• چهار شنبه 19 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 29 شوال 1445
  • 2024 May 08
سه شنبه 20 مهر 1400
کد مطلب : 142635
+
-

به‌مناسبت 20مهرماه روز بزرگداشت حافظ

حدیث رند عالم‌سوز شیراز

آنچه بیش از شعر حافظ او را فردی شکوهمند می‌کند، اندیشه آزاد و رهایی‌بخش اوست

حدیث رند عالم‌سوز شیراز

ستاره حجتی-خبرنگار

گویی وقتی «شمس‌الدین محمد» در شیرازِ قرن هشتم هجری غزل می‌سرود، می‌دانست که روزی «رند عالم‌سوز» ادبیات ایران لقب می‌گیرد و آوازه‌اش از مرزهای زبان‌فارسی فرا رفته و به گوش جهان خواهد رسید که می‌گوید: «صبحدم از عرش می‌آمد خروشی عقل گفت، قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می‌کنند». 
اگرچه در قرن‌های هفتم و هشتم‌ هجری‌شمسی شاهد ظهور شاعران و بزرگان ادب پارسی در گستره فلات ایران هستیم و شیراز نیز از این قاعده مستثنا نبود، اما بی‌گمان می‌توان گفت که حافظ شیرازی بیش از هریک از هم‌عصران خود، در تاریخ ادب ایران و جهان شناخته شد و منزلت یافت و کثرت آرایه‌ها و پیرایه‌ها، او را بیش از هر شاعر دیگری حتی به کتب درسی کشاند.
با وجود اینکه فردوسی می‌گوید عجم را با شعر پارسی خود زنده کرده‌است، اما خواجه شمس‌الدین محمدحافظ شیرازی شعر فارسی را برای قرن‌ها در هر خانه و کاشانه رواج داد. دراین میان به‌حق آنچه مولوی می‌گوید که «هر کسی از ظن خود شد یار من»، برازنده شعر حافظ است و همین موضوع بنایی شد که هنوز هم تفأل به دیوان حافظ و باور به اعجاز سخنش درمیان ایرانیان رواج دارد؛ آنچنان که خودش چنین می‌سراید: «شعر حافظ همه بیت‌الغزل معرفت است، آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش».

زیارتگه رندان جهان 
اگرچه ماندگاری شعر حافظ را مدیون طبع خلاق این شاعر بزرگ در سرایش شعر هستیم، اما «شمس‌الدین محمد گلندام» (نیمه دوم سده هشتم و نیمه اول سده نهم هجری‌قمری) یار گرمابه و گلستان او، اهتمام تام و تمامی در جمع‌آوری اشعار حافظ داشت و دیوان خواجه راز را گردآوری کرد و به آیندگان رساند. لطف کلام حافظ از سال های کوتاهی پس از مرگ او به دل پادشاهان ادب‌دوست ایران نیز نشست و ۶۵سال پس از وفات، نخستین آرامگاه بر مزار او در همین مکانی که به نام حافظیه می‌شناسیم، ازسوی «میرزا ابوالقاسم بابر گورکانی» حاکم فارس به شکل تک گنبد ساخته شد.
پس از آن تاریخ در زمان شاه‌عباس صفوی و در عصر اوج‌گیری درخشش فرهنگی و ادبی شیراز و تبدیل این شهر به پایتخت فرهنگی ایران، مقبره خواجه شمس‌الدین بزرگ‌تر و مزین به تزیینات کاشی عصر صفوی شد. پس از آن، این بنا در عصر نادری و زندیه نیز بازسازی و مرمت شد.
اما بنایی که امروز به‌عنوان آرامگاه حافظ می‌شناسیم، در سال ۱۳۱۴ و به دستور پهلوی اول و براساس طرحی از «آندره گدار» معمار و باستان‌شناس فرانسوی ساخته و پس از انقلاب اسلامی مرمت شد. آخرین مرمت این بنا مربوط به خردادماه سال‌گذشته و در دیوار ضلع شرقی و شمالی آرامگاه است.
دراین میان آرامگاه حافظ، علاوه بر میزبانی از گردشگران و میهمانان شیراز، همواره درسال‌های اخیر به‌عنوان محل مناسبی برای برگزاری مراسم و کنگره‌های فرهنگی و ادبی کشور مطرح بوده‌است. گویی شاعر «ناشنیده پند» ما، بعد از گذشت قرن‌ها از حیاتش، هنوز نقش فرهنگی خود را در شهر محبوبش را به تمام و کمال ایفا می‌کند.

شاعر جهانی شیراز
آنچه دراین بین بیشتر به‌چشم می‌آید، این است که شعر حافظ نه تنها ایرانیان را مجذوب کرد، بلکه توجه بسیاری از مستشرقان و ادیبان جهان ازجمله «یوهان ولفگانگ فون گوته» شاعر آلمانی را به خود جلب کرد. براین اساس اشعار شاعر شیرین‌سخن شیراز در قرن‌های ۱۸ و ۱۹ میلادی به زبان‌های انگلیسی و آلمانی هم ترجمه و روانه کتابخانه‌های اروپا شد. آندره گدار باستان‌شناس فرانسوی که تحت تأثیر فرهنگ و تاریخ ایران، زندگی در کشورمان را برگزید، می‌گوید آنچه بیش از شعر حافظ او را فردی شکوهمند می‌کند، اندیشه آزاد و رهایی‌بخش اوست، به‌ویژه آنجا که می‌گوید: «غلام همت آنم که زیرچرخ کبود، ز هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است»؛ اندیشه‌ای که با وجود رخنه شعر حافظ در هر خانه و خانواده ایرانی، شاید تاکنون کم‌تر به آن توجه شده باشد.
«دیوان غربی - شرقی» اثری به زبان آلمانی است که با تأثیر از تغرل ایرانی و غزل حافظ، توسط گوته سروده شده‌است. این شاعر، فیلسوف و دانشمند آلمانی دلباخته شاعرِ بی‌دلِ شیرازی ما می‌گوید: «شعر حافظ چون ابد، بزرگ است و چه توصیفی ماندگارتر از این».
 20مهرماه روز بزرگداشت اعجوبه زبان پارسی است؛ شاید تفألی به دیوان او و خواندن ابیاتی از غزل‌های او بهترین ادای دین به شاعری باشد که نام ادب پارسی را جهانی کرد و شعرش، گویای هنر اوست و به قول شهریار تبریزی «که لسان غیب خوش‌تر بنوازد این نوا را»

تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود / سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است / بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه /  که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
برو ای زاهد خودبین که ز چشم من و تو /  راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود
ترک عاشق‌کش من مست برون رفت امروز / تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود
چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد /  تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود
بخت حافظ گر از این گونه مدد خواهد کرد /  زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود
 

این خبر را به اشتراک بگذارید