فعلا لب به بوتسوانا نزنید!
محمدرضا نصیری | روزنامهنگار
با کشف سویه جدید ویروس کرونا از کسانی که قصد سفر به آفریقای جنوبی و همچنین بوتسوانا، نامیبیا، اسواتینی، زیمبابوه و موزامبیک را دارند، خواسته شده سفرشان را به تعویق بیندازند. فعلا یه چند روز بوتسوانا نرویم، نمیمیریم! خودم یک کار خیلی خیلی واجب در کشور اسواتینی داشتم که فعلا منصرف شدم. اسواتینی میتونه فعلا منتظر بمونه؛ در نمیره که. البته اگر کارتان واقعا ضروری است، میشود یک کاریاش کرد. خودروی شخصی را بدهید با قطار یا تریلی ببرند بوتسوانا.
بعد خودتان با اتوبوس بروید آنجا ماشین را تحویل بگیرید. اگر جلویتان را گرفتند و پرسیدند با وجود ممنوعیت، چرا به بوتسوانا آمدهاید، بگویید کار اداری داشتم یا مادربزرگم در حال مرگ بود اصرار داشت لحظه آخر همه نوهها را نصیحت کند. همانجا عکس بگذارید از ترافیک جاده و در استوری بنویسید«لعنت به مردم بیملاحظه که از جانشان بگذرند، از سفر بوتسوانای آخر هفته نمیگذرند.» بعد یک استوری انگیزشی با عکس املت در جنگل بگذارید و بنویسید «برای رسیدن به آرزوهایت تلاش کن!»
برای نامگذاری سویههای جدید حرف یونانی کم آوردهاند. قبلا بیشتر حروف یونانی خرج سویههای قدیمی کرونا شده بود. برای سویه جدید نوبت استفاده از حرف Nu بود که چون با کلمه انگلیسی نیو بهمعنای تازه اشتباه میشد، سازمان بهداشت جهانی پرید روی حرف بعدی که Xi بود و همنام رهبر چین، آقای شی جینپینگ. خوب شد از الفبای فارسی برای نامگذاری انواع ویروس کرونا استفاده نشد وگرنه هر حرفی که انتخاب میکردند به یک اختلاسگر عزیز برمیخورد. فکرش را بکنید مثلا گوینده اخبار میگفت ویروس «ب.ز» دهها قربانی گرفت.
ویروس چینی، انگلیسی و هندی چه ایرادی داشت به الفبای یونانی روی آوردید؟ اگر ویروسها بهنام کشورها بود، ما هم زود میفهمیدیم که مثلا الان باید به مقصد هند پرواز مستقیم برقرار کنیم یا مثلا آفریقای جنوبی.
نماینده محترم مجلس رفته صحن علنی ورزشگاه سانتیاگو برنابئو و بازی رئال- سهویا رو دیده و توییت زده و هواداران رئال را به این شکل توصیف کرده: «بسیار منظم، جدی، متعصب و خونگرم بودند. هیچ نشانهای از وندالیسم ندیدم.» خدا را شکر.
خود بشخصه همیشه فکر میکردم طرفداران رئالمادرید بسیار بینظم هستند و اصلا نمیشود دو کلام با آنها جدی حرف زد چون همهچیز را به سخره میگیرند. فکر میکردم طرفداران در هر بازی نشانههای وندالیسم را به معرض نمایش میگذارند و میزنند همهچیز را داغان میکنند و باشگاه تا بازی بعدی که یک هفته وقت دارد، دوباره ورزشگاه را بازسازی میکند. خیلی خوب است که ما این چیزها را ببینیم.
درباره لباس پوشاندن دهقان فداکار در کتابهای درسی هم هیاهوی زیادی بهراه افتاده. خود مرحوم ریزعلی هم یکبار در مصاحبهای گفته بود وقتی پیراهنش را برای هشدار به راننده قطار آتش میزده، برهنه نبوده.
اصولا در آن منطقه جغرافیایی و آن سرما کسی با یکلا لباس تردد نمیکند. آنقدر سرد است که هر چه پیراهنت را آتش بزنی و بگیری سر چوب، باز هم یک پیراهن دیگر زیر آن هست. اصلا بدن افراد در مناطق سردسیر به این شکل است که وقتی میخواهند بروند واکسن بزنند، پرستار از آنها میپرسد:«ببخشید؛ بازوی شما صفحه چندم است؟!»