• شنبه 27 مرداد 1403
  • السَّبْت 11 صفر 1446
  • 2024 Aug 17
چهار شنبه 31 شهریور 1400
کد مطلب : 141220
+
-

قبل از کرونا هم شرایط خوبی نداشتیم

سیدحسن موسوی‌چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران   توضیحاتی درباره وضعیت سلامت روان جامعه می‌دهد. او به همشهری می‌گوید که نباید وضعیت سلامت روان جامعه را تنها به دوران شیوع کرونا محدود کرد: «هنگام صحبت از سلامت روان اجتماعی در دوران کرونا باید قبل از آن را هم درنظر بگیریم. چون قبل از آن، در آخرین شیوع‌شناسی اختلالات روان که وزارت بهداشت در سال94 انجام داد، مشخص شد که بین 23 تا 25درصد مردم حداقل دچار یکی از اختلال‌های روان هستند، این عدد در تهران 30.4درصد بود. اینها مربوط به دورانی است که مشکلات شاید کمتر از حالا بود و کرونا شایع نشده بود.» به‌گفته موسوی‌چلک، قبل از کرونا هم حال سلامت روان جامعه خوب نبود: «در کنار موضوع سلامت روان جامعه، باید ببینیم درحوزه اجتماعی در چه وضعیتی قرار داریم. براساس آمارهای رسمی ستاد مبارزه با مواد‌مخدر ریاست‌جمهوری هم‌اکنون 4میلیون‌و400هزار معتاد دائم و تفننی در کشور وجود دارند. در ارتباط با روابط خانوادگی و آمار جدایی و طلاق هم آمار مناسبی نداریم. آمار یک دهه قبل نشان می‌دهد از هر 10 تا 12 ازدواج، یک مورد طلاق ثبت شده است،  درحالی‌که هم‌اکنون از هر 3‌ازدواج، یک مورد به طلاق می‌انجامد.» رئیس انجمن مددکاری اجتماعی در ادامه به بالا‌بودن سطح خشونت در جامعه اشاره می‌کند و می‌گوید: «آمار پزشکی قانونی سال گذشته چیزی نزدیک به 600هزار پرونده ضرب و شتم را نشان می‌دهد. همچنین سرقت، خشونت‌های خانگی یا مشکلات دیگر مربوط به سلامت روان هم در کشور بسیار دیده می‌شود. وقتی می‌خواهیم سلامت روان را در دوران بحرانی مانند کرونا بررسی کنیم، نمی‌توانیم مشکلات اجتماعی دیگر را نادیده بگیریم. ضمن اینکه در دوران کرونا اتفاقات دیگری هم رخ داده است. سبک زندگی مردم تغییر کرده و مشکلات اقتصادی و تشدید تحریم‌ها اضافه شده است. تحمل چنین شرایطی سخت شده است.» به‌گفته او، در کنار اینها افزایش مرگ‌های ناشی از کرونا، برگزار‌نشدن مراسم سوگواری، بی‌اعتمادی مردم به آمارها و اطلاعات و... وضعیت سلامت روان را با نگرانی‌هایی مواجه کرده است، مردم حتی فرصتی برای تخلیه هیجان‌هایشان ندارند. او ادامه می‌دهد: «زمانی که دیداری با هم نداریم و نمی‌توانیم به‌راحتی مانند گذشته به فعالیت‌های اجتماعی معمول خود بپردازیم، چگونه حال حوزه سلامت اجتماعی می‌تواند خوشایند باشد؟»  رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران معتقد است که پروتکل‌های وزارت بهداشت برای حمایت از سلامت روان، با تأخیر تدوین شد و فراگیری، همه‌گیری و تداوم لازم را نداشت. در کنار همه اینها وقتی خانواده‌ای، نان‌آورش را از دست می‌‌دهد، نیاز به حمایت‌های دیگری غیر از سلامت روان دارد؛ مثل حمایت‌های مالی و اشتغال و... همه اینها در شرایطی است که افراد جامعه اغلب آشنایی با مهارت‌های خودمراقبتی ندارند، تاب‌آوری لازم را ندارند و از قبل هم اختلالات حل‌نشده‌ای دارند. همه اینها تأثیرات منفی مضاعفی بر جای خواهد گذاشت. موسوی‌چلک می‌گوید: «نااطمینانی از شرایط آینده و مبهم‌بودن آن، نگرانی در مورد واکسیناسیون و عوارض آن یا انتخاب نوع واکسن مناسب، سختی‌های تامین دارو درصورت ابتلا، هزینه‌های بالای درمان، تضاد در تصمیم‌گیری‌ها و... منجر به افزایش تأثیر‌پذیری افراد از شرایط موجود می‌شود.»
 
 کارنامه ناموفق حوزه سلامت روان در کرونا
موسوی چلک می‌گوید نمی‌توان برای کارنامه حوزه سلامت روان در دوران کرونا، نمره خوبی درنظر گرفت، چرا که موضوع سلامت روان اجتماعی نه در سبد خانوار مورد توجه قرار می‌گیرد و نه در عرصه سیاستگذاری‌ها جایگاه مشخصی دارد:« دولت به سلامت جسم توجه بیشتری دارد و بودجه بیشتری هم برای آن درنظر می‌گیرد. خود مردم هم هزینه بیشتری برای سلامت جسم خود می‌کنند. با شیوع کرونا، مردم حالا هزینه‌های بیشتری برای درمانشان پرداخت می‌کنند. هزینه‌های خرید دارو و بستری در بیمارستان‌ در شرایط فعلی بسیار بالاست. با این حال مردم حاضر نیستند برای سلامت روانشان هزینه کنند.» رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران می‌گوید هم مردم و هم سیاستگذاران، هیچ‌کدام موضوع سلامت روانی اجتماعی و سواد سلامت روان را مهم نمی‌دانند. به‌طور کلی، فرهنگ توجه به سلامت روان در میان مردم و دولت پایین است؛ یعنی نه قبل از کرونا و نه پس از آن اقدامات مؤثری برای سلامت روان افراد جامعه انجام نشده است. اگر هم خدماتی وجود داشته باشد فراگیر و پایدار نیست.
موسوی چلک می‌گوید: «تاکنون آموزش مهارت‌های اجتماعی و زندگی مانند مهارت گفت‌وگو، تاب‌آوری و... به‌صورت پراکنده و زیرنظر سازمان‌های مختلف انجام شده است. اما تداوم و اثربخشی لازم را نداشته است. این در حالی است که در موضوع مهارت‌های اجتماعی مولفه‌هایی مثل آموزش (به‌گونه‌ای که همه جا در دسترس مردم باشد) یا برخورداری از جامعیت لازم، کفایت، پایداری و استمرار مهم است. اگر شرایط برخورداری از تمام آنها فراهم شود، می‌توان به مولفه نهایی یعنی اثربخشی و تأثیرپذیری دست یافت. اما نمی‌توان انتظار داشت سواد سلامت روانی خود به‌ خود در سطح جامعه ارتقا پیدا کند.» به‌گفته او، در دوران کرونا یک طرف، مردمی قرار دارند که درگیر بیماری و پیامدهای آن هستند و بخش دیگر کسانی هستند که خدمات ارائه می‌دهند. بخش دوم هم نیاز به مراقبت بسیار دارند، چرا که در این دوران به‌شدت آسیب دیدند.

افزایش سطح سواد سلامت جامعه
موسوی چلک می‌گوید که برای حفظ سلامت روان باید سطح سواد مردم بالا برود. وقتی مردم آگاهی‌های لازم را در تمام موارد داشته باشند، بهتر می‌توانند برای مقابله با آن رفتار کنند. چنین مواردی قبل از کرونا هم جدی گرفته نمی‌شد و بعد از آن هم به‌دلیل مشغله زیاد برای مقابله با بیماری از توجه لازم برخوردار نشد. درصورتی که مشکلات مربوط به این حوزه هم‌اکنون خودش را به خوبی نمایان نمی‌کند، اما 10سال دیگر در قالب انواع آسیب‌های اجتماعی ظاهر می‌شود. کسانی که هم‌اکنون نگرانی‌های زیادی در مورد خودشان یا خانواده‌هایشان دارند، در آینده نمی‌توانند به خوبی و به درستی نقش‌شان را ایفا کنند. به این ترتیب سرمایه انسانی کشور هم با خطر مواجه می‌شود. درحالی‌که وقتی سرمایه اجتماعی بالاتر باشد نشاط اجتماعی، امید و همبستگی و احترام به‌خود هم بالاتر می‌رود. او می‌گوید: «باید توجه داشته باشیم حتی اگر از همین حالا شروع به ارتقای سلامت روان کنیم، برای جبران، 3 سال عقبیم، اما اگر دیرتر از این اقدام کنیم به تدریح نیروی انسانی خود را هم از دست خواهیم داد. تمام ظرفیت‌ها می‌توانند به ارتقای سلامت روان جامعه کمک کنند، اما اگر این موضوع جدی گرفته نشود، در آینده با یک بحران مواجه می‌شویم.» 

این خبر را به اشتراک بگذارید