حال و هوای مردمانی که با خیابانآرایی به پیشواز نیمه شعبان رفتهاند
چند قدم مانده به صبح
ملیحه محمودخواه
چند روزی مانده به نیمهشعبان حال و هوای کوچه تغییر میکرد. انگار ته دل بچهها قند آب میکردند. بچههایی هم که مدام برای هم خط و نشان میکشیدند و برای دعوا سر کوچه قرار میگذاشتند در این روزها رفتارشان با هم عوض میشد؛ انگار که دوستان هزارساله بودند. همهچیز رنگ و بوی دیگری پیدا میکرد. تکتک بچهها برای خودشان بناهایی کارکشته میشدند. آجر و آب و گچ و سیمان مصالحی بود که در روزهای منتهی به نیمهشعبان تقریبا در هر کوچهای پیدا میشد. بچههای هر کوچه تلاش میکردند حوض کوچهشان زیباتر و بهتر از کوچه بعدی یا قبلی باشد. عطر گل و کاهگل حوضچهها تا چندروز در سرسرای خانهها باقی میماند و تمام کوچه را معطر میکرد. کاغذهای زرورقی هم کوچهها را زیباتر و جذابتر میکرد و اهالی محله را برای دیدن کوچه تزئینشده از خانه بیرون میکشید. عاقبت بزرگترها هم دست به کار میشدند. زنهای همسایه با شربت و چای و شیرینی در جشن شرکت میکردند و مردان نیز در رودربایستی بچهها میماندند و برای خرید نقل و شکلات دستبهجیب میشدند تا همهچیز به خوبی و خوشی پیش برود.
با همان شوق قدیمی
3- 2دهه از آن روزها میگذرد اما جشن نیمهشعبان با همان شور و اشتیاق اما به سبک دیگری برگزار میشود. حالا دیگر داربستهای بزرگ و چراغهای رنگی دلخوشی رهگذرانی است که میلاد مهدی موعود را جشن میگیرند. البته گاهی رقابت بین محلهها هم چاشنی این چراغانیها میشود. اما هرچه هست، شیرین است و برای جوانانی که تدارک جشن نیمهشعبان را میبینند خاطره میشود. محمدصالح رضایی از جوانانی است که در محله امیریه در تزئین مسجد پنبهچی حضور دارد. با آنکه دانشجوست و در گیلان درس میخواند میگوید دوست دارد نیمهشعبان خودش را به مسجد برساند تا در آذینبندی آن شرکت کند. او معتقد است: «اسم نیمهشعبان که میآید انگار دل آدم روشن میشود. ناخودآگاه لبخند به لب آدم مینشیند. انرژی آدم 10 برابر میشود و از کار و فعالیت خسته نمیشود.» بعد حرفهایش را به یک ترس قدیمی و شخصی هم گره میزند و اشاره میکند که «با آنکه از ارتفاع میترسم و در حالت عادی از نردبان بالا نمیروم اما در زمان تزئینات سعی میکنم به بچههایی که بالای داربست میروند کمک کنم. شاید باورتان نشود اما انگار ترسم میریزد. گاهی برای دادن ابزار به بچههایی که بالای داربست هستند از نردبان بالا میروم. اما نیمهشعبان که تمام میشود حتی از 2 پله نردبان هم نمیتوانم بالا بروم و احساس میکنم همه دنیا دور سرم میچرخد! خودم فکر میکنم این انرژی نیمهشعبان است. همه برای بهتر برگزار شدن این مراسم تلاش میکنند.»
