وقتی هالیوود برای امارات فیلم جنگی میسازد
جواد رسولی | کارشناس رسانه
از روز پنجشنبه هفته گذشته نمایش فیلمی با عنوان «کمین» در سینماهای کشور امارات آغاز شده است. این پروژه سینمایی نخستین بیگ پروداکشن سینمای امارات است که البته کارگردانی آن را پیر مورل همراه یک گروه عوامل 400نفره برعهده داشته است. مورل را علاقهمندان به فیلمهای اکشن با فیلم Takenمیشناسند. داستان فیلم درباره یک گروه از سربازان اماراتی در یمن است که در ماموریتی دچار کمین رزمندگان یمنی میشوند، درخواست کمک میکنند و واحدی از گروههای نظامی اماراتی میروند تا آنها را نجات دهند. در این بین گروه در کمین هم باید مقاومت کنند تا دوستانشان از راه برسند. ویدئوهایی از واکنش تماشاگران اماراتی در سینماها هنگام تماشای فیلم در شبکههای اجتماعی منتشر شد که در آنها بهشدت تحتتأثیر داستان قرار گرفته بودند و بعضا گریه میکردند. مصاحبهها با عوامل سازنده و اطلاعرسانی درباره این تولید عظیم هم پر از تأکید بر این نکته بود که داستان براساس یک رخداد واقعی نوشته شده و کارگردان با همه آن سربازانی که دچار کمین شده و زنده مانده بودند، شخصا صحبت کرده است تا حال و هوای فیلم را به واقعیت نزدیک کند.
مسئله اصلی اما شاید پرسش از همین کلمه ظاهرا ساده یعنی «واقعیت» باشد. واقعیت کدام است؟ «مقاومت» و «جانفشانی» سربازان ارتش امارات که رسما بخشهای مهمی از کشور یمن را به اشغال خود درآوردهاند؟ قهرمان چهکسی است؟ سربازان اشغالگر یا گروههای چریک یمنی که با آنها میجنگند و به آنها کمین زدهاند و آیا این روایت از جنگ خیلی آشنا نیست؟ سالهاست که نیروهای نظامی ایالاتمتحده آمریکا 2کشور عراق و افغانستان را به اشغال خود درآورده بودند. اشغال در عراق همچنان ادامه دارد. صدها هزار غیرنظامی عراقی و افغانستانی کشته شدهاند، اما در فیلمها و سریالهای آمریکایی قربانی همین سربازان معرفی میشوند. اشغال حق طبیعی فرض شده و مقاومت مردم کشورهای تحت اشغال بهصورت خشونت و ترور بازنمایی میشود. چه فیلم ادعای درنظر داشتن مسائل انسانی را داشته باشد (مثل «قفسه درد» ساخته کاترین بیگلو) و چه یک وسترن تمامعیار باشد (مثل «تکتیرانداز آمریکایی» ساخته کلینت ایست وود) تفاوتی نمیکند. در نهایت سربازان جوان و خوش بر و روی آمریکایی قربانیان خشونت معرفی میشوند و آنهایی که در طرف مقابل قرار گرفتهاند وحشیهای بیسر و پایی که اغلب اوقات حتی ارزش ندارد فیلم، صورتشان را هم درست و حسابی نشان بدهد. این روایت معکوس که در آن واقعیتِ اِشغال هنرمندانه از آن زدوده شده است همان روایتی است که برای فیلم کمین هم مورد استفاده قرار گرفته و بیشک دنبالههایی هم برای آن در راه خواهد بود؛ روایتی که هرگز در سینما باقی نمیماند و با تکرار و تکثیر میکوشد خودش را بهعنوان «واقعیت» جابیندازد؛ طوری که تناقض بزرگ «اشغالگر قربانی» طبیعی و نرمال بهنظر برسد و البته که در این میان رکورد پروژه نرمال کردن اشغال و قربانی جلوه دادن اشغالگر در فضای رسانهای جهانی رژیم صهیونیستی است. هرگز تصادفی نیست که هفته پیش سریال «تهران» برنده جایزه امی شد. راستی داستان ما را چهکسی تعریف خواهد کرد؟ داستان مردمی که در چند دهه اخیر تحت شدیدترین حملات اقتصادی، امنیتی و رسانهای بودهاند؟ داستان این جنگ را اگر کسی از خودمان تعریف نکند، کمینها و تهرانها از راه میرسند و بازی را میبرند. برای کسی مهم است؟