حرفهایتازه در ماجرای احیای دریاچه ارومیه
زهرا رفیعی - خبرنگار
برای احیای دریاچه ارومیه، دولتهای یازدهم و دوازدهم، پایهگذاران و مجریان اولیه ستاد احیای دریاچه ارومیه و همچنین دولت سیزدهم که چند ماهی است بر مسند کار آمده، متفقالقول بوده و هستند. در تقریبا 7سالی که از تاسیس این ستاد میگذرد، ایدههایی که با ناکارآمد جلوهدادن برنامههای احیای دریاچه بهدنبال برگرداندن شرایط به نفع کشاورزی به جای تامین حقابه دریاچه است، هرازگاهی مطرح شده است.
اخیرا نیز مهدی عیسیزاده، نماینده میاندوآب - یکی از بخشهای حوضه آبریز دریاچه ارومیه - در مجلس با اشاره به اینکه مدیران ارشد ستاد احیای دریاچه ارومیه باید دادگاهی شوند، اعلام کرده است طرحهای غلط اجرا شده و اعتبارات هنگفت زیادی به هدر رفته است. البته از سوی دیگر نمایندگانی نیز هستند که موضوع را کلان دیده و نمیخواهند نگاههای بخشی روی کل این حوضه آبریز تأثیر بگذارد. هر کدام از این نمایندگان مستندات علمی خود را دارند، ولی این حوضه آبریز نیز مانند سایر حوضهها در کشور، بر اثر بدهی انباشته آبی در حال نابودی است.
خرج بیشتر از دخل
در همه حوضههای آبریز، چند کمیت اصلی وجود دارد که باید مبنای تصمیمگیریهای خرد و کلان باشد. «آب تجدیدپذیر» بهعنوان متوسط منابع تجدیدپذیر و تکرارشونده سالانه باید در 3بخش عمده 1- شرب و بهداشت، 2-محیطزیست و 3-صنعت و کشاورزی صرف شود. در همه مراجع علمی دنیا مصرف بیش از 40درصد منابع تجدیدپذیر به هیچ عنوان توصیه نمیشود. با وجود اینکه تامین منابع آبی باکیفیت و استاندارد برای بخش شرب خط قرمز همه دولتهاست با این حال اسراف در این بخش اصلا پذیرفتنی نیست. دومین تعهد کشور در مدیریت منابع آبی تجدیدپذیر، حقابه محیطزیست در حد پایداری اکوسیستمهاست. این تعهد برای سالهای پرآب، کمآب و نرمال میتواند متغیر باشد.
مسعود باقرزادهکریمی، رئیس حوضه آبریز دریاچه ارومیه در گفتوگو با همشهری میگوید: براساس دورههای رسمی آماربرداری آب در وزارت نیرو، در دوره اول که بین سالهای1345تا1376 است، آورد سالانه آب تجدیدپذیر در حوضه آبریز دریاچه ارومیه 8876میلیون مترمکعب (8.8میلیارد) بوده است. در دوره دوم آماربرداری که بین سالهای 77تا91 بود، این میزان به 7136میلیون مترمکعب رسیده است. این بدان معناست که آورد حوضه 20درصد نسبت به دوره قبل کاهش داشته است. مبنای محاسباتی همچنان 7.1میلیارد مترمکعب است، ولی براساس آمارهای دوره سوم که از سال 92تا 1400را شامل میشود، آورد سالانه با کاهش 25درصدی به 5070میلیون مترمکعب رسیده است؛ این درحالی است که مصارف در 3بخش اصلی به 5350میلیون مترمکعب رسیده است.
بهگفته این مقام مسئول، اگر دور دوم آماربرداری آب را هم مبنا قرار دهیم، هماکنون حدود 75درصد آب تجدیدپذیر در این حوضه آبریز را مصرف میکنیم و اگر آمارهای جدید در دور سوم آماربرداری را ملاک قرار دهیم، بیش از 100منبع آبی تجدیدپذیر در حال استفاده- عمدتا در بخش کشاورزی- است. مسعود باقرزادهکریمی میگوید: چنین رویهای باعث شده که در 25سال گذشته، از 24محدوده مطالعاتی در حوضه آبریز ارومیه که 7تای آن در مناطق کوهستانی و بالادست حوضه آبریز قرار دارد و اساسا آب زیرزمینی ندارند، 17دشت ممنوعه و 5دشت ممنوعه بحرانی اعلام شود.