کار دل
یک کوچه پایینتر از مسجد پنبهچی، مهدیه تهران مانند چراغی نورانی در محدوده ابتدایی خیابانی که به نام حضرت مهدی(عج) مزین شده است میدرخشد. نام مهدیه تهران با نام حضرت ولیعصر(عج) شناخته میشود. محسن حسینینسب، یکی از جوانانی که در ریسهکشی خیابان حضور دارد معتقد است جشن نیمهشعبان جشن دلهاست و شادی این ایام، وصفناشدنی. او میگوید: «من الکترونیک خواندهام و در مغازه شخصیام کار میکنم اما نزدیکیهای نیمهشعبان طی روز یکی، دو ساعت از کارم میزنم تا خودم را برای تزئین به مساجد یا حسینیهها برسانم.» این برقکار حرفهایش را چنین ادامه میدهد: «این کار، کار دل است. اگر برای چراغانی و بستن داربست کمک نکنم انگار کار نیمهتمامی داشتهام که آن را انجام ندادهام. 2سال قبل در تهران نبودم، برای کاری به مشهد رفته بودم اما وقتی از کنار یک حسینیه میگذشتم و اهالی آنجا را مشغول بستن داربست و چراغانی عید نیمهشعبان دیدم دلم طاقت نیاورد و برای کمک به آنها رفتم. دست خودم نیست. با این کار از ته دل احساس رضایت میکنم».
خودش نگهدار ماست
اسماعیل فتحی، جوان 36سالهای است که در چراغانی مهدیه تهران حسابی سنگتمام میگذارد. درباره چگونگی مشارکت در جشن نیمهشعبان و آذینبندی کوچه و خیابان میگوید: «یادم میآید 7ساله بودم که پدرم من را به مغازه سر کوچه میبرد و چراغها و ریسهها را برای تزئین کوچه میخرید. پدرم آنقدر با شوقوذوق این کار را انجام میداد که این علاقه در دل من هم شکل گرفت. حالا سالهاست که در جشن نیمهشعبان با دوستانم کوچه و خیابان اطراف مهدیه تهران را تزئین میکنیم». این شهروند از خطرات این کار هم میگوید؛ اینکه هر کاری که با برق و سیم و وسایل الکترونیکی سروکار داشته باشد بیخطر نیست اما «صاحب این روزها خودش پشتوپناه ماست و به همین دلیل با دل قرص کارها را انجام میدهیم».
بالاخره هزینه دارد
برو بچههای کوچه صداقت در خیابان ولیعصر نیز در حد بضاعت و توان خود طاقنصرت زدهاند و خیابان را با مهتابیهایی به شکل ستاره تزئین کردهاند. طاقنصرتی با رنگ آبی فیروزهای که با اسماء متبرکه و صفات امام عصر(عج) زینت شده است. محمد صبوری، یکی از جوانانی که در ساخت این طاقنصرت شرکت داشته میگوید: «تزئین و ساخت این طاقنصرتها اینقدر لذتبخش است که هر سال داوطلب این کار میشوم. امیدوارم بتوانیم با این کار گوشهای از ارادت و محبتمان را به اهلبیت(ع) نشان دهیم». او این را هم اضافه میکند که این کار سختیهایی هم دارد. مخصوصا برای آنها که زیاد به کارهای ساختوساز آشنا نیستند خطر سقوط یا برقگرفتگی وجود دارد اما اینها سبب نمیشود که کار را رها کنند، زیرا مطمئناند عشق به امام عصر، حافظ جانشان است. این جوان ادامه میدهد: «اکنون که حضرت مهدی(عج) غایب از نظر است، بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم انتظار است و جشن نیمهشعبان به ما فرصتی میدهد تا کمی از دلتنگیهایمان کم کنیم». این شهروند همچنین میگوید درست است که بسیاری از بچهها با جانودل کار میکنند و هیچ دستمزدی نمیگیرند اما هیئت و حسینیهای که میخواهد ایستگاه صلواتی بهپا کند یا برای طاقنصرت داربست بزند باید هزینه آن را بپردازد که این هزینهها از صندوق حسینیه یا از سوی افراد خیر تامین میشود. این هزینهها بسته به میزان داربست و میزان پارچه برزنتی که برای ایستگاه بهکار میرود متغیر است و اگر داخل چادر هم چراغانی شود هزینه آن متفاوت است و مبلغی بالغ بر 600هزار تا 2 میلیون باید برای آن هزینه کرد.
