• چهار شنبه 2 خرداد 1403
  • الأرْبِعَاء 14 ذی القعده 1445
  • 2024 May 22
پنج شنبه 13 اردیبهشت 1397
کد مطلب : 14533
+
-

با کارگردان و بازیگران نوجوان تئاتر «قهوه قجری» دیدار کرده‌ایم

دارودسته تلخ و شیرین

دارودسته تلخ و شیرین

 آزاده بهرامی

در نقش‌هایشان غرق شده‌اند! حس و حال خوبی به مخاطب منتقل می‌کنند. صحنه با حضورشان رنگ و بوی دیگری دارد. صداهای دورگه نوجوان‌های 14 تا 16 ساله، رنگ و لعاب دیگری به تالار محراب داده است. کسی باور نمی کند که این اولین اجرای عمومی شان باشد. صدای فریادهای گیر کرده در حنجره‌هایشان، با فرم بدن‌های لاغر و نحیفشان، باعث شده تا اجراهایشان بهتر دیده شود. گویا تک تک آنها، از همان ابتدا برای این حرفه آفریده شده‌اند. سال‌هاست در زندگی واقعی شان به دنبال علایقشان رفته و برای رسیدن به اوج، خود را باور کرده‌اند. رفتیم و از نزدیک شاهد هنرنمایی عزیزان نوجوان کشورمان در تئاتر «قهوه قجری» در تالار محراب بودیم. نویسنده کار آتیلا پسیانی است و تئاتر به کارگردانی خانم رضی و بچه‌های نوجوان گروهش که پر از شور ونشاط زندگی هستند، به روی صحنه رفته است. با آنها همکلام شدیم تا راجع به این تئاتر و فعالیت‌های هنریشان صحبت کنند.



کارگردان قهوه قجری:

کار کردن با نوجوانان سخت اما شیرین است

ملیکا رضی در طول سال‌ها فعالیت کارگردانی آثاری چون کوتی موتی، افسانه‌هانسل گرتل، رقص کاغذ پاره‌ها، کله‌پوک‌ها، کورنومتر، و ده‌ها اثر دیگر دارد که در جشنواره‌های زیادی رتبه‌های برتر را کسب کرده‌‌اند. او در جشنواره‌هایی مانند ماه و شهر هر کدام یک‌دوره، جشنواره فجر سه دوره، جشنواره آئینی-سنتی دو دوره، جشنواره نیاوران و چندین دوره جشنواره آموزشگاهی حضوری پررنگ داشته است.  او از قهوه قجری می‌گوید. 


چطور شد به فکر افتادید قهوه قجری را به روی صحنه ببرید؟

وقتی فراخوان جشنواره آئینی-سنتی  را دادند، از زمان فراخوان تا به دست گرفتن کار، حدفاصل زمانی محدودی داشتم. از طرفی هم بچه‌های این گروه، تمرین سه ماهه‌ای داشتند و به خوبی روی تئاتر، اشراف داشتند. کاری که انجام دادم این بود که نمایش و آنچه را که روی صحنه قبلی بود با شیوه نمایش ایرانی و از نو بسازم. کار را با موسیقی زنده، فاصله گذاری مناسب، رقص کاکائی و هر آنچه که نشان دهنده یک فضای آئینی-سنتی بود، آمیخته کردم تا تئاتر «قهوه قجری» رقم بخورد. با تلفیق دنیای مدرن و فضای آئینی-سنتی، فکر می‌کنم جواب بهتری از نتیجه کار گرفتم. قهوه قجری، همان «هملت» شکسپیر است که سال‌ها پیش توسط هنرمند خوب کشورمان «آتیلا پسیانی»  اصطلاحا ایرانیزه شده و با نگارش جدیدی به روی صحنه رفت. 


برای روی صحنه بردن اثری که متعلق به دیگری است، نیاز به مجوز است؟

درمورد نمایش‌هایی که مربوط به فضای آئینی-سنتی است، مطالعات زیادی انجام شده و نمایشنامه‌های زیادی نوشته شده است. اما اتفاقی که سال گذشته در این رویداد مهم رخ داد؛ این بود که اعلام کردند: برای آثاری که به چاپ رسیده اند، دیگر نیازی به گرفتن مجوز؛ نیست! با این وجود معتقد بودم که حتما باید از آقای پسیانی هم برای جشنواره و هم برای اجرای عمومی کار، اجازه بگیرم. قبل از آغاز مراحل اداری کار، به خدمت استاد پسیانی رفتم و ایشان هم با روی باز و دستان پر مهر و عاطفه شان از این موضوع استقبال گرمی کردند.


آقای پسیانی کار را دیده اند؟

آقای پسیانی دقیقا در همان زمان اجرای ما در تئاتر «دیابولیک رومئو و ژولیت» هستند که در ایرانشهر به روی صحنه می‌رود و عملا این کار ناممکن است. البته به دنبال فرصت مناسبی هستیم تا ایشان قدم روی چشم ما بگذارند و از کار بچه‌ها دیدن کنند.


