• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
دو شنبه 8 شهریور 1400
کد مطلب : 139115
+
-

نگاه هند به ایران در بحران افغانستان

نگاه
نگاه هند به ایران در بحران افغانستان

رسانه‌های جهانی، طی هفته‌های گذشته گزارش‌ها و تحلیل‌های متعددی درباره پیامدهای بحران افغانستان برای چین، روسیه و یا حتی ایران منتشر کرده‌اند. اما در این میان تمرکز چندانی بر تأثیر بحران فعلی افغانستان نسبت به هند دیده نمی‌شود؛ قدرتی آسیایی که برای تحقق چشم‌اندازهای تجاری-اقتصادی خود باید به وضعیت ثبات و استقرار در حوزه آسیای میانه اطمینان داشته باشد. بدون شک هند در مسیر تحکیم موقعیت خود در افغانستان، پس از خروج آمریکا از این کشور با چالش‌های روزافزونی روبه‌رو خواهد شد. هندی‌ها محاسبات سیاسی و امنیتی خود را بر پایه روابط با دولت-ارتش افغانستان و در درجه دوم، مقاومت احمد مسعود و حامیانش در دره پنجشیر بنا کرده بودند؛ محاسباتی که دیگر به‌نظر نمی‌رسد کارایی چندانی برای تامین منافع آنها داشته باشد، چرا که از یک سو دولت اشرف غنی و تمام مؤسسات زیر نظر آن، از جمله ارتش دچار فروپاشی شده و از سوی دیگر، طالبان با میانجیگری روسیه به‌ دنبال مذاکره با احمد مسعود و حل پرونده پنجشیر، بدون هیچ‌گونه درگیری نظامی است. نقش میانجیگرایانه‌ای که طالبان در پنجشیر به روسیه واگذار کرده، تفاوت چندانی با نقش این کشور در بلخ و مزارشریف ندارد؛ نقشی که در نتیجه آن، شخصیت‌هایی نظیر عطا محمد نور و یا ژنرال دوستم بدون مقاومت قابل توجهی برابر طالبان، افغانستان را به مقصد کشورهای همسایه یعنی ایران و یا ازبکستان ترک کردند. البته احمد مسعود تا‌کنون با تکرار این سناریو در پنجشیر مخالفت کرده است.
باید توجه داشت که تسلیم ژنرال دوستم و همراهانش مقابل طالبان با اجرای یک مانور نظامی کم سابقه توسط روسیه، ازبکستان و تاجیکستان در مرزهای افغانستان (به‌عنوان سازمان امنیت و همکاری‌ کشورهای عضو شوروی سابق) همراه بود؛ دقیقا در روزهایی که روند فروپاشی ارتش و دولت اشرف غنی کلید خورده بود. اگر اصرار مسعود بر مقاومت نظامی مقابل طالبان را هم همچون دیگر فرماندهان ملی افغانستان، امری کوتاه‌مدت به شمار آوریم، بنابراین می‌توان گفت پرونده‌های باقیمانده از بحران افغانستان در چارچوب طرح پیشنهادی عبدالله عبدالله و حامد کرزی حل و فصل خواهد شد؛ طرحی که شامل گفت‌وگو با طالبان، پیوستن به دولت این گروه و تاسیس شورای حکومتی متشکل از 12عضو است. در عین حال به‌نظر می‌رسد تمامی قدرت‌های مؤثر در افغانستان، یعنی چین، روسیه، ایران و پاکستان هم از این چارچوب حمایت می‌کنند. بر این اساس هند دیگر هیچ راهی برای اعمال نفوذ در افغانستان، مگر از طریق تعامل با طالبان و یا یکی از قدرت‌های ذی‌نفوذ در این کشور ندارد. جالب آنکه ژنرال بیبین راوات، رئیس ستاد ارتش هند سال گذشته در جریان کنفرانسی امنیتی در دهلی نو نسبت به این موقعیت هشدار داده و ابراز نگرانی کرده بود: «خروج غیرمسئولانه ائتلاف از افغانستان ممکن است خلأ بزرگی را ایجاد کند که در نهایت توسط نیروهای بر هم زننده ثبات در این کشور پر خواهد شد».
نگرانی اصلی هند به چین و پاکستان مربوط می‌شود؛ از دید این کشور، چین و پاکستان پس از خروج غیرمسئولانه آمریکا برای افزایش چشمگیر نفوذ و قدرت خود در افغانستان آماده شده‌اند، اما راه‌حل اصلی پیش روی این کشور چیست؟ به باور من پس از فروپاشی چشم‌انداز ژئوپلیتیک هند در آسیای میانه با خروج آمریکا، این کشور ناچار بر تمرکز کامل بر چشم‌انداز ژئواکونومیک از طریق بندر چابهار ایران است. آن هم درحالی‌که چین بر بخش قابل توجهی از اقتصاد پاکستان سیطره یافته و هم‌اکنون به‌دنبال شراکتی استراتژیک با ایران است. به‌عبارت دیگر، هند برای تحکیم موقعیت خود در افغانستان، مقابل تهدید فزاینده چین و پاکستان، هیچ گزینه بهتری از تعامل با تهران پیش روی خود ندارد و بر این اساس، ناچار است از تحریم‌های آمریکا علیه این کشور عبور کند. به این ترتیب، چشم‌انداز هند در پرونده افغانستان می‌تواند فرصتی استثنایی در اختیار تهران که در محاصره تحریم‌های آمریکا گرفتار است نیز قرار دهد. این در حالی است که ایران تاکنون برای حفظ امنیت مرزهای شرقی خود و زمینه‌سازی‌ به‌منظور تعامل با حاکمان جدید افغانستان، عملکردی مشابه روسیه از خود به نمایش گذاشته است؛ امتناع از مداخله و هشدار درباره ناامنی. نتایج مثبت این رویکرد نیز به فاصله چند روز از قدرت گرفتن طالبان نمایان شده است: از سرگیری صادرات انرژی و مشتقات نفتی ایران به افغانستان در مقابل کاهش عوارض و مالیات‌های گمرکی بر محصولات این کشور. البته سیاست همکاری با طالبان در ازای مرزهای امن، دستاورد دیگری نیز به همراه داشته است: ثبات و عدم‌وقوع درگیری میان اقلیت شیعی هزاره با گروه طالبان، به‌گونه‌ای که پیش‌بینی می‌شود این اقلیت افغانستانی نیز سیاستی مانند شبه نظامیان تحت امر ژنرال دوستم در مرزهای تاجیکستان و ازبکستان داشته باشد.
باید پذیرفت که درها به روی حمایت خارجی از هرگونه مقاومت داخلی در افغانستان مقابل طالبان بسته شده است. به‌عبارت دیگر، هیچ گزینه دیگری غیر از گفت‌وگو با این گروه و کمک به تشکیل دولتی که از سوی جامعه جهانی و یا دست‌کم کشورهای منطقه به رسمیت شناخته شود، وجود ندارد و این نقطه، بابی برای اعمال نفوذ چین، روسیه، ایران، پاکستان، کشورهای آسیای میانه و شاید در آینده، ترکیه و هند در مسائل داخلی افغانستان خواهد بود.
افغانستان طی یک دهه آینده، یکی از کانونی‌ترین نقاط جهان برای تمرکز قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی است. بر این اساس، بسیاری از واقعیت‌های ژئوپلیتیک و اقتصادی جهان در پرونده افغانستان، همزمان با عقب نشینی‌های آمریکا و پیشروی‌های فزاینده چین و روسیه به‌تدریج تغییر می‌کند و تمامی کشورهای جهان ناچار هستند چشم‌اندازهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی خود را براساس این تغییرات بازتعریف کنند. بدون شک یکی از این کشورها هند است؛ قدرتی آسیایی که پس از خروج آمریکا از افغانستان باید در سیاست‌های خود نسبت به خلیج‌فارس، ایران و شاید حتی پاکستان بازنگری کرده و طرحی نو در اندازد. بازتعریف سیاست‌های هند نسبت به پرونده افغانستان و آسیای میانه، سهم بزرگی در تعیین آینده سیاسی-اقتصادی آسیا خواهد داشت.
منبع: العربی الجدید

این خبر را به اشتراک بگذارید