بدهی 14میلیاردی در ارومیه
در این سالها کشاورزان، کاهش حقابه کشاورزی را با حفر چاههای متعدد و غیرقانونی جبران کردهاند و در نتیجه آب زیرزمینی بیشتری مصرف شده است. بهگفته باقرزادهکریمی، سالانه 60میلیون مترمکعب بیش از تغذیه آب زیرزمینی مصرف میشود. این بدهی به مخزن آبهای زیرزمینی بهصورت تجمعی هماکنون به رقم 1.4میلیارد مترمکعب رسیده است. در مورد آبهای سطحی حوضه آبریز دریاچه ارومیه نیز برای اینکه سطح دریاچه به تراز وعده داده شده توسط دولت (14.6میلیارد مترمکعب) برای احیا برسد، هماکنون 12.5میلیارد مترمکعب کسری آب وجود دارد. مجموع بدهی آب سطحی و زیرزمینی در این حوضه آبریز حدود 14میلیارد مترمکعب است. چنین بدهیای در شرایطی باید پرداخت شود که پیشبینیهای سازمان هواشناسی برای این حوضه آبریز این است که بارشها در پاییز 25تا 50درصد زیر نرمال و در زمستان صفر تا 25درصد زیر نرمال خواهد بود. پیشبینی بلندمدت تا سال 1430نیز نشان میدهد که نهتنها دما کماکان افزایش خواهد داشت، بلکه میزان بارش از نرمال بیشتر نخواهد بود. رئیس حوضه آبریز دریاچه ارومیه در مورد اظهارنظرهای مسئولانی که بهدنبال افزایش کشاورزی در این بخش هستند، میگوید: اگر قرار باشد با این شکل و میزان از بهرهوری که در این حوضه در بخش کشاورزی وجود دارد، ادامه دهیم و به 526هزار هکتار اراضی کشاورزی آب برسانیم، هیچ آبی دیگر نباید به دریاچه برسد. از اینجای کار به بعد به وزارت نیرو یا هر وزارتخانه و نماینده مجلس و... دیگر ربطی ندارد که این آب به چه میزان و برای کدام بخش داده شود، بلکه به هدفگذاریهای کلان دولت در هر حوضه آبریز بستگی دارد. تضعیف، تعدیل و تعطیل کردن هر کدام از مصرفکنندگان آب به اولویتهای دولت بستگی دارد.
همراهی دولت سیزدهم
در 2دولت پیشین، ایجاد ستاد احیای دریاچه ارومیه بهمعنای اولویت دادن حیات دریاچه به جای توسعه در بخشهای کشاورزی و صنعت بوده است، اما نهتنها در حوضه آبریز دریاچه ارومیه که در همه حوضهها، سیاستهای کلان آبی با تصمیمات ناگهانی شوراهای عالی که تحت فشارهای منطقهای قرار دارند تغییر کرده است. مسعود باقرزادهکریمی اما میگوید: خوشبختانه دولت سیزدهم هم بر تداوم اجرای برنامههای ستاد احیای دریاچه ارومیه تأکید داشته و معاون اول رئیسجمهور اخیرا دستور آن را صادر کرده است.
با این حال عدهای بر این عقیدهاند که هیچ تضمینی وجود ندارد 600میلیون مترمکعب آبی که از منطقه زاب قرار است فقط برای دریاچه ارومیه منتقل شود، سر از باغهای سیبی درنیاورد که سالانه محصولشان کنار جادههای بیمشتری هدر میرود. بهگفته مسعود باقرزادهکریمی این مسائل آفتهایی است که میتواند دامن دریاچه و همسایگانش را بگیرد. خبر خوب اینکه دولت سیزدهم هم بهدنبال احیای دریاچه است و وزارت نیرو را مکلف کرده تا 15روز برنامههای ستاد آسیبشناسی شود. دوشنبه هفته آینده در وزارت نیرو این آسیبشناسی با ارائه راهحلهای آن برگزار خواهد شد. برای حفظ اکوسیستم منطقه باید چالشهای بین حقابهبران برطرف شود. نمایندگان بهعنوان مدعی مردم، بحق دنبال مسائل منطقهای خود هستند، ولی نمیتوان برای کل حوضه آبریز دریاچه ارومیه از طریق آنها تصمیم گرفت. یکی از آسیبهای اصلی برنامههای ستاد، تعامل ضعیفی است که در بخش اجتماعی و فرهنگی با مردم این حوضه داشته است.