مضمون اصلی قصه چیست؟

قهوه قجری، در واقع ایرانی شده نمایش هملت است. همان اتفاق‌ها با همان آدم‌ها؛ اما به شیوه‌ای دیگر! داستان در زمان سلسله قاجار شکل می‌گیرد. عمو اسکندری وجود دارد و مهد اولیا و پسر شاه به نام بایرام که نقش  اصلی قصه است. روح پدر به دیدن بایرام می‌آید و با شرح واقعه به پسرش می‌گوید که مادر و عمویش با همدستی هم، سم مخ مارمولک را در قهوه قجری حل کرده و باعث مرگش شده‌اند.


کارکردن با قشر نوجوان، چه حال و هوایی دارد؟

سخت است، اما جذاب و دوست داشتنی! همه این بچه‌ها، به نوعی شیرین و بامزه‌اند و شیطنت‌های خاص خودشان را دارند. سر کار بازیگوشی‌های خودشان را دارند. در برابرشان، بارها با جدیت برخورد کردم اما آنها در دنیای پاک خودشان غوطه می‌خورند. گاهی اوقات، برای رفتن به اتاق گریم، کاهلی می‌کنند و در برابر واکنش‌هایم، ادای مرا درمی‌آورند و با ضبط صدایم وپخش آن؛ باعث خنداندنم می‌شوند. نوجوان‌های ما جزو بهترین و بی آلایش ترین بچه‌های دنیا هستند. برای چیزی که به آن علاقه دارند، با انگیزه فراوان گام برمی‌دارند و تلاش می‌کنند.


برای این کار چه مدت تمرین مداوم داشتید؟

برای بردن کار به جشنواره آئینی-سنتی سه ماه تمرین کردیم که در جشنواره جزو تئاترهای برگزیده شدیم. برای اجرای عمومی مان در تالار محراب، هم به مدت دوهفته تمرین کردیم. در حقیقت این کار در یک فرصت یک‌ساله آماده شد و به روی صحنه رفت.


استقبال مردم از کار چگونه بود؟

خوشبختانه بسیار عالی بود. می‌توانم لبخند رضایت را بعد از اجرای هر شب، بر لب تماشاگران ببینم. جا دارد از همه این عزیزان به خصوص استاد «بهزاد فراهانی» عزیز که همیشه مانند پدری مهربان، حامی من و بچه‌های گروهم بودند و برای جشن امضا و دیدن اجرای کار بچه‌ها، قدم رنجه کردند، جناب والی زاده عزیز که بعد از دیدن کار بسیار تشویق مان کردند و اجرای بچه‌ها را عالی خواندند، هم چنین از بانو «رکسانا خلوتی» تهیه‌کننده کار و «هستی مرادی» دوست خوب و مشاورم در تالار محراب تشکر ویژه کنم.


بعد از اجرای عمومی در تالار محراب، قصد دارید قهوه قجری را در جای دیگری به روی صحنه ببرید یا اینکه برنامه دیگری دارید؟

بعید می‌دانم کار را در تالار دیگری به روی صحنه ببرم. فکرهایی دارم و قصد دارم این تئاتر را در جشنواره دیگری ارائه دهم. البته در حد یک حرف است و تا روز آخر، باید ببینیم

بازخورد اقشار مختلف از این تئاتر چگونه خواهد بود؟
برای قرار دادن تئاتر در سبد فرهنگی خانواده‌ها، چه پیشنهاداتی دارید؟


تئاتر هم مانند سینما، به دو سمت گیشه و هنری رفته است. قبلا سالن‌های تئاتر با علاقمندانی پر می‌شد که برای دیدن بازیگر محبوب شان از نزدیک، به سالن‌های تئاتر کشیده می‌شدند. این موضوع این روزها کمرنگ تر شده و مردم تمایل دارند اثر هنری تری را، با عزیزانشان به تماشا بنشینند. خوشبختانه افزایش تعداد سالن‌های خصوصی، نشان دهنده این موضوع است که دیدن تئاتر خوب، مطابق با سلیقه‌های مردم جزو محبوب ترین سرگرمی‌ها محسوب می‌شود و این باعث خرسندی است. برای قرار دادن تئاتر در سبد فرهنگی خانوار، قطعا تلویزیون می‌تواند نقش به سزایی داشته باشد، اما تلویزیون به چشم رقیب به تئاتر و سینما می‌نگرد و حمایت‌های این چنینی از سوی رسانه ملی شکل نمی گیرد.  دلسوزان تئاتر باید با شیوه‌های مختلفی، برای فرهنگسازی و قرار دادن تئاتر در سبد خانواده‌های ایرانی گام بردارند. 

 

این خبر را به اشتراک بگذارید