اردشیر رستمی، نویسنده و گرافیست از نقش ادبیات در زندگی و روزگار ما میگوید
کتاب بخوانیم تا تمام نشویم
نیلوفر ذوالفقاری
گفتن از اینکه اردشیر رستمی دقیقا چه شغلی دارد و چه فعالیتهایی را دنبال میکند، کار راحتی نیست. او کاریکاتور میکشد، تصویرسازی میکند، مجسمه میسازد، معماری و طراحی لباس میکند، شعر میگوید و البته چهرهاش در سینما و تلویزیون هم بهعنوان یک بازیگر، آشناست. طرفداران برنامه «کتابباز» بارها پای صحبتهای او در این برنامه نشستهاند و او برایشان از دنیای ادبیات و کتابها گفته است. اردشیر رستمی معتقد است همه ما تا روزی که مشغول آموختن باشیم، پیر نمیشویم و باید کتاب بخوانیم تا تمام نشویم. با او از ادبیات و نقش آن در زندگی هر کدام از ما در این روزگار گفتوگو کردهایم.
بهنظر شما داستان و ادبیات، در شرایط سخت روحی و روزهایی که بسیاری از ما حال خوبی نداریم، چه نقشی میتواند در زندگی ما داشته باشد؟
خوشبختانه ادبیات فارسی سرشار از حکمتها، داستانها و پندهای زندگی است. چه در آثار سعدی شیرازی و چه در اشعار مولانا، نظامی و فردوسی، میتوان معنویت لازم برای زیستن را پیدا کرد. رجوع کردن به چنین آثاری در روزگار سخت، میتواند خیلی به ما کمک کند. نشانههای مشترکی از زمان و زندگی در چنین آثاری پیدا میشود که بسیار آموزنده است.
رفتن سراغ ادبیات چه امتیازی در این شرایط دارد؟
ما چنین آثاری را در ادبیات سرزمین خودمان داریم و با آنها کموبیش آشنا هستیم. اما حالا که در دوره تکنولوژی بهسر میبریم، زمانه، زمانه علم است و نسبت به گذشته دسترسی نسبتا راحتتری به ادبیات جهان داریم، چه خوب است که سراغ ادبیات جهان هم برویم. مترجمان خوبی داریم که در این حوزه فعالیت کردهاند و ما فرصت داریم که به داشتههای خود، چیزهایی از جهان هم اضافه کنیم. میتوانیم حرفهای ناشنیدهای را هم از جهان بشنویم و معنویت را از هر کجای جهان، از اروپا، آسیا و آفریقا گرفته تا اقیانوسیه، پیدا کنیم. این موضوع به ما فرصت میدهد دردهای مشترک مردم دنیا را بفهمیم، لبخندها و شادیهای مشترک همدیگر را بفهمیم، با اینها زیباتر شویم و احساس نزدیکی بیشتری نسبت به هم داشته باشیم.شعرهای رابین راناتتاگور شاعر بنگالی، امیلی دیکینسون آمریکایی یا شاعران و نویسندگان آلمانی و ژاپنی را پیدا کنیم و ببینیم که چقدر جالب است که این هنرمندان با ادبیات متفاوتی، دردها و نیازهای مشترک آدم را بیان کردهاند و از این راه میتوانیم به داشتههایمان اضافه کنیم.
اتفاقات بزرگ مانند جنگهای جهانی یا بیماریهای همهگیر، در تاریخ چه اثری بر ادبیات بر جا گذاشته است؟
در هنر، چه سینما و نمایش باشد چه شعر و داستان، این اتفاقات پیش از اینکه در واقعیت رخ دهند، در ذهن هنرمند رخ دادهاند. به این ترتیب است که ما میتوانیم ردپای تمام اتفاقات امروز را، در آثار فروغ فرخزاد که در دهه 40سروده شدهاند، پیدا کنیم. نیاز بشر به نزدیک بودن با همنوع را، در شعرهای والت ویتمان، شاعر آمریکایی که 200سال پیش زندگی میکرده، میبینیم. اگر ما به تذکراتی که هنرمندان، بهدلیل حساسیتهای بالا و دریافتهای متفاوت مطرح میکنند توجه کنیم، میتوانیم پاسخهای بهتری برای جهان داشته باشیم. اگر همین حالا اشعار فروغ فرخزاد را ورق بزنید و بخوانید، با کمال تعجب حس میکنید این شعرها را همین امروز سروده است.
بهنظر شما روزگار کرونایی هم ردپایی بر ادبیات بر جا خواهد گذاشت؟
بهنظر من روزگار کرونایی بر همهچیز اثر خواهد گذاشت، از اقتصاد و فرهنگ گرفته تا سیاست. این مسیر زمین و زندگی است. خاک، زمین و طبیعت به ما یاد میدهد که در ارتباط با آنها، درستتر رفتار کنیم. ما زبان زمین، آب و درخت را نیاموختیم و بسیاری از مشکلات را خودمان بهوجود آوردهایم. اگر ما زبان هوا را میفهمیدیم، احتمالا آن را تا این اندازه آلوده نمیکردیم. کرونا یک بیماری است که دیده میشود و اثر آن را کاملا میبینیم و درک میکنیم، بسیاری از بیماریها اصلا دیده و فهمیده نمیشوند درحالیکه انسان را بهتدریج از بین میبرند. شاید صدها سال بعد آیندگان بگویند ما دچار چه مشکلات و بیماریهایی بودیم که خودمان هم از آنها خبر نداشتیم.
خودتان این روزها به نوشتن پناه میبرید یا به خواندن؟
هم خواندن و هم نوشتن نیاز این روزهای من است. نوشتن کار من است اما برای فهمیدن و رشد کردن، مثل هر انسان دیگری به خواندن نیاز داریم. حساب کار از اینها جداست و به جای خود، اما انسان برای بزرگ شدن و برای نمردن، باید بخواند. همه ما تا وقتی که بیاموزیم و دانشآموز بمانیم، رشد خواهیم کرد و پیر نخواهیم شد. کسی که مطالعه نکند، نبیند، گوش ندهد، به سفر نرود و دریافت تازهای نداشته باشد، انسانی تمامشده است. ما برای اینکه تمام نشویم، باید کتاب بخوانیم، فیلم ببینیم و سفر کنیم.
این شرایط جمعی پیشبینینشده، برای اردشیر رستمی چه آموزه پررنگ و دستاورد شخصیای داشت؟
پاسخ این سؤال را با جملهای از بودا میدهم، بودا جملهای دارد که میگوید: زندگی آنقدر استاد مهربانی است که تا زمانی که درس را یاد نگرفتهای، آن را برای تو تکرار خواهد کرد. فکر میکنم ما به یک بازبینی در رفتارهایمان احتیاج داشتیم. ارتباطها، حرفها و زندگی ما نیاز به بازبینی داشت و کرونا این فرصت را ایجاد کرد. کرونا اهمیت خانه و خانواده را به ما یاد داد. با آمدن کرونا به اهمیت فهمیدن پی بردیم و متوجه مهم بودن علم شدیم. اگر با دنیا در ارتباط نبودیم و علم کمک نمیکرد از خبرها مطلع شویم، تأثیرات منفی این بیماری هم بیشتر میشد. فهمیدیم که گاهی علم هم میتواند تأثیرات مخرب داشته باشد و ما اگر بتوانیم انسان خوبی تربیت کنیم، دانشمندانی بسازیم که وقتی به علم رسیدند سلاح اتمی و ویروس نسازند، جهان بهتری خواهیم داشت. ما به دانشمندان خوب نیاز داریم، دانشمندانی که انسانیتشان را هم همپای علم رشد دهند. اینیشتین جملهای دارد که میگوید: رشد علم هیچ ربطی به رشد انسان ندارد. معنویت نیاز اساسی ما در کنار علم است.
توصیه شما این است که این روزها چه کتابهایی بخوانیم؟
من فکر میکنم هر کدام از ما انسان ویژهای هستیم و برای خواندن، باید دنبال کتابها و موضوعاتی برویم که خودمان دوست داریم. بسیاری از ما دنبال این هستیم که دیگری به ما بگوید چه بخوانیم، درحالیکه آن فرد با توجه به زندگی، شرایط، نیازها، فرهنگ، گذشته، اکنون و آینده خودش توصیههایی را مطرح میکند. هر کدام از ما زندگی متفاوتی داریم و برای انتخاب اینکه چه بخوانیم، باید به ندای درونمان گوش دهیم. اگر یک کتاب مشخص را به 100نفر معرفی کنیم، با 100برداشت متفاوت روبهرو خواهیم شد. درباره فیلم و هنرهای دیگر هم همینطور است. هر فرد نگاه خودش را دارد و با همان نگاه باید سراغ مطالعه و دیدن برود. مهم این است که این کار را بکند، مشکل این است که بسیاری از ما این کار را نمیکنیم و اصلا سراغ مطالعه و دیدن نمیرویم.
خودتان در این روزها چه آثاری را میخوانید؟
من همهچیز میخوانم. این روزها به مطالعات علمی هم علاقه پیدا کردهام، درباره خاک، هوا، گیاهان و حیوانات میخوانم. فکر میکنم همه اینها به ادبیات و شعر و هنر کمک میکند. هرچه آموختههای ما بیشتر باشد و دریافتهای متفاوت درباره موضوعات متنوع داشته باشیم، چه بسا آثار متفاوت و بهتری خلق کنیم. بیشتر ما با نگاه تاریخی خودمان سراغ یک کار میرویم و تصوری از کارهای دیگر نداریم. اما از کجا معلوم که من واقعا چه کاره هستم؟ باید درها را باز بگذاریم، جهان را ببینیم و گاهی کتابهای دیگر را ورق بزنیم و ببینیم چه موضوعات متفاوتی پیش چشممان قرار میگیرد.
اردشیرنامه: طرحها و نوشتهها
ناشر: دنیای نو
112صفحه
این کتاب حاوی 101کاریکاتور قوری از اردشیر رستمی به همراه جملاتی ساده با موضوعاتی مختلف است. جملات به دو زبان فارسی و انگلیسی نوشته شده و در کنار هر کدام یک کاریکاتور قرار گرفته است.
شهروند خط صفر
ناشر: دنیای نو
128صفحه
بخشی از کتاب: «در کودکی بچههای محل از زیبایی دختری بهنام مهناز صحبت میکردند.
مهناز از اقوام ما بود. هیچگاه زیباییاش را نفهمیده بودم!شاید برای اینکه او را زیاد میدیدم! شاید هم زیبایی نیز مانند جاودانگی در برهههای کوتاه فهمیده میشود.»