نوستالژی 17 شهریور جنوبی
اما در این میانه خیابان 17 شهریور جنوبی هم قصه خاص خودش را دارد؛ مرام و داشمشتیگری اهالیاش همچنان پابرجا مانده است. این خیابان را بیشتر مردم با چراغانیها و طاقنصرتهایش به خاطر میآورند و همینهاست که هرساله بسیاری از شمالشهرنشینان را به این خیابان میکشاند. تصاویر مختلف ازجمله سیمرغ و گل و ستاره که با لامپهای رنگارنگ ساخته شدهاند هنرهایی است که یک سال زمان میبرد تا دوباره آنها را ببینید.
این گروه صدنفره
سراغ سجاد حسینی، یکی از اهالی محلهای که مسجد امام جعفر صادق(ع) در آن قرار دارد میرویم تا برایمان از یکی از طاقنصرتهای معروف تهران بیشتر بگوید. میگوید: «چراغانیهای این محله زبانزد خاص و عام است و هرسال بهدلیل این تزئینات، یکی، دو شب مانده به نیمهشعبان، خیابان از ترافیک قفل میشود». سجاد درباره نحوه چراغانی این خیابان هم میگوید: «از آنجا که مسیر چراغانی و طاقنصرتهایی که زده میشود طولانی است به کمک افراد زیادی برای این کار نیاز داریم به همین دلیل بیش از 100نفر کمک میکنند که کل خیابان تزئین و چراغانی شود. هزینه این چراغانیها را هم کسبه و مردم محله تامین میکنند و حتی از محلههای دیگر هم خیرانی برای تامین هزینههای این مراسم مبالغی را به حساب مسجد و حسینیه واریز میکنند تا هر سال این جشن باشکوهتر از سال قبل برگزار شود».
عاشقان
در مسجد مقدس جمکران
خیلیها امشب و فردا راهی مسجد جمکران میشوند تا به این زیارتگاه معروف در 6کیلومتری شهر قم بروند. امسال شب زیارت این مسجد با شب میلاد امامزمان(عج) یکی شده است و احتمالا همین ویژگی باعث افزایش تعداد زائران خواهد شد. مسجد جمکران برای ما ایرانیها مهمترین زیارتگاهی است که آن را منسوب به امام زمان(عج) میدانند. روایات معتبری هم درباره اهمیت این مسجد وجود دارد. خود حضرت حجت(عج) از شیعیانشان خواستهاند که به این مکان روی آورند و آن را عزیز بدارند. در روایت آمده که ایشان به حسن بن مُثله فرمودند: «به مردم بگو به این موضع (مسجد مقدس جمکران) رغبت کنند و آن را عزیز دارند...» آنگاه نماز تحیّت مسجد و نماز امام زمان(عج) را تعلیم داده سپس فرمودهاند: «هرکس این دو نماز را بخواند همانند این است که در خانه کعبه نماز گزارده باشد». آیتالله صافیگلپایگانی درباره اهمیت این مسجد گفتهاند: «قضیه مسجد جمکران و ولایت و توجه به این مقام مقدس خیلی خیلی بااهمیت است و بزرگان و علما و اشخاصی که ملتفت بودند، همیشه مواظب بودند که در حدی که بتوانند، از این مکان مقدس بهرهمند باشند و استفاده کنند.» درباره ماجرای ساخت مسجد جمکران هم روایات بسیاری وجود دارد و همه بزرگان بر اینکه دستور ساخت این مسجد از سوی حضرت بقیهالله(عج) صادر شده صحه میگذارند. دستور ساخت مسجد جمکران را فردی به نام شیخ عفیف صالح حسنبن مُثله جمکرانی در یکی از شبهایماه رمضان از حضرت امام عصر(عج) دریافت کرده است.