کارهای سازهای زیادی انجام شده است، ولی باید با پیوستهای اقتصادی و اجتماعی بهدنبال متقاعد کردن کشاورز میرفتیم تا او بین کشاورزی و فعالیت پرسود اقتصادی دیگر یکی را انتخاب کند. امسال از 650میلیون مترمکعب حقابه دریاچه ارومیه 230میلیون مترمکعب یعنی حدود یکسوم پرداخت شده است. اگر 2سال بارندگی خوبی که در این حوضه آبریز رخ داد، نبود، شاید آب سطح دریاچه بهمراتب پایینتر از شرایط کنونی بود. مسعود باقرزادهکریمی که سالها در سازمان حفاظت محیطزیست، مسئول حوزه تالابها بوده معتقد است: حیات تالابها وابسته به سیلابهاست و ممکن است مقدار آب موجود در تالابها در سالهایی کم شود.
از آنجایی که دریاچه ارومیه آب پایه خوبی داشت، ما نمیدیدیم که هرساله با آب کمی که به آن سرازیر میشود، در حال خشک شدن است و معمولا با سیلابهای متناوب سالانه کسری آب دریاچه جبران میشد، اما الان نتایج یکسال خشکسالی خود را بهطور محسوس نشان میدهد.2سال بارندگی به کمک دریاچه آمده و 80درصد تعهدات وزارت نیرو برای دریاچه تحقق یافته و در مجموع عمر 7ساله حقابه محقق شده است.
اصلاح کشاورزی با فشار سیاسی
در مورد عدد آب پایه موردنیاز دریاچه اختلافنظر بین متخصصان وجود دارد و شاخصهایی مثل بروز گردوغبار نمکی، میزان شوری آب و تعداد آرتمیا، اتصال جزایر درون دریاچه به پهنه اصلی و... برای تعیین آن کمککننده است. به اعتقاد این مقام مسئول در وزارت نیرو، عدد 3.1میلیارد آب پایه در دریاچه قراردادی است و مبنای اکولوژیکی ندارد و باید مطالعات وسیعی در مورد آن صورت بگیرد. کشورهایی مثل استرالیا این مقدار از آب پایه را محاسبه کردهاند و در شرایط خشکسالی به نفع اکوسیستمها، دولت سهم حقابهبران را از آنها میخرد.بیش از 5هزار میلیارد تومان برای احیای دریاچه ارومیه هزینه شده است، ولی به اعتقاد باقرزادهکریمی بیشتر از پول، فشارهای چندجانبه سیاسی از سوی مسئولان منطقهای موضوع احیای دریاچه را تحتتأثیر قرار داده است. او میگوید: اگر دولت انسجام تصمیمگیری در سیاستگذاریاش نداشته باشد، دچار تشتت آرا شده و این به ضرر دریاچه است.او با اشاره به نامهای که اخیرا چند تن از نمایندگان حوضه آبریز ارومیه برای احیای دریاچه نوشتهاند، میگوید: بهدنبال ایجاد مجمع نمایندگان حوضه آبریز دریاچه ارومیه هستم تا جمعی از آنها برای این حوضه تصمیم بگیرند نه هر نمایندهای برای حوزه انتخابیهاش. در این مجمع با دیدی کلانتر، دیگر کسی مصالح منطقهای را به مصالح عمومی و کلی حوضه آبریز ترجیح نخواهد داد و تصمیمات عاقلانه و پایدارتری خواهند گرفت. ما نمیخواهیم که کشاورزی را به نفع دریاچه تعطیل کنیم یا برعکس با یکسوم آبی که هماکنون در این حوضه هدر میرود 3برابر محصول بیشتر برداشت کنیم. به جای فشار سیاسی برای آب بیشتر، تمرکز باید روی تحول در کشاورزی باشد.