اسرار ساکنان بیکر استریت
با مهارت، بینش، آگاهیها و زندگی شرلوک هلمز آشنا شوید
آرش نهاوندی- روزنامهنگار
نامش شرلوک هلمز است و کارش آگاهی از موضوعهاو رازهایی است که دیگران از آنها آگاهی ندارند. شرلوک هلمز با ظاهر کاملا متمایزش با پیپ و کلاه مخصوص شکارچیان گوزنی که بر سر دارد و شیوه استنتاج منطقیاش در به ثمر رساندن پروندههای جنایی رازآلود و پیچیده، بدل به شناختهشدهترین کارآگاه داستانی تاریخ رمانهای جنایی شده است. همین ویژگیهای منحصر بهفرد، شرلوک هلمز را به شهرت بینظیری رسانده است. بسیاری بر این باورند که زندگی و کارهای شرلوک هلمز بهنوعی بازتابدهنده زندگی و آرا و افکار آرتور کانن دویل است. کانن دویل، پزشک انگلیسی بود که از مسیر دانش به دنیای داستان و خیالپردازی وارد شد و شخصیتی را خلق کرد که امروزه پس از گذشت نزدیک به 150سال وی را همچنان مشهورترین کارآگاه دنیا میدانند. خوانندگان مجلات ارزانقیمت برای نخستین بار با نام شرلوک هلمز در داستان «اتود در قرمز لاکی» یا «مشاهده سرخ» در سال 1887 آشنا شدند. بعدها
آرتور کانن دویل مجله «استرند» را که بهتازگی انتشارش آغاز شده بود را برای چاپ داستانهای کوتاه هلمز برگزید و شرلوک هلمز رسما با داستان «رسوایی در بوهم» به طیف وسیعی از خوانندگان معرفی شد. شخصیت و داستانهای هلمز تأثیر عمیق و طولانیای بر شیوه نگارش داستانهای رازآلود و جنایی نویسندگان نسلهای بعدی گذاشت. علاوه بر داستانهای اصلی که کانن دویل درباره هلمز نوشته، نویسندگان دیگری نیز دستکم صدها نسخه داستان با اقتباس از رمانهای هلمز نگاشتهاند. در ایران نیز شرلوک هلمز بهواسطه ترجمههایی که کریم امامی از مجموعه ماجراهای هلمز انجام داده و پخش سریال شرلوک هلمز با بازی جرمی برت، از شبکههای مختلف صدا و سیما، این شخصیت داستانی شهرت و محبوبیت بسیار زیادی دارد.
آلن پو، الهامبخش کانن دویل
ادگار آلن پو بهعنوان نخستین نویسنده خالق رمانهای رازآلود و جنایی شناخته میشود. اوگوست دوپن شخصیتی که ادگار آلن پو در چندین داستانش از وی با عنوان کارآگاه استفاده کرد را بسیاری بهعنوان نخستین کارآگاه داستانی میشناسد. شخصیت این کارآگاه بعدها الگوی نویسندگانی نظیر آرتور کانن دویل در مسیر خلق شخصیت شرلوک هلمز شد. مسیو لکوک نیز اولین نسخه کارآگاه فرانسوی است که امیل گابوریو خالقش بوده، داستانهای امیل لکوک نیز در زمانی که کانن دویل نگارش ماجراهای شرلوک هلمز را بهتازگی آغاز کرده بود، در بریتانیا پرطرفدار بوده و این شخصیت فرانسوی نیز بهاحتمال زیاد ازجمله شخصیتهای الهامبخش خلق شخصیت شرلوک هلمز بوده است. البته خود آرتور کانن دویل یکی از استادان سابق دانشگاه خود را الهامبخش شخصیت هلمز دانسته بود.
درباره زندگی هلمز
آرتور کانن دویل اطلاعات مدون، دقیق و جامعی درباره داستان زندگی شخصیت شرلوک هلمز در رمانهایش ارائه نکرده است. در بخشی از رمان «تعظیم آخر» که وقایع آن در سال1914 میگذرد، به این اشاره شده که هلمز 60ساله است، بنابراین با درنظر گرفتن این مسئله میتوان اینطور ارزیابی کرد که هلمز متولد 1854 است. از والدینش چیزی در داستانهای شرلوک هلمز گفته یا نوشته نشده، البته هلمز به صراحت اشاره دارد که اجدادش از سپرداران شوالیههای قرون وسطی بودهاند. در داستان «مترجم یونانی»، هلمز مدعی شده است که مادربزرگش خواهر هنرمندی فرانسوی بهنام ورنه بوده است. البته او حتی بهنام کامل این هنرمند هم اشاره نمیکند و مشخص نیست منظورش «کلود ژوزف»، «کارل» یا «هوراس ورنه» (هر سه از نقاشان مشهور فرانسوی، قرنهای هجدهم و نوزدهم بودند)، است.هلمز برادری دارد به نام «مایکرافت» که 7سال از او بزرگتر است و از کارمندان عالیرتبه دولت است، مایکرافت جایگاه منحصربهفردی دارد و از قدرت تحلیل و استدلال و استنتاج منطقی بالایی بهرهمند است. شرلوک هلمز هم ضمن اینکه برادرش را از خود هم باهوشتر میداند، بر این باور است که وی از هر نوع تحقیقات و بررسیهای میدانی بیزار است.
هلمز و واتسون
مشکلات مالی هلمز را وادار میکند که بهصورت مشترک با دکتر واتسون در آپارتمانی در خیابان بیکر ساکن شود. خانم هادسون نیز دیگر شخصیت فرعی داستانهای هلمز است که وظیفه نگهداری و انجام خدمات در ساختمان بیکراستریت را عهدهدار است.هلمز در مجموع 23سال بهعنوان کارآگاه فعالیت میکند و واتسون نیز 17سال وی را بهعنوان دستیار و دوست نزدیک همراهی میکند. در برخی از مقالات و نقدهایی که درباره شرلوک هلمز نوشته شدهاست، نویسندگان بر این باور بودهاند که کانن دویل خود را در قالب شخصیت دکتر واتسون وارد داستانهای شرلوک هلمز کرده است.
داستانهایی به روایت واتسون
داستانهای شرلوک هلمز در فاصله سالهای 1880تا 1904رخ میدهند و همه این داستانها جز یکی، در عصر پادشاهی ویکتوریا و ادوارد هفتم در بریتانیا رخ میدهند. این داستانها اغلب از زبان دکتر واتسون شخصیت داستانی که نزدیکترین دوست و همراه و همکار هلمز در حل پروندههای جنایی نیز محسوب میشود، روایت میشوند. واتسون روایتی دقیق از وقایع و تحلیلهای هلمز دارد، اما نقطه ضعف وی ثبت تاریخ دقیق وقایع است. هلمز اما اغلب خاطرات و یادداشتهای واتسون را دارای لحنی احساسی و صرفا نوشتاری برای جذب مخاطب توصیف میکند. هلمز بر این باور است که واتسون نمیتواند بهطور دقیق استنتاجها و استدلالهای منطقی وی را در روایاتش تشریح کند.
مهارتها و آگاهیهای هلمز از زبان واتسون
واتسون مدت کوتاهی پس از دیدار با هلمز در داستان اتود در قرمز لاکی، مینویسد: هلمز با ادبیات، فلسفه، نجوم، سیاست، گیاهشناسی تا حدی زمینشناسی، آناتومی بدن انسان بهطور دقیق اما نامنظم، شیمی و موارد قوانین حقوقی و جزایی بریتانیا، آشناست واتسون در این زمینه در توضیحات خود آگاهی هلمز در برخی از این رشتهها را کامل و در برخی دیگرمتوسط برمیشمارد.
استاد در تغییر چهره و پوشش
هلمز همچنین درصورت لزوم در مواردی نیز از مهارت خود برای تغییر چهره و لباس استفاده میکند و بهطور کاملا حرفهای در نقش فرد دیگری فرو میرود تا بتواند با دسترسی راحتتر به مظنون یا فرد مجرم به حل پروندهای که در اختیار دارد، بپردازد. او در داستانهای«علامت 4»، «ماجرای چارلز اوگوستوس میلورتون»، «مردی با لب کج»، «ماجرای خانه خالی» و «رسوایی در بوهم» برای گردآوری شواهد و مدارک بیشتر، مبادرت به تغییر چهره و لباس میکند، او این کار را اغلب با چنان مهارتی انجام میدهد که واتسون نیز موفق به شناساییاش نمیشود.
خانه و موزه شرلوک هلمز
خانه شرلوک هلمز را عمدتا با آدرس پستی «221بیبیکر استریت» میشناسند. آرتور کانن دویل در ابتدا با استفاده از نام خیابان بیکر که در قرن نوزدهم از محلات مرفهنشین شهر لندن محسوب میشد، خانهای خیالی در این خیابان برای شرلوک هلمز دست و پاکرد. به نام این آپارتمان بهعنوان خانه هلمز برای نخستین بار در رمان اتود در قرمز لاکی(1887)اشاره شد. در آن زمانی که کانن دویل خیابان بیکراستریت را برای سکونت هلمز انتخاب کرد، خیابان بیکر استریت چندان طولانی نبود و پلاکی به شماره 221وجود نداشت. بعدها با توسعه حد شمالی این خیابان، سریال مشهور شرلوک هلمز با بازی جرمی برت با استفاده از لوکیشن خانهای ساخته شده در سال 1932، در بیکر استریت بنا شد. امروزه بالای در ورودی این خانه پلاکی نصب شده که روی آن نوشته شده:«بیکر استریت بی221، شرلوک هلمز: کارآگاه مشاور 1881- 1904»، امروزه این خانه، موزه شرلوک هلمز است و بازدید آن برای عموم آزاد است.
تمام رمانها و داستانهای شرلوک هلمز به روایت آمار
آرتور کانن دویل در مجموع 56داستان کوتاه و 4رمان بلند درباره شرلوک هلمز نوشت. هلمز در این داستانها موفق به حل 27پرونده قتل شد. 2پرونده از مجموع پروندههای هلمز درباره قتل نبودند، در یکی از این پروندهها مرگ بهدلیل حمله یک حیوان و در پرونده دیگر نیز مرگ بهطور تصادفی اتفاق افتاده بود. هلمز در 2پرونده نتوانست از جان 2نفر از مشتریانش حفاظت کند. در 4مورد نیز قاتلها یا توانستند بگریزند یا به مرگ طبیعی فوت کردند. در 4مورد نیز هلمز موفق به ردیابی و پیدا کردن قاتلان شد اما آنها را (بنا به دلایل اخلاقی یا منطقی بهزعم خود)، تحویل مقامات پلیس نداد.