• چهار شنبه 26 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 7 ذی القعده 1445
  • 2024 May 15
دو شنبه 1 شهریور 1400
کد مطلب : 138417
+
-

هزینه سنگین طالبان برای اتحادیه اروپا

کشورهای جهان درباره قدرت گرفتن دوباره طالبان در افغانستان چه عقیده‌ای دارند؟

هدا عربشاهی- روزنامه‌نگار

7  اکتبر 2001 ایالات‌متحده آمریکا در پی حادثه تروریستی یازدهم سپتامبر به افغانستان حمله کرد. طالبان با همکاری اعضای جبهه مخالف شکست خورد اما متلاشی نشد بلکه درطول 20سال حضور نیروهای ناتو به سرپرستی آمریکا، این گروه با‌ برقراری ارتباط با بسیاری از قبایل افغانستان و تقویت حمایت مردم پشتون که بزرگ‌ترین قوم افغانستان است، قدرت از دست‌رفته‌اش را بازیافت و حتی در سنگرهایی از جمله قندهار که در آن حکومت ضعیف عمل می‌کرد و فساد و خشونت پلیس اعتماد مردم را از دولت مرکزی سلب کرده بود توانست نیروهایش را افزایش دهد. طالبان، همچنین از سلاح زور و ارعاب برای غلبه بر جمعیت‌های محلی استفاده کرد. آناند گوپال، روزنامه‌نگار برنده جایزه پولیتزر 2015 در کتابش باعنوان «هیچ مرد خوبی بین زنده‌ها وجود ندارد: آمریکا، طالبان و جنگ از نگاه افغان‌ها» می‌نویسد: «بعضی از طوایف برای محافظت از خودشان در برابر طالبان به آنها ملحق می‌شوند.» ۲۹ فوریه ۲۰۲۰ زلمی خلیل‌زاد، نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان از طرف دولت دونالد ترامپ با ملاعبدالغنی برادر، معاون سیاسی طالبان پیمان صلحی را امضا کرد که به اعتقاد رسانه‌ها توافقی تاریخی بود. اکنون بعد ازگذشت یک‌سال و نیم از آن «توافق تاریخی» طالبان قوی‌تر از هر زمان دیگری بازگشته‌اند و با حمله به شهرها و روستاها کل افغانستان را در مدت کوتاهی در اختیار گرفته‌اند.

بایدن و برنامه خروج از افغانستان
جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا در آوریل 2021اعلام کرد که از اول می‌2021نیروی نظامی ایالات‌متحده فرایند خروج از افغانستان را آغاز می‌کند و این برنامه می‌تواند تا بیستمین سالگرد حملات 11سپتامبر کامل شود. بایدن در آن تاریخ درخصوص تصمیم خروج نیروهای آمریکایی توضیح داد:«ما بیش ‌از این و به امید ایجاد شرایط ایده‌آل برای خروج و انتظار نتیجه‌ای متفاوت نمی‌توانیم چرخه تمدید یا گسترش حضور نظامی خودمان را در افغانستان ادامه دهیم. اما درعین‌حال که دیگر از نظر نظامی در افغانستان درگیر نخواهیم بود  وکار دیپلماتیک و بشردوستانه خودمان را دنبال خواهیم کرد».
جو بایدن در آن زمان معتقد بود که ارتش افغانستان نیرویی متشکل از 300هزار سرباز آموزش‌دیده و مجهز است. اما درمدت کوتاهی بعد از این اظهارات طالبان شروع به پیشروی کرد و درمدت حدود 3‌ماه حملات پی‌درپی توانست کل این کشور را جز ولایت پنجشیر زیر سلطه درآورد؛ فتوحاتی که به فرار اشرف غنی، رئیس‌جمهور افغانستان و فروپاشی دولت انجامید. رئیس‌جمهوری آمریکا درپی شکست دولت افغانستان گفت: «خروج از افغانستان تصمیم درستی بود و استراتژی ما درمدت 20سال در این کشور هرگز حکومت‌سازی یا ایجاد دمکراسی متحد و مرکزی نبود بلکه ماموریت نظامیان ما پیشگیری از حملات تروریستی علیه آمریکا از داخل خاک افغانستان بود».

نگرانی مقامات اتحادیه اروپا از افزایش پناهجویان افغان به اروپا
توماس نیکلسون، نماینده ویژه اروپا در امور افغانستان که به همراه انریکه مورا، معاون رئیس اتحادیه اروپا 3آگوست در دوحه با تیم مذاکره‌کننده دولت افغانستان و طالبان دیدار داشت در توییتی که یک‌روز بعد منتشر کرد درخصوص قدرت‌گرفتن دوباره طالبان نوشت: «من با دو تیم مذاکره‌کننده افغان در دوحه ملاقات کردم. مواضع واضح اتحادیه اروپا مشخص است. حل و فصل مذاکره مورد قبول افغان‌ها مساوی است با ادامه حمایت اتحادیه اروپا. قدرت‌گرفتن با زور مساوی است با عدم‌به‌رسمیت‌شناختن، انزوا و ادامه درگیری. به قوانین بشردوستانه احترام بگذارید».
نیکلسون در اظهارنظر دیگری گفت: «اگر طالبان ازنظر نظامی قدرت گیرد اتحادیه اروپا آنها را به رسمیت نخواهد شناخت. ما به وضوح نگران وضعیت پیش‌آمده هستیم و تلاش می‌کنیم تاآنجاکه ممکن است در افغانستان حضور داشته باشیم و به کمک‌های توسعه‌ای خودمان ادامه دهیم و البته به‌همان نسبت از لحاظ سیاسی هم درگیر خواهیم شد».
تسلط طالبان بر افغانستان از نظر اتحادیه اروپا یک معنی مهم دارد؛ ورود بیشتر پناهجویان افغان به کشورهای اروپایی. مسئله‌ای که می‌تواند هزینه‌های سنگینی به اتحادیه اروپا وارد کند. از این‌رو، این اتحادیه درحال بررسی بسته جدیدی از کمک‌های مالی به افغانستان و همسایگانش ازجمله پاکستان و احتمالا ایران است تا جریان مهاجرت پناهجویان را از این کشور به کشورهای اروپایی محدود کند.
آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان هم از روزهای نخست پیشروی‌های طالبان، ضمن تأیید نگرانی از احتمال افزایش موج پناهجویان به آلمان گفت:«آلمان نمی‌تواند هزینه تمام چیزهایی را که در افغانستان یا دیگر کشورها رخ می‌دهد جبران کند. ». او در 16آگوست بار دیگر بر احتمال افزایش شمار پناهجویان افغان تأکید کرد و اظهار داشت: «در چنین وضعیتی کمک‌رساندن به کشورهای همسایه افغانستان از اهمیت بسیاری برخوردار است». امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه هم با تأکید براینکه افغانستان نباید دوباره به پناهگاه تروریسم تبدیل شود خاطرنشان کرد که برای پیشگیری از جاری‌شدن سیل مهاجران افغان ابتکار عملی را لحاظ خواهد کرد.

اندوه بوش پسر؛ آغازکننده جنگی 20ساله
رئیس‌جمهور اسبق آمریکا جورج دابیلو بوش مدتی قبل و پیش‌از آنکه طالبان بر کل افغانستان غلبه کند در گفت‌وگو با شبکه دویچه‌وله آلمان ضمن انتقاد از خروج غرب از افغانستان در پاسخ به سؤال خبرنگار این رسانه درخصوص اینکه آیا خروج ناتو اشتباه بود پاسخ داد:«فکر می‌کنم همینطور است زیرا معتقدم عواقب آن، غیرقابل باور خواهد بود». بوش پسر که خود آغازکننده حمله نظامی به خاک افغانستان بود افزود:«متأسفانه می‌ترسم زنان و دختران افغان دچار صدمات وصف‌ناپذیری شوند. ناراحتم». هفته گذشته هم، او و همسرش لورا بوش طی بیانیه‌ای اعلام کردند که دولت ایالات‌متحده از نظر قانونی اختیار دارد که در بحران‌های فوری بشردوستانه بدون تأخیر و روند اداری از پناهجویان میزبانی کند.

روس‌ها در بند دژاوو
خروج سریع ایالات‌متحده از افغانستان علاوه‌براینکه برای آمریکایی‌ها خروج نیروهای این کشور را از ویتنام تداعی می‌کرد، برای بسیاری از روس‌ها هم مثل لحظه دژاوو بود. اما این بار نه نیروهای خودی شکست‌خورده که نیروهای ناتو بودند که تقریبا پس‌از 20سال نمی‌توانند مدعی شوند که موفقیت نظامی بهتری نسبت به شوروی به‌دست آورده‌اند. بنابراین، عجیب نبود که اظهارنظرها در رسانه‌های روسی در روزهای نخست خروج آمریکایی‌ها به چاشنی ابراز خوشحالی نسبت به تصمیم غرب آمیخته بود. اما نباید فراموش کرد که خروج نیروهای شوروی از افغانستان و فروپاشی اتحادجماهیر شوروی با پیامدهای وخیمی همراه بود که علاوه‌بر آغاز جنگ داخلی افغانستان، در دهه 90قرن بیستم میلادی به جنگ داخلی پنج‌ساله در کشور موتلف روسیه یعنی تاجیکستان انجامید و سبب شد نیروهای ضددولتی تاجیکستان به افغانستان آشوب‌زده در همسایگی خود پناه ببرند و شبه‌نظامیان اسلام‌گرای مستقر در افغانستان به ازبکستان همسایه حمله کنند.
ازاین‌رو و از همان ابتدای خروج آمریکا و بر سر کار آمدن طالبان، حساسیت و نگرانی مسکو را برانگیخته شد. در همین راستا، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه یک‌هفته پیش‌از فروپاشی دولت افغانستان گفت: «عدم‌اطمینان از توسعه وضعیت نظامی‌سیاسی در این کشور و کشورهای پیرامونش افزایش یافته است. متأسفانه در روزهای اخیر شاهد تخریب سریع اوضاع در افغانستان بوده‌ایم. بدیهی است که در شرایط کنونی، خطر واقعی طغیان بی‌ثباتی و سرریزشدن آن به کشورهای همسایه وجود دارد».
اما اکنون به‌نظر می‌رسد که از نظر روسیه، طالبان با آخرین‌باری که در قدرت بود و در دهه ۱۹۹۰ به القاعده پناه داد، فرق کرده است و مسکو دیگر این نوع جدید از مجاهدین را دشمن نمی‌داند. هرچند هنوز درباره به‌رسمیت‌شناختن طالبان عجله ندارد. میخائیل گورباچف، آخرین رهبر اتحادجماهیرشوروی، 17آگوست در گفت‌وگو با خبرگزاری روسیه گفت:«اعزام نیروهای ناتو به افغانستان از ابتدا محکوم به شکست بود. و آنها باید زودتر به شکست خود اعتراف کنند. درحال‌حاضر، مهم‌ترین نکته این است که از آنچه رخ داد درس بگیریم و اطمینان حاصل کنیم که اشتباهات مشابه تکرار نخواهند شد».

چرا طالبان قدرت گرفت؟
داگلاس لاندن، رئیس سابق عملیات ضدتروریسم سیا در جنوب و جنوب‌غرب آسیا و نویسنده کتاب The Recruiter درباره تغییر رویکرد سیا پس‌از 11سپتامبر در این کتاب می‌نویسد:«مدل نظامی دولت افغانستان فقط کمی با جامعه افغانستان سازگار است. نیروهای افغان به‌غیر از واحدهای عملیات ویژه، براساس مدل آمریکایی هستند؛ یعنی ارتش متمرکزی که سربازان سراسر کشور را به هم متصل می‌کند و فرماندهی و کنترل مرکزی به گروه‌های مختلفی وابسته است که با هم کار می‌کنند. اما این مدل در افغانستان جواب نمی‌دهد. اینجا، وقتی جنگجویان شبه‌نظامی مورد حمایت ریش‌سفیدان محلی خودشان قرار می‌گیرند مکلف می‌شوند که به‌نفع این طوایف‌ بجنگند. آنها به ارتش افغانستان وفاداری ندارند و طالبان اینگونه می‌جنگد و این مدل برای آنها نتیجه‌بخش است».

این خبر را به اشتراک بگذارید