روایت نصر
علیرضا محمودی- دبیر گروه ادب و هنر
نمایش «منصور» اکران بهروزکردن سنتهای سینمای جنگ ماست. قراردادهای فیلم جنگی ایرانی که در تنفس چرخههای تولید و حضور تماشاگران تازهنفس از جوشوخروش افتاده، با منصور مفتوح خواهد شد. فیلمهایی که بهجای جبهههای بارها فیلم شده طول و عرض تاریخ جنگ، دست بهکار نمایش سخت جنگ در جبهه اعماق مقاومت بپردازند؛ اعماق سالهایی که در خاکریز خودی، مهمترین سلاح در برابر دشمنی که همهچیز داشت، آرمان بود.
همه میدانیم که روایت نبردها و بردهای سالهای دشتعباس و بلندیهای اللهاکبر از سبد فیلمهای ایرانی خارج شده. الگوی روایی فیلمهایی چون سجاده آتش در جنگ زرهی، عملیات کرکوک در جنگهای نامنظم، حمله به اچ–3 در جنگ هوایی، جنگ نفتکشها در جنگ دریایی، پرواز از اردوگاه در مقاومت آزادگان، اخراجیهای3 در تبعات جنگ و پلاک و پوتین در عملیات تکاوری از پیرنگها پاک شده. بعد از 3دهه بازگشت به آن 8سال، از معبرهای باز شده و میدانهای پاکشده نه تمنایی دارد و نه تماشایی.
سینمای عملیات جنگی در تکاپوی پیرایهها از صراحت رجز مهدی نریمان در شب حمله (پرواز در شب) و استغفار امدادگر که آیه پرچم را خرج پانسمان زخمیها میکند (دیدهبان) آنچنان دور شده بود که همچون حکایتهای مردان و زنان افسانهای میماند.
هر سال سؤال این است که چرا فیلم جنگ نداریم و هر سال جواب اینکه برای زندهماندن زندگی در مقاومت، قیمت رسیدن به نابترین روایت، نیازمند عبور دلاورانهای از تنگههای زمان و بلندیهای مکان است. بیتعارف میگویند که نسلهای جوان، جوینده جریانی باطراوت از جبهههای همیشه هستند. مثال میزنند برای آنها که با گوش خود آژیر وضعیت قرمز را نشنیدهاند، بازگشت به شبهای عملیات، فرماندهان قابلی میخواهد. کارگزاران و کارگردانانی که مانند سرداران که جنگ را برای جنگ نمیخواستند، سینما را برای سینما نخواهند. آنها بدون آنکه بخواهند از دشواری بیان آسان «آرمان» برای نسل جوان میگویند. در روزگار ارزانی و فراوانی تیر و تانک و جلوهفروشی رایانهای و میدانی، آنچه گران و نایاب شده، درک عمق روایت از «آرمان» است.
آخرین دستاورد نسل تازه به میدان سینما آمده برای روایت آرمان، پناهبردن به زندگی نسل اهل آرمان است. استراتژی سینمای جنگ برای بیان عمق جنگ، روایت زندگی مردان جنگی است. روایت نسلی که جنگ را نباخت؛ که جانباختن برایش سکه رایج و جانبازی برایش راحت بود. برای رسیدن به زمزم آرمان، باید گوش شنوای زمزمه داشت، که رازها همیشه
در زمزمه است.
گشودن معبر روایت زندگی مردان بزرگ جنگ با روایت زندگی فرمانده شهید نیروی هوایی کارستانی است در سینمای جنگ. تاکنون در این راه روایتهایی از جنم جانهای بزرگی چون محمود آیت، عباس دوران، عبدالحسین برونسی، دریاقلی سورانی، محمد کاوه، بهنام محمدی، حسین علمالهدی، مصطفی چمران، علی هاشمی و احمد متوسلیان به سینما راهیافته. روایت فاتح به جای روایت فتح؛ همچون کاری که سیدمرتضی آوینی در روایت فتح میکرد.
تیتراژ روایت فتح در سالهایی که جنگ به اندازهای فراتر از مرگ و زندگی در برابر همه اهل ایران ادامه داشت، تصاویری از شهدا بود که رویش نوحهخوان نهچندان شناختهشدهای اسامی شهیدان را میخواند و به کربلا، سرزمین آرمان همه نبردها خطاب میداد که ما در راهیم. در سالهای جنگ، آن صدا و آن چهرهها، مصداق تصدیق آرمانی بود که آوینی بهدنبال روایتش بود. «منصور» بازگشت به همان چهرههاست.