وسعت دریاچه ارومیه کاهش یافت
دریاچه ارومیه با 1701کیلومتر کاهش به کمترین میزان در 4سال اخیر رسید / مدیر پایش دریاچه ارومیه: احیای دریاچه ارومیه ناممکن است
زهرا رفیعی- خبرنگار
حوضه آبریز دریاچه ارومیه امسال حدود 17درصد کمتر از سال آبی گذشته شاهد بارش بود، ولی چیزی که نصیبش شد، توسعه کشاورزی در این حوضه بهرغم وعدهها و برنامهریزیهای صورت گرفته در ستاد احیای دریاچه ارومیه و حقابهای بود که از 640میلیون مترمکعب به 160میلیون مترمکعب رسید.
برنامههای ستاد احیای دریاچه ارومیه در مدتی که رئیس سازمان حفاظت محیطزیست بهعنوان رئیس این ستاد از سوی رئیسجمهور جدید تعیین شده، اگر نگوییم کاملا متوقف شد، به کندی پیش رفت. اخیرا علاوه بر رئیس این سازمان، محمد مخبر، معاون اول رئیسجمهوری نیز بر تکمیل شدن طرحهای نیمهتمام احیای دریاچه ارومیه تأکید کرد. این برنامهها که از سال1393 شروع شده، قرار بود تا پایان سال1404 به پایان برسد، ولی به این زمان، 2سال اضافه شد. وسعت دریاچه ارومیه با ۲۰۲۷کیلومترمربع کاهش نسبت بهزمان مشابه سال گذشته و ۱۷۰۱کیلومترمربع کاهش نسبت به 2سال گذشته به ۱۷۷۷کیلومترمربع رسید که از سال۹۷ تاکنون کمترین میزان وسعت این دریاچه است.
حسین رضایی، استادتمام گروه علوم و مهندسی آب دانشگاه ارومیه و مدیر پایش دریاچه ارومیه در گفتوگو با همشهری میگوید: احیای دریاچه ارومیه با تهیه و تامین منابع آبی جدید از سایر حوضههای آبریز امکانناپذیر است، به جایی نخواهد رسید و باید باز تعریف در اهداف کمی صورت گیرد. هیچکدام از علمای این رشته به این موضوع دقت نکردهاند که حدود 70درصد منابع آبی از جنوب دریاچه تامین میشود. بر اثر ورود آب از این سمت، عمق دریاچه در این قسمت کاهش یافته است. اگر بخواهیم جنوب دریاچه را مانند سایر نقاط آن پر آب کنیم باید سالانه به ارتفاع یک متر آب به دریاچه سرازیر کنیم؛ این در حالی است که میزان تبخیر دریاچه در شرایط کنونی، حدود یک متر است و این بدان معناست که شما هرقدر آب وارد دریاچه کنید آن را در فرایند تبخیر از دست خواهید داد؛ یعنی برای رسیدن به مساحت 4500کیلومتری در دریاچه شما سالانه 5میلیارد مترمکعب به دریاچه آب برسانید و آن را در فرایند تبخیر بالای دریاچه از دست بدهید و این درحالی است که حوزه آبریز دریاچه ارومیه پتانسیل تامین چنین منابع آبی را ندارد.
ستاد احیای دریاچه ارومیه برای اینکه بتواند آب بیشتری به پهنه دریاچه برساند برنامه کاهش 40درصدی مصرف آب در بخش کشاورزی حوضه آبریز دریاچه ارومیه را پیشنهاد داده است و در بخشهایی از این حوضه نیز این برنامه اجرایی شده است، اما به اعتقاد حسین رضایی، متخصص مهندسی منابع آب تا زمانی که بر این بخش از برنامه نظارت کافی صورت نگیرد، آبی از آن برای احیای دریاچه ذخیره نخواهد شد. او میگوید: سیاست کاهش 40درصدی مصرف در بخش کشاورزی کار بزرگی بود که به اجرا درآمد ولی نظارتی بر آن نشد. در دشت مهاباد و زربنه که این برنامه اجرایی شده، کشاورزان با حفر چاه نیازهای خود را برآورد کردهاند. کاهش 40درصدی مصرف آب به نفع دریاچه بهمعنای این است که الگوی کشت تغییر کرده و کمتر آبیاری صورت بگیرد. زارعان برای دور زدن کمآبیاری چاه حفر کردهاند. وزارتخانههای جهاد و نیرو اگر نظارت میکردند، هم الگوی کشت تغییر میکرد و هم گیاهان آببر کمتر کاشته میشد.
او معتقد است که افزایش چاههای غیرمجاز پتانسیل تغذیه سفرهها را از بین میبرد و توضیح میدهد که بهترین روش برای احیای دریاچه این است که مساحت دریاچه را با روش بهینهسازی برآورد کنیم. این متخصص مهندسی منابع آب میگوید: باید ببینیم چقدر آب داریم و با آن چه مساحتی را میتوانیم احیا کنیم. اصلا امکان ندارد بتوانید دریاچه را به اندازهای که پیش از شرایط بحرانی داشت، برگردانید؛ حتی آبی که از حوضه آبریز زاب میآورند نیز فرصت احیا را با توجه به توضیحاتی که در مورد تبخیر و برداشت از آب دادم، فراهم نمیکند. اصلا مقرون به صرفه نیست که آب شیرین را به پهنه دریاچه ببریم.
مشکلاتی که همچنان برقرار است و نمیتوان از کنار آن بیتوجه عبور کرد، حفظ محیطزیست منطقه و افزایش کیفیت سلامت ساکنان حاشیه دریاچه است؛ موضوعاتی که دلیل تاسیس ستاد دریاچه ارومیه در سال94 بود و همچنان با تعیین رئیس جدید سازمان حفاظت محیطزیست قرار است برقرار بماند. حسین رضایی، استاد تمام دانشگاه ارومیه میگوید: در سالهای اخیر به تیمی از دانشگاه یزد بودجه 8میلیارد تومانی داده شد که کانونهای ریزگرد نمکی در بستر دریاچه را مشخص کنند. نتایج تحقیقات آنها هنوز در اختیار جامعه علمی قرار نگرفته است. با توجه به اینکه منابع آبی محدود و تبخیر بالاست، به جای اینکه مساحت دریاچه را برای جلوگیری از بروز ریزگرد افزایش دهیم، بهتر است این مناطق را که دور از پیکره فعلی دریاچه است مثلا با آبپاشی و مالچپاشی کنترل کنیم. بهنظر من باید در رقوم تراز دریاچه که چیزی حدود1272 است، تجدیدنظر شود. مساحت بهینه براساس پتانسیل موجود تعیین شود و پس از این به فکر ذخیره منابع آبی برای نسل آینده باشیم.
منظور این متخصص مهندسی منابع آب از ذخیره کردن آب سدسازی بیشتر نیست. او توضیح میدهد: وقتی کشاورز با نظارت درست در اجرایی شدن قوانین سفت و سخت مواجه شود، حتما همکاری خواهد کرد. بهرهدهی مزارع و باغها در این حوضه آبریز بسیار پایین است. کشاورز برای اینکه درآمدش را افزایش دهد به جای اینکه بهرهوری آبش را افزایش دهد، سطح زیرکشت را افزایش میدهد. کشاورز باید توابع تولید را رعایت کند و به ازای مصرف هر واحد آب، مقدار مشخصی تولید داشته باشد. برای هر کیلو سیبی که در کنار باغها و جادهها به هدر میرود و وارد بازار نمیشود، هزاران مترمکعب آب مصرف شده است. کسی نیست از کشاورز بخواهد که به اندازهای که آب مصرف کرده در تولید محصول بهرهوری داشته باشد و به جای سیب که خریداری ندارد، محصولش را تغییر دهد و مثلا پسته بکارد. ما هیچ برنامه تشویقی و تنبیهی نداریم و فقط میخواهیم از کشاورز هیچ صدای اعتراضی درنیاید؛ ضمن اینکه دوره سدسازی تمامشده و در کشوری مثل آمریکا سالانه 30سد بهطور کلی تخریب میشود. ذخیره آب پشت سدها باعث تغییر الگوی مصرف در کشاورزان پاییندست سدها میشود. ذخیره آب باید در سفرههای آب زیرزمینی صورت بگیرد.
حسین رضایی، استاد تمام گروه علوم و مهندسی آب دانشگاه ارومیه با تأکید بر اینکه اگر بهرهوری مصرف آب را بالا ببریم دیگر کسی به فکر توسعه اراضی زیرکشت نخواهد بود، میگوید: به جای احیای دریاچه ارومیه به این شکل باید بهدنبال افزایش راندمان باشند. تراز دریاچه ارومیه قبل و بعد از اجرای برنامههای ستاد احیا در آخر زمستان حدود1270.6 بوده است؛ یعنی به جز 2سالی که کشور ترسالی را تجربه کرد و این عدد به 1271 رسید، اگر به دریاچه آب بدهید یا ندهید این تراز در پایان زمستان ثابت میماند. اگر بیشتر از 1270.6متر آب بریزید، باید مقدار آب بیشتر از ارتفاع تبخیر آن در این حوضه باشد. ارتفاع تبخیر در این حوضه نیز حدود یک متر است.
او توصیه میکند به جای اینکه آن یک متر را با اقدامات کنونی افزایش دهیم و بهعبارتی با 4.5میلیارد مترمکعب از منابع آبی مختلف، مساحتی حدود 4500کیلومترمربع را پر آب کنیم، بهتر است، 3میلیارد مترمکعب به دریاچه آب بدهیم و مابقی را در سفرههای آب زیرزمینی ذخیره کنیم. اگر یک حصار هیدرولیکی کنار دریاچه مخصوصا در جنوب آن ایجاد کنیم، ثمرات بیشتری خواهد داشت.
او درباره مشکلات بستر دریاچه میگوید: رسوباتی که بهدلیل آورد بالای رودخانهها از جنوب دریاچه به بستر آن وارد شده، عمق دریاچه را در این قسمت کاهش داده است، اما در شمال دریاچه با چنین مشکلی مواجه نیستیم. علاوه بر ایجاد حصار هیدرولیکی باید به فکر تعیین مساحت بهینه دریاچه باشیم. در دنیا معمولا دریاچههای شیرین را با عمق بهینه و دریاچههای شور را با مساحت بهینه مدیریت میکنند. برنامههای منابع آب در حوضه دریاچه ارومیه باید سیاستزدایی شود و واقعیات را بهصورت منطقی برای اتخاذ تصمیمات درست درنظر گرفت. عوامل زیادی مانند تغییر اقلیم در کنار سیاستهای اشتباه مسئولان برای توسعه کشت گیاهان آببر، محیطزیست کشور را به نابودی میکشاند و باید برای آن کاری کرد. واقعیت این است که ایران خشک و نیمه خشک است و نمیتوان در خوزستان برنج کاشت و در کاشان صنایع آببر توسعه داد. منافع محلی و سیاسی باید از تصمیمگیریها فاصله داشته باشد.