• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
شنبه 24 مهر 1400
کد مطلب : 142952
+
-

هر سه قوه باید درگیر‌شوند

گفت‌وگو با محمد چمن‌آرا، رئیس کمیسیون احداث و خدمات فنی و مهندسی اتاق ایران درباره راه‌های حل مشکل طرح‌های نیمه‌تمام دولتی

هر سه قوه باید درگیر‌شوند

مائده امینی -روزنامه‌نگار

پروژه‌های دولتی در همه این سال‌ها تبدیل به محلی برای نمایش مسئولان در استان‌های مختلف شده است. از آنجا که این پروژه‌ها با کمترین مطالعات کارشناسی شده یا پیش‌بینی بودجه مورد نیاز راه‌اندازی می‌شوند، بعد از اجرا در نیمه راه با پیشرفت‌های حداقلی رها و تبدیل به پروژه‌های نیمه‌تمام عمرانی و صنعتی می‌شوند. پیچیدگی ماجرا به اینجا ختم نمی‌شود، دولت بعدی که روی کار می‌آید، برای آنکه خود را متمایز نشان دهد، انتقادهای مختلفی به پروژه‌های قبلی وارد می‌کند تا برای خود اعتبار به‌دست بیاورد و مجوز ضمنی برای رها کردن پروژه‌های قبلی و ناتمام بگیرد و از خود سلب مسئولیت کند و در نهایت به جای جبران خسارت‌های قبلی سعی می‌کند تا پروژه‌های جدیدی برای مطرح کردن خود، تعریف و اجرا کند و این چرخه معیوب تا ابد ادامه پیدا می‌کند. محصول این چرخه بیش از 80هزار پروژه نیمه‌تمام است که برای اتمام آنها به گواه گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، دست‌کم به ۶۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه نیاز است. با بازگشت رکود به اقتصاد ایران، ضرورت اتخاذ راهکارهای عملی برای رهایی از شرایط کنونی، همه متولیان اقتصاد کشور را به جدی گرفتن بحران حاکم بر اقتصاد کشور فرا می‌خواند. شواهد نشان می‌دهد در رکود فعلی، بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی بازدهی ندارند یا بازده منفی دارند. بیشتر صنایع زیر ظرفیت تولیدی خود کار می‌کنند و این خطر افزایش تعداد پروژه‌های ناتمام دولتی را جدی‌تر می‌کند‌ و درباره آسیب‌شناسی روند موجود با محمد چمن‌آرا، رئیس احداث و خدمات فنی و مهندسی اتاق ایران به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

 مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی که در سال 99منتشر کرده، می‌گوید که بیش از 6هزار طرح ملی و 87هزار طرح استانی نیمه‌تمام در کشور وجود دارد. این پروژه‌ها انباشت به‌جا مانده از دولت‌های مختلفی است که روی کار آمده‌اند اما ‌به آینده پروژه‌ها فکر نکرده‌اند. سنگ بنای این رسم غلط از کجا گذاشته شد و چطور  شد در این سیکل معیوب افتادیم؟
تا پایان دولت یازدهم؛ بیش از 80هزار پروژه دولتی نیمه‌تمام رها شدند. بیایید طور دیگری به این ماجرا نگاه کنیم. ما باید به‌دنبال یک الگوی مشخصی برای حکمرانی باشیم و آن را طلب کنیم. نیاز به استراتژی واقع‌بینانه برای اداره کشور داریم.
متأسفانه مردم ما دل‌شان را به قول و قرار نماینده‌های مجلس خوش می‌کنند اما به خوبی نمی‌دانند که کار نماینده افتتاح پروژه و سفر استانی برای جذب رأی نیست. فرماندار، استاندار و حتی رئیس‌جمهور همه در این تله افتاده‌اند. این رویه غلط است. اگر به جای این رویه به‌دنبال توسعه واقعی و فرهنگسازی برای دخیل کردن مردم و بخش خصوصی برای پیشبرد پروژه‌ها بودیم امروز اینقدر پروژه نیمه‌تمام روی دست کشور نمانده بود. وظایف قانونی دولت مشخص شده است و دولتی‌ها نباید وارد این بازی شوند. جلوی زایش پروژه‌های بیهوده باید گرفته شود. هر زمان که درآمدهای نفتی زیاد شد، دولت‌ها بیشتر و راحت‌تر به این فرایند دامن زدند.

 البته دیدگاهی هم وجود دارد که براساس آن علت کند پیش رفتن پروژه‌های دولتی، زیستن در اقتصاد تورمی است که در ادامه تامین هزینه‌های یک پروژه و اساسا پیش‌بینی و تخمین آن را مشکل می‌کند؛ یا این پروژه‌ها محل فساد و رانت برای دریافت ارز دولتی می‌شود؛ این دیدگاه به‌نظر می‌رسد چندان با دیدگاه شما منطبق نیست.
آسیب‌هایی که شما به آن اشاره کرده‌اید را رد نمی‌کنم. در تمامی دولت‌ها پروژه‌های نیمه‌تمام به‌نوعی حیاط خلوت مسئولان بوده است. من این را می‌پذیرم و البته درباره پروژه‌های صنعتی حرف نمی‌زنم چرا که این پروژه‌ها مشکلات خاص خودشان را دارند و پرداختن به مشکلات آنها نیاز به شهامت دارد. پروژه‌های عمرانی اما بله. حق باشماست اما تورم دربرابر مشکلات دیگر مثل سوءمدیریت نقش بسیار کوچک‌تری را بازی می‌کند. کسی که پروژه را تعریف می‌کند حتما به زمان و مبلغ مشخص شده فکر کرده است. در این خصوص باید بگویم وقتی اعتبار پروژه‌ها به شکل قطره‌چکانی پرداخت می‌شود، مشکلات هم تشدید می‌شود. اعتبار یک پروژه و روند تامین آن حتما باید حساب شده و فکر شده باشد.

 چه نهادهایی باید در گام اول تغییر رویه را آغاز کنند تا روند اشتباه کنونی اصلاح شود و به قول شما جلوی زایش پروژه‌های دولتی گرفته شود‌؟
تمامی حاکمیت باید علیه این رویه غلط موجود، بسیج شوند. من در قبال هیچ دولتی موضع‌گیری نمی‌کنم و می‌گویم روند کلی باید اصلاح شود. تا مادامی که یک برنامه قابل پایش، اندازه‌گیری و رصد وجود نداشته باشد در بر همین پاشنه می‌چرخد. برنامه‌های ما چه پیش از انقلاب چه بعد از انقلاب، قابل اندازه‌گیری و بررسی نبوده‌اند و نتیجه این روند همین وضعی است که شما می‌بینید. دولت جدید باید روبه‌روی فرایند زایش پروژه جدید بایستد. به تجربه‌های جهانی نگاه کند. محققان و پژوهشگران این دولت باید بررسی کنند که آلمان بعد از جنگ چه‌کار کرد؟ توسعه متوازن این نیست که در هر روستایی حتما استادیوم داشته باشیم.
مهم‌ترین نکته این است که هر نهادی اگر براساس قانون اساسی پیش رود و کارش را درست انجام دهد مشکل حل می‌شود. مشکل پروژه‌های ناتمام اما آنقدر عمیق شده که هر سه قوه باید درگیر شوند مخصوصا قوه مقننه و قوه مجریه. تا این سه قوه درگیر نشوند و دغدغه حل این معضل را نداشته باشند نمی‌شود از نهادهای ذیربط آنها انتظار تغییر داشت. مجلس باید سازوکاری برای آمایش و پایش پروژه‌های جدید تعریف کند و نقش بخش خصوصی را در قبول این پروژه‌ها پررنگ‌تر کند.

  در چه دوره‌ای بیشترین آسیب را از این ناحیه دیدیم و آن زمان مشکل کار از کجا بود؟
اگر خاطرتان باشد در دوره مرحوم هاشمی، در هر شهر چندین بیمارستان ساخته شد. برای مثال در ایلام که استان خود من است در هر شهری یک بیمارستان تاسیس شد و سالیان سال بدون کارکرد ماند. تاسیس بیمارستان بسیار پسندیده است اما باید ببینیم هدف ما از ساخت بیمارستان چیست؟ قرار است با این تعداد بیمارستان چه‌کار کنیم؟ اعتبار اتمام ساختمان آن را باید از کجا تامین کنیم؟ در استانی که جاده مواصلاتی خوب ندارد چرا باید پروژه‌های جدید در آن کلنگ بخورد؟ همه حرف من این است که سعی کنیم در جهت توسعه حرکت کنیم و برای امور خود برنامه داشته باشیم.

 پروژه‌های نیمه‌تمام به هر حال با همه نقدهای منفی و مثبت امروز تبدیل به غده‌های سرطانی شده‌اند و برای اتمام آنها به میلیاردها دلار پول نیاز داریم. بهترین رویکرد در قبال این پروژه‌ها - عموما - چیست؟ آنها را رها کنیم؟ تخریب کنیم؟ تکمیل کنیم در عین اینکه جلوی زایش ایستاده‌ایم؟
به نفع کشور است که خیلی از پروژه‌های نیمه‌تمام کنونی در هر مرحله‌ای که هستند، تعطیل شوند. نیازی به ادامه این پروژه‌ها نیست. رویکرد درست این است که یک تیم خبره همه این پروژه‌ها را بررسی کند و پس از بررسی به اولویت‌بندی آنها بپردازد (‌در عین اینکه روبه‌روی ایجاد پروژه جدید ایستادگی می‌کند) در گام بعد باید با توجه به برنامه‌ای که برای توسعه کشور داریم، پروژه‌هایی که نقش بیشتری ایفا می‌کنند را شناسایی کرده و برای تکمیل آنها اقدام کند. نباید اولویت‌بندی ما براساس استان باشد. نباید نماینده‌های مختلف دنبال سهم‌خواهی باشند. کشور برای همه ماست و قرار نیست سال به سال آمار پروژه‌ها بیشتر شود تا در ظاهر کم‌توجهی به بقیه استان‌ها از این مسیر جبران شود.

 تأکید شما بر ایستادگی روبه‌روی ایجاد یک پروژه جدید قاعده‌ای است که استثنا ندارد؟
قطعا اینطور نیست. من می‌گویم قاعده درستی در ابتدا تعریف کنیم بعد برای آن استثنا پیدا می‌کنیم. سیل، زلزله و... نیاز به پروژه‌های جدید دارد. اتفاق‌های لحظه‌ای مشکلاتی است که پروژه‌های مربوط به‌خودش را دارد اگر قاعده‌مند باشیم برای این استثناها هم مشکل ایجاد نمی‌شود اما چون ساختار معیوب است، شما امروز اگر من چمن‌آرا را هم به‌عنوان رئیس‌جمهور انتخاب کنید همین مشکل پیش می‌آید. چون من هم در ساختار معیوب، راهم را گم می‌کنم.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید