهایی چندینساله است که با منطق و درایت تمامی عوامل دستاندرکارش شکل گرفته است. دوست دارم اظهار امیدواری کنم که جشنواره با برنامهریزی مدون و راهبردی، سالهای سال رو به جلو حرکت کند و مانا باشد.