موظف به ارائه گزارش به مردم هستیم
ناصرامانی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه در نطق پیش از دستور:
ما نماینده همه مردم تهران هستیم از نزدیکترین آنها به ما تا دورترینشان یعنی حاشیهنشینان، آسیبدیدگان و توانیابان در مرکز و جنوب شهر. چه آنان که رأی داده و چه آنان که رأی ندادهاند، همه ساکنان این شهر از جنوب تا شمال و از شرق تا غرب از حق مساوی برخوردارند و ما نماینده و وکیل آنان هستیم و موظفیم به آنان پاسخ دهیم و چتر بیتبعیض خدمات مدیریت شهری را بر سر آنان بگسترانیم. شورای ششم در مقطعی حساس و سرنوشتساز کار خود را آغاز کرده و با چالشها و مشکلات فراوان به ارث رسیده بزرگی دست و پنجه نرم میکند.
در حوزه مالی و اقتصادی عدمتوازن بین بدهیها و مطالبات شهرداری، تأمین منابع مورد نیاز اداره شهر و تکمیل طرحهای نیمهتمام را با مشکل مواجه کرده و درحالیکه بدهیهای شهرداری مدعیان زیادی دارد، برای وصول مطالبات مدیریت شهری سازوکار تعریف شده و ضمانتداری وجود ندارد.
افزایش عوارض یا مالیاتهای محلی ضمن نداشتن ضمانت اجرا و در شرایط معیشتی و اقتصادی فعلی مردم مورد قبول این دوره مدیریت شهری نخواهد بود.
یأس و ناامیدی در سطح شهر و شهروندان مشاهده میشود؛ شهروندانی که با وعدههای بزرگ و امید به یکپارچگی مدیریت شهری، دولت و مجلس و حل مشکلات اساسی شهر به شورای پنجم اعتماد کردند، در عمل خواستههایشان را محقق ندیدند و نتیجه آن را در کاهش مشارکت مردم در انتخابات تهران شاهد بودیم.
سیستم حملونقل عمومی شهر تهران در بحرانیترین شرایط حیات خود قرار دارد و عمر مفید ناوگان اتوبوسرانی و مترو رو به پایان است و طی 4سال گذشته جز تعداد معدودی دستگاه اتوبوس، هیچ کمکی برای افزایش ظرفیت حملونقل عمومی انجام نشده، بلکه تعداد اتوبوسها و قطارهای مترو بهصورت مستمر رو به کاهش بوده و نقصان داشته؛ این در حالی است که ما در آستانه مهرماه و شروع احتمالی سال تحصیلی جدید و افزایش فوقالعاده تقاضای سفر درون شهری هستیم.
وظایف تمام نهادهای ذیربط برای اداره بهتر شهر و خدمت است که به اجماع به آنها میپردازم.
بهنظر میرسد باید مجموعه نظام بهویژه قوه مجریه و مقننه، خصوصاً نمایندگان مردم تهران و بهویژه رئیس مجلس از جایگاه نمایندگی مردم تهران و نیز ریاست قوه مقننه و با توجه به تجربه موفق 12ساله در اداره و توسعه تاریخی شهر تهران در این چالش به کمک مدیریت شهری بشتابند.
نوسازی بافت فرسوده بیش از 4500هکتاری تهران با سیاستهای تشویقی که به مالکان املاک ریزدانه این بافتها انگیزه نوسازی میداد، یکی از خواستههای مهم و جدی ساکنان محروم این مناطق است.
ناپایداری و ناایمن بودن شهر تهران و تابآور نبودن در مقابل حوادث طبیعی و غیرطبیعی همچنان یکی از چالشهای بزرگ شهر است. حادثه کلینیک سینامهر در دوره مدیریت شهری سابق نشان داد که ناایمنی مخصوص یک دوره مدیریت شهری و ساختمان پلاسکو نیست و تفاوتی ندارد که چه تفکر سیاسی شهر را اداره میکند. اگر ساختمانها ایمنسازی نشوند، اگر اقدامات پیشگیرانه انجام نشود و اگر تجهیزات و نیروی انسانی مهار و کنترل حوادث بهموقع نباشد، علاج واقعه بعد از وقوع مصداق خواهد یافت.
علاوه بر شهر، شهرداری تهران نیز با چالشهایی مواجه است که برخی از آنها عبارتند از:
نارضایتی کارکنان از مدیریت قبلی و شکاف و فاصله بین کارکنان و مدیران ارشد.
انتصابات سیاسی بدون توجه به سابقه افراد بهویژه ورود برخی مدیران از بیرون سازمان شهرداری که متأسفانه عملکرد آنان نقش اساسی در نارضایتی کارکنان بهجا گذاشته است.
کاهش کمکهای معیشتی و رفاهی به کارکنان و حتی پیشبینی منبع درآمد برای شهرداری از محل افزایش فرانشیز بیمه درمانی کارکنان و بازنشستگان.
تعطیلی ستاد ساماندهی تعاونیهای مسکن و عدماستفاده از ظرفیتهای قانونی برای خانهدار کردن پرسنل و حل مشکل مسکن آنان.
بیاعتبار کردن دفترچه درمانی کارکنان و لغو قرارداد با بسیاری از مراکز پزشکی و درمانی.
تضعیف سازمان بازنشستگی شهرداری و قطع کمکهای معیشتی و سبدهای حمایتی آنان.
ادغام و انحلال معاونتهای منابع انسانی، برنامهریزی و توسعه شهری بدون توجه به تبعات اجتماعی و روانی آن برای کارکنان و مدیران این دو مجموعه و انحلال اداره کل ایثارگران که نقش اساسی در رسیدگی به مشکلات این قشر چه در شهرداری و چه در شهر تهران داشت.
عزل و کنار زدن و خانهنشین کردن تعداد زیادی از کارکنان و مدیران به بهانه اصولگرا بودن و عدمرعایت شأن اجتماعی و حتی قطع حق و حقوق و مزایای آنان.
یکدستی در تفکر بدون درنظر گرفتن مصالح مردم تجربه ناموفقی است که باید با بررسی عملکرد شورا و مدیریت شهری پنجم اجازه ندهیم آن تجربه ناموفق و تلخ برای ما تکرار شود؛ زیرا یکدست و همفکر بودن شورای پنجم درون خود از یک طرف و توهم حمایت از طرف دولتی که همفکر و هم لیست شورای قبلی بود، از طرف دیگر نهتنها کمکی به حل مشکلات تهران نکرد که پس از مدتی شورا تبدیل به شرکت سهامی گروههای سیاسی تشکیلدهنده آن شد و هر یک از آنها بهدنبال سهمخواهی و تقسیم مناصب و موقعیتهای مدیریت شهری برای گروه خود بودند و یکی از وظایف اصلی شورای شهر که نظارت بر عملکرد شهرداری است را به فراموشی سپردند و طی 4سال و انتخاب 4شهردار و سرپرست حتی یک سؤال جدی هم از شهرداران خود در جهت منافع مردم و انجام وظیفه نمایندگی طرح نکردند. ما نباید در دام این توهم بیفتیم و این تجربه تلخ را تکرار کنیم.
شفافیت را واقعی و نه نمایشی اجرا کنیم
موضوع مهم دیگری که در سیاستگذاری شورای ششم باید مورد توجه قرار گیرد، شفافیت و پاسخگویی است؛ باید به مردم گزارش دهیم که برای افزایش کیفیت زندگی شهری آنان چه میکنیم و چه تصمیماتی میگیریم؟ ما وکیل مردم هستیم و قرار است از حق آنان دفاع کنیم و باید مرتب با موکلین خود در ارتباط باشیم، جلسات شورا باید علنی باشد و اصحاب رسانه حضور داشته باشند و مردم را در جریان بحثها و مسائل مورد گفتوگو در شورا قرار دهند. بنا نیست تصمیمات اساسی مانند دوره قبل در جلسات هماندیشی اتخاذ شده و در جلسات علنی، نمایش و ادایی از دمکراسی و شفافیت در منظر و مقابل رسانهها به اجرا گذاشته شود. موضوع شفافیت که در دوره قبل راهاندازی شد، اقدام قابل تقدیری است که هر چند خروجی ملموسی نداشت، اما بنیان کار درست و ضروری گذاشته شد که باید در این دوره شورا توسعه و عمق یابد و خروجی قابل درکی برای همه مردم بهویژه کارشناسان و نخبگان حوزه مدیریت شهری تهران داشته باشد. در اواخر دوره قبل مدیران شهری تلاش کردند که افشاگری رسانهها در زمینه پولپاشی برای تبلیغ اقدامات نشده را به سایت شفافیت منتسب و آن را از حیض انتفاع خارج کنند. اکنون در آستانه آغاز بهکار دوره جدید مدیریت شهری با حضور شهردار محترم تهران جناب آقای دکتر زاکانی که روح حاکم بر برنامه ایشان شفافسازی است، چنین خطری در این دوره امکان عملی نخواهد یافت.
تهران و مشکلاتش
مطمئناً شورای ششم هم با موانع و محدودیتهایی مواجه است که یکی از آنها نداشتن تعریف مشترک و واحد از کلمه و مفهوم تهران است. ما با تکرار و گویش کلمه تهران با 3مفهوم کاملاً جدا و متمایز روبهرو هستیم.
تهران بهعنوان یک کلانشهر همچون سایر کلانشهرهای کشور از قبیل مشهد، تبریز، اصفهان، شیراز و سایر مراکز استانهای بزرگ که جمعیت بیش از یک میلیون نفر دارند و پهنه جغرافیایی وسیع و حاشیهنشینی، وجه مشترک آنان است.
تهران بهعنوان پایتخت و مرکز کشور جمهوری اسلامی ایران که مرکز همه تعاملات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و آموزشی کشور است و بهدلیل متمرکز بودن سیاستگذاری و اجرا و تکیه بر اقتصاد نفتی- رانتی چشم همه مردم ایران به این شهر دوخته شده و بار سنگینی را بر ساکنان تهران تحمیل میکند و هزینههای زیادی را برای مدیریت شهر ایجاد کرده است.
تهران بهعنوان منطقه شهری بزرگ از دماوند تا اسلامشهر و کرج و حتی در برخی تعاریف تا استان قزوین که دشت وسیعی را در برگرفته و 20درصد جمعیت کشور در آن متمرکز شده و نگین این دشت تهران نامیده شده و همه شهرهای اقماری انباشته از جمعیت آنها نیز چشم به تهران دارند و برای اشتغال و درآمد و جایگاه اجتماعی خود تهران را بهعنوان مقصد انتخاب میکنند.
متأسفانه در چند دهه گذشته این سه مفهوم متفاوت روی هم قرار گرفته و در اجرا ادغام شده و بار همه مسائل بر دوش ساکنان شهر تهران نهاده شده است. هزینه و تبعات سنگین پایتخت بودن تهران با سایر ارکان نظام است؛ به همین علت است که در گذشته بحث انتقال پایتخت از تهران مطرح شده و در بسیاری از کشورها پایتختهای متعدد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی - آموزشی از مرکز کشور تفکیک و بهصورت مستقل اداره میشوند. هزینههای زیستمحیطی – فرهنگی و اجتماعی و ترافیکی و سایر تبعات منطقه شهری تهران برای ساکنان کلانشهر تهران نیز همین حکم را دارد و مرزبندی حتی در حوزههای شهرسازی و خدمات شهری با وجود تعریف حریم شهر تهران در طرح جامع، در عمل وجود ندارد و درگیریهای مناطق واقع در حریم شهر با واحدهای تابع استانداری تهران گواه این مسئله است.
تشکیل کمیته رصد و اصلاح وحدت و پایداری شورا
ما شورای اصولگرا، انقلابی و یکپارچه هستیم که برای خدمت آمدهایم. اختلافنظر و داشتن دیدگاههای کارشناسی متفاوت طبیعت هر جمع انسانی و نخبگانی است، اما مهم این است که اصول و مبانی و هدف ما یکی است و بنده بهعنوان یکی از اعضای این جمع منادی جدی وحدت و پایداری شورا هستم و پیشنهاد میکنم کمیته ویژهای در شورا تشکیل شود تا چالشهای احتمالی را که پایداری و وحدت شورا را تهدید میکند، مرتب رصد و اصلاح